تبیان، دستیار زندگی
آیت‌الله سیدعباس قائم‌مقامی، مدیر مركز اسلامی هامبورگ در ارزیابی از ایده‌های مربوط به شكاف نسل‌ها و دین‌گریزی در قرن اخیر اظهار داشت: شكاف و انقطاع فرهنگ نسل‌ها یك واقعیت است ولی یك ضرورت نیست و برخلاف نظر عده‌ای، بنده عكس این قضیه یعنی تداوم و ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مدیرمركز اسلامی هامبورگ :

زبان تبلیغ مناسب دیالوگ نیست

آیت‌الله سید عباس قائم‌مقامی، مدیر مركز اسلامی هامبورگ

خبرگزاری دانشجویان ایران

آیت‌الله سید عباس قائم ‌مقامی، مدیر مركز اسلامی هامبورگ در ارزیابی از ایده‌های مربوط به شكاف نسل‌ها و دین‌گریزی در قرن اخیر اظهار داشت: شكاف و انقطاع فرهنگ نسل‌ها یك واقعیت است ولی یك ضرورت نیست و برخلاف نظر عده‌ای، بنده عكس این قضیه یعنی تداوم و بازسازی منطقی نسل‌ها را یك ضرورت می‌دانم.

وی گفت: متاسفانه عده‌ای معمولا در تحلیل پدیده‌ها در میان دو دیدگاه افراطی و تفریطی گرفتار می‌شوند، در این مساله نیز به همان مطلق اندیشی افراطی و تفریطی گرفتار آمده‌اند و متاثر از برخی نگاه‌های جهانی، شكاف نسل‌ها را یك ضرورت قطعی تاریخی پنداشته‌اند و ناگزیر از تن دادن به آن شده‌اند و نتیجتاً موجب كمرنگ شدن یا از بین رفتن بسیاری از ارزش‌ها شده‌اند.

قائم مقامی گفت: در حال حاضر بسیاری از متفكران و حتی سیاست‌مداران جهان غرب متوجه شده است كه چه آسیب‌هایی از ناحیه‌ی نگاه‌های افراطی مدرن متوجه فرهنگ و تمدن و هویت اجتماعی آنها شده است حتی یكی از حساسیت‌هایی كه امروز در جهان غرب نسبت به خارجی‌ها وجود دارد ناشی از همین نگرانی است كه نسبت به هویت اجتماعی خود پیدا كرده‌اند؛ البته گویا متهمی مظلوم‌تر از خارجی‌ها نیافته‌اند.

رییس مركز اسلامی هامبورگ خاطر نشان كرد: یك نگاه افراطی سنتی هم وجود دارد كه بر این اعتقاد است كه باید نسل‌ها تكرار شوند. این عده بدون در نظر گرفتن تمایز نسل‌ها از خاصه‌های هویت‌بخش هر نسل غافلند لذا درصددند كه تاریخ را تكرار كنند.

وی شاخصه‌ی تفكر افراطی سنتی را ساده‌سازی مسایل و شبیه‌سازی‌های تاریخی دانست و افزود: وقتی در گذر تاریخ، تحولی رخ می‌دهد، این گروه سعی می‌كنند مورد مشابهی را در گذشته تاریخی و حافظه‌ی تاریخی خویش بیابند و در چارچوب همان واقعه مساله را حل كنند.

مدیر مركز اسلامی هامبورگ، مسیر اعتدالی این مساله را شناخت ویژگی‌های هویت‌بخش و متمایز هر نسل دانست و یادآور شد: بنده با پدرم متفاوت هستم و نباید تكرار مسیر او باشم چنان‌كه فرزندم نیز نمی‌تواند در مورد بنده چنین باشد.

وی در عین حال خاطر نشان كرد: البته این بدان معنا نیست كه تفاوت‌ها موجب رویارویی نسل‌ها شود زیرا به یك شكل منطقی می‌تواند و باید ارزش‌هایی كه در نسل گذشته است، در نسل بعدی ادامه پیدا كند. در بحث سنت و مدرنیته نیز هرگز تقابل مطلق بین مقولات مدرنیته و سنت را نمی‌پذیریم و سنت در دوران مدرن هم قابل بازسازی است.

قائم مقامی در پاسخ به این سوال ایسنا كه شكاف میان علمای سنتی و علمای روشنگر تا چه حد شكاف بین نسل جوان و دین را افزایش می‌دهد؟ گفت: باید بحث دین و سخنگویان دینی از هم جدا شوند. دین دارای جوهره‌ای فطری است و بنابراین مهمترین عاملی كه می‌تواند به تداوم منطقی نسل‌ها بیانجامد و بین آینده و حال و گذشته ربطی منطقی و پیوند مستحكم برقرار كند همان دین و عناصر آن است. دین ناظر به جوهر ثابت در وجود همه انسان‌هاست كه فراتر از تحولات عصری قرار داد و در هر زمانی قابل تبیین و استدلال منطقی است.

این پژوهشگر علوم دینی عنوان كرد: ممكن است تحولات عصری باعث غفلت از نیازهای دینی و اصلی هر نسل شود اما این غفلت تداوم‌پذیر نخواهد بود و گرایش دینی به عنوان پدیده‌ای ثابت در نهاد هر انسانی خواهد بود. ما در جامعه خودمان شاهدیم به كوچك‌ترین مناسبت‌هایی این انگیزش‌ها و گرایش‌های دینی خود را نشان می‌دهند.

قائم مقامی اظهار داشت: سخنگویان دینی كه بخش عمده آن را روحانیان تشكیل می‌دهند، اگر نتوانند متناسب با تحولات عصری و نیاز دنیای جدید با اتكاء به منابع اصیل دینی به پاسخ‌یابی مسایل بپردازند، این نقص، اختلال زبانی است و خدشه‌ای به اصل دین وارد نمی‌كند.

مدیر مركز اسلامی هامبورگ، نكته‌ی مهم و اساسی برای مبلغان و سخنگویان دینی را بهره‌گیری از زبان تفاهم عنوان كرد و افزود: متاسفانه توجه به این زبان در میان قشر روحانیون كم است و ما از این جهت با خلاء مواجهیم.

وی اضافه كرد: فقدان این زبان تفاهمی روحانیون با نسل فعلی موجب شده است كه متاسفانه پاسخ‌های مناسبی كه در متن دین وجود دارد، به وضوح به نسل فعلی ارایه نشود.

قائم مقامی، تفكیك ظواهر دینی با ملاكات دینی را لازمه‌ی زبان تفاهمی برشمرد و اظهار داشت: این همان چیزی است كه در فرآیند اجتهاد رخ می‌دهد. یكی از امور مهمی كه در مواجهه با رهبران سایر ادیان بر آن تاكید می‌كنیم و از افتخارات دین ما به شما می‌رود، اصل اجتهادپذیری احكام و آموزه‌های دینی در اسلام است. چنین ویژگی در سایر ادیان وجود ندارد.

مدیر مركز اسلامی هامبورگ گفت: اجتهاد یك پروسه‌ی دایمی است كه مهم‌ترین اثر آن به روز كردن و بازسازی پیام دین متناسب با تحولات عصری است و این وظیفه مفسران و سخنگویان دینی است.

وی عنوان داشت: ما زمانی می‌توانیم ادعا كنیم كه مردم دین‌گریز شده‌اند كه پیام دین را به صورت واضح و دقیق به مخاطب ارایه كرده باشیم و گرایشی مناسب دریافت نكرده باشیم.

قائم مقامی با بیان این‌كه بنده به هیچ وجه قبول ندارم كه مردم حتی در سطح جهانی دین‌گریز شده‌اند، اظهار داشت: وقتی پاپ ژان پل دوم در دو سال گذشته از دنیا رفت، ما صحنه‌هایی را از نزدیك می‌دیدیم كه به نوعی تظاهرات دینی بود. ما شاهد بودیم كه كل غرب و مشخصا اروپا از این واقعه متأثر و متأسف بودند و شاید تا آن روز هیچ‌كس فكر نمی‌كرد كه این قدر گرایش دینی در نسل فعلی غرب زنده باشد.

وی تأكید كرد: این مسأله‌ای است كه تحلیل‌گران به سرعت از كنار آن عبور كردند و به نظرم، جا داشت اتفاق اخیر را پدیده‌ی قرن بیست و یكم نامید و برخلاف دیدگاهی كه قرن فعلی را قرن دین‌گریزی و مرگ معنویت می‌نامد، وجود انگیزه‌های خفته دین‌جویی را مشاهده كرد.

مدیر مركز اسلامی هامبورگ، با بیان این‌كه در چند ماه اخیر حملات به مسلمانان در غرب و خصوصا اروپا بیشتر شده، خاطر نشان كرد: چند هفته‌ی پیش در میزگردی در دانشگاه هامبورگ با حضور نماینده‌ی مجلات اشپیگل واشترن و یكی از نمایندگان مجلس شركت كرده بودم كه نماینده حاضر از طرف مجله اشپیگل، فردی بود كه مقاله‌ای بر ضد مسلمانان با عنوان «مكه آلمان» نگاشته بود. وی در مقاله‌ی خود آورده است كه اسلام و مسلمانان به شدت درصدد تسخیر غرب و خصوصا آلمان هستند و با ادامه‌ی چنین وضعی، چند وقت دیگر آلمان، مكه و شهر مقدس مسلمانان می‌شود و هویت تاریخی و ارزش‌های فرهنگی آلمانی‌ها را از بین می‌برد.

قائم مقامی با بیان این‌كه رهبر پروتستان‌ها نیز چندی پیش صریحاً اظهار داشته بود كه ما با احكام اسلامی مشكل داریم، گفت: متأثر از همین گرایشات نیز روزنامه‌ها تزی را مطرح می‌كنند كه تفكیكی میان مسلمانان و اسلام وجود ندارد و اساسا مسلمان بد و مسلمان خوب معنی ندارد. این در حالی است كه یكی از ایده‌هایی كه ما در آلمان بر آن تاكید می كنیم، این است كه باید بین اسلام و مسلمانان تفكیك قائل شویم زیرا لزوما همه مسلمانان همواره نمی‌توانند بازگوكننده آموزه‌های اصیل اسلام باشند.

آیت‌الله سید عباس قائم‌مقامی، مدیر مركز اسلامی هامبورگ

قائم مقامی با اشاره به میزگرد خود در دانشگاه هامبورگ گفت: در آن جلسه نماینده‌ی مجله اشپیگل در ابتدا به صراحت عنوان كرد كه ما با یكدیگر هیچ نقطه‌ی اشتراكی نداریم و صرفا برای مشاجره با شما آمده‌ایم. او معتقد بود اسلام آزادی‌های فردی را سلب می‌كند و در دوره‌ی روشنگری، جایی برای اسلام وجود ندارد.

مدیر مركز اسلامی هامبورگ ابراز داشت: پس از بحث‌های طولانی نهایتا او تغییر موضع داد و بر وجود نقاط اشتراكی بین اسلام و مسیحیت صحه گذاشت؛ البته همچنان معتقد بود كه مسایل اختلافی غیرقابل حل شدنی نیز وجود دارد كه نباید در ایجاد دیالوگ بین ادیان به آن دامن زنیم.

قائم مقامی گفت: من به این شخص گفتم این منطقی است كه در مسیر ایجاد دیالوگ باید از مشتركات و نقاط قابل تفاهم بهره گیریم و مسایل غیرقابل تفاهم را مسكوت بگذاریم اما من معتقدم در مورد اسلام به هیچ‌وجه این چنین نیست زیرا هیچ عنصر غیرعقلانی و غیرقابل تفاهمی در اسلام وجود ندارد كه قابل دفاع نباشد و حاضریم این را ثابت كنیم.

وی گفت: اسلام دینی جاودانه است كه مكمل دیگر ادیان است و معتقدیم اگر فهم درست و بیانی صحیح از اسلام وجود داشته باشد، نمی‌تواندغیر عقلانی و غیرقابل تفاهم باشد.

وی عنوان كرد: نشاندن چند غربی بر سر میز مذاكره و گمان این‌كه زمینه‌ی تفاهم فراهم شده است، در حقیقت غلط ‌اندیشی در مورد غرب است چرا كه بسیاری از نخبگان غربی تحت تاثیر فضای وهمی و كاذب می‌ترسند كه حتی وارد كشورهای اسلامی شوند. در این شرایط منطقی‌ترین راه این است كه بتوانیم مخاطب را برای شنیدن حرف‌ها متقاعد كنیم نه اینكه فضا را به گونه‌ای مبهم، خشن و هراسناك كنیم كه بر سوء تفاهم‌ها بیفزاید. متأسفانه در بسیاری موارد ما به جای اینكه به ایجاد فضای تفاهمی با نخبگان و متفكران غربی كمك كنیم، فرصت‌های موجود را نیز از دست می‌دهیم و به سوء تفاهمات دامن می‌زنیم.

قائم مقامی با بیان این كه نباید در برخورد با روشنفكران غربی حالتی تهاجمی و سلبی داشت تصریح كرد: تنها كاری كه باید كنیم این است كه صورت حقیقی و بدون پیرایه دین را به آنان عرضه كنیم. این همان سخن امام رضا (ع) است كه فرمودند «اگر مردم خود حقیقت و زیبایی سخن ما را در یابند، آن را باور می‌كنند».

مدیر مركز اسلامی هامبورگ، با بیان دلایل مستدل در این زمینه یادآور شد: قرآن وقتی از بعثت پیامبران سخن می‌گوید، از آنان به عنوان برادر قوم خود یاد می‌كند مثلا می‌فرماید : "الی ثمود اخاهم هودا". این در حالی است كه اقوام پیامبران در آن زمان كافر بودند و می‌فرماید هیچ‌گونه رابطه‌ی برادری نسبی نیز بین آنان و پیامبران وجود نداشته است. قرآن كریم در آیه‌ی دیگر تصریح می‌كند كه در ارتباط با پیروان دیگر ادیان از نقاط اشتراك و زبان تفاهمی بهره گیرید «قل تعالوا الی كلمه سواء بیننا و بینكم».

این پژوهشگر دینی اظهار داشت: این شیوه رفتاری از اختصاصات قرآن كریم است و در متون دیگر ادیان وجود ندارد. صرفا قرآن كریم است كه دگراندیشان خود را به وحدت بر سر نقاط مشترك فرا می‌خواند، آن هم وحدت استراتژیك در مقابل وحدت تاكتیكی.

قائم مقامی با تصریح بر این‌كه رهبران ادیان دیگر بعد از قرن‌ها تن به دیالوگ داده‌اند، به ایسنا گفت: آن دیالوگی را هم كه امروز برخی از آنان در پی آن هستند، مسیونری و گفت ‌و گو برای تبلیغ است نه گفت‌ و گو برای تفاهم.

وی ادامه داد: قرآن كریم هرگز زبان تبلیغ و مسیونری را زبان مناسب دیالوگ نمی‌داند و مساله‌ای كه قرآن بر آن پافشاری می‌كند، گفت‌ و گو برای تفاهم است.

مدیر مركز اسلامی هامبورگ، زبان مسیونری را دارای اشكال خواند و گفت: در این نوع از گفت‌ و گو هدف صرفا تسلیم كردن مخاطب و متقاعد كردن او برای پذیرش نظر مقابل است.

وی، وجود زبان مسیونری در برخی از مبلغان اسلامی را ناشی از تاثیر آموزه‌های غیراسلامی در میان آنان خواند و تصریح كرد: تنها چیزی كه قرآن در مقام گفت‌وگو با دگر اندیشان و پیروان سایر ادیان بر آن تاكید می‌كند، بلاغ مبین و اتخاذ زبان تفاهم است و این از افتخارات اسلام است و باید بر آن ببالیم.

قائم مقامی، فقدان زبان تفاهمی در دیالوگ میان اسلام و غرب را موجب سوء تفاهم مخاطبان عنوان كرد و ادامه داد: با این وضع بسیاری از واژگان‌ها و مصطلحات، مفاهیم اصلی خود را از دست داده‌اند؛ مثلا جهاد در ذهن دیگران به عنوان جنگ مقدس تداعی می‌كند در حالی كه چنین واژه‌ای در اسلام وجود ندارد بلكه این مساله از زشت‌ترین زشتی‌ها در اسلام است و پیامبر (ص) خود قربانی جنگ مقدس بوده است.

مدیر مركز اسلامی هامبورگ، معنای حقیقی جهاد را دفاع مقدس خواند و گفت: رفتاری كه امروزه افراطیون و مشخصاً وهابیون در سطح جهان دنبال می‌كنند، دقیقا همان است كه گزاره‌های غیرواقعی را اثبات می‌كند. ما نباید با قاعده‌ای كه آنان برای ما تعیین كرده‌اند بازی كنیم و لازم است خودمان بر مبنای عقلانیت قواعد را تعیین كنیم.

قائم مقامی با اشاره به حضور خود در كشور آلمان اظهار داشت: بنده در آن‌جا به عنوان عضوی از جامعه‌ی آلمانی عمل می‌كنم و خود را متعهد به آن می‌دانم و هرگز نباید خارج از چارچوب قوانین آن كشور فعالیت كنم لذا طبق خواسته‌ی اسلام به ارزش‌های آن كشور احترام می‌گذارم. بر این اساس نمی‌توانم رفتاری در پیش گیرم كه قوانین مورد احترام آنان را زیر پا گذارم یا به چالش بكشم و موجب سوء تفاهم شود.

وی با بیان این‌كه من شخصیت سیاسی نیستم، افزود: بنده اگر هم با مسایلی موجود در آن كشور مخالفت دارم باید از مكانیزم‌های شناخته شده، عقلانی، منطقی، قانونی و با روش‌های دموكراتیك، آن را بیان كنم و این یعنی بهره‌گیری از بستر تفاهمی.

قائم مقامی در پاسخ به این سوال ایسنا كه به نظر شما چرا اسلام با وجود فضای باز اطلاعاتی نتوانسته است به گفتمان غالب تبدیل شود و اتفاقا از این فضا متضرر نیز شده است، ابراز داشت: یك اصل اساسی وجود دارد كه اسلام به هیچ‌وجه آسیب‌پذیر نخواهد بود و اتفاقا یكی از معجزات اسلام این است كه با این‌كه بزرگ‌ترین ضربه‌زنندگان آن برخی از خود مسلمانان هستند كه با رفتارهای غیر اسلامی خود به تخریب چهره اسلام كمك كرده‌اند اما اسلام همچنان با صلابت به دلیل برخورداری ازعقلانیت كامل و معنویت عمیق اثرگذار بوده و نقش‌آفرینی می‌كند.

مدیر مركز اسلامی هامبورگ ادامه داد: البته اسلام، مخالفانی دارد كه مورد تهاجم آنان قرار می‌گیرد ولی استناد همه مشكلات به آنها، معقول نیست.

وی با تأكید بر این‌كه درستی عمل طرفداران اندیشه‌ی اسلامی و خصوصا مفسران و توزیع‌كنندگان آن، تعیین‌كننده‌ی اصلی است خاطر نشان كرد: من معتقدم اگر اسلام آن گونه كه هست، معرفی شود، وضعیت بسیار متفاوتی را شاهد خواهیم بود. ضمن این‌كه برخلاف سخن تهمت‌زنندگان، ما هرگز درصدد مسلمان كردن كسی نیستیم. ما وظیفه‌ی آگاهی‌بخشی دیگران را داریم ولی این بدان غرض نیست كه دیگران مانند ما فكر كنند. اسلام صرفا می‌خواهد شرایط برای ایمان‌ورزی مومنان و مسلمانان وجود داشته باشد و دیگران نیز مبتنی بر آگاهی و شناخت نسبت به اسلام داوری كنند.

قائم مقامی در پاسخ به این كه چرا در داخل كشورمان در تبیین دین به نقطه‌ی مطلوبی نرسیده‌ایم، اظهار داشت: بدون تردید، من آینده‌ی روشنی را برای كشورمان می‌بینم زیرا اگر به نقطه‌ی مطلوب نرسیده‌ایم ولیكن به بسیاری از جایگاه‌های مطلوب دست یافته‌ایم. بسیاری از منتقدان روشنفكری خصوصا روشنفكران دینی خود مدیون انقلاب اسلامی هستند زیرا اگر انقلاب نبود معلوم نبود خود آنان در چه وضعی بودند و اصلا روشنفكری دینی، حیات جدی خود را با انقلاب اسلامی آغاز كرد كه این یك واقعیت غیر قابل انكار است.

روابط عمومی موسسه تبیان