نامه رسول اکرم به حارث بن ابی شَمِر غسانی
پیامبر صلیالله علیه و آله این نامه را به «شجاع بن وهب اسدی»، یکی از آن شش پیک سپرد. حارث در آن هنگام در غوطه دمشق سرگرم تهیّه آذوقه و ملزومات قیصر بود و قیصر چنان که گفته شد از حمص به ایلیا (قدس) آمده بود تا نذر خویش را به جای آورد. در این نامه چنین نوشته شده بود:
«بسمالله الرحمن الرحیم، از محمّد رسول خدا به حارث بن ابی شمر.
درود بر آن که پیرو هدایت شد و به خدا ایمان آورد و تصدیقش کرد. من تو را دعوت میکنم که به خدای یگانه بینیاز ایمان آوری (تا) پادشاهیت پاینده بماند.»
آنگاه نامه را مُهر کرد و برای حارث فرستاد. حارث، نامه پیغمبر صلی الله علیه و آله را خواند و آن را به کناری انداخت و گفت:
«چه کسی میتواند پادشاهی مرا از من بازستاند؟ من با سپاه خویش به (جنگ) او میروم.»
حارث همچنان نشسته بود که سپاه خویش را تا شب سان دید و دستور داد اسبان را نعل بندند سپس به شجاع گفت:
«آنچه را که دیدی به دوستت (محمّد صلیالله علیه و آله) خبر ده و به قیصر نامه نگاشت و ماجرا را باز گفت.»
قیصر به او پاسخ داد:
«به سوی محمّد صلی الله علیه و آله حرکت مکن و از این تصمیم منصرف شو.»
آنگاه حارث دستور داد صد مثقال طلا به شجاع عطا کنند.
منبع:
سیمای پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، امیرحسین علیقلی