تبیان، دستیار زندگی

رازهای برقراری ارتباط موثر با دیگران

چگونه با دیگران ارتباطی موثر برقرار کنیم؟

اگر بتوانیم بپذیریم كه دیگران مانند ما نیستند آن وقت می توانیم به شیوه مناسب با نظرات و عقاید آنها كه به نظر ما صحیح نیستند مخالفت كنیم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
برقراری ارتباط با  دیگران

 لطفا در مورد رازهای برقرای ارتباط موثر راهنمایی ام کنید.


ما به چند گام اساسی برای یادگیری این مهارت اشاره می كنیم:

گام اول: گوش دادن

درحالی كه به نظر می‌رسد گوش دادن به دیگران بسیار ساده است، اما اگر شنونده فن گوش دادن را نتواند به درستی به ‌كار ببندد ارتباط دچار مشكل می شود. گوش دادن فقط شنیدن كلامی كه طرف مقابل به زبان می آورد نیست، بلكه شامل برخی موارد به شرح زیر است:

- اینكه گوینده كیست؟

- دیدگاه او نسبت به مسئله مطرح شده چیست؟

- چه مسائلی او را نگران می كند، احساساتش چگونه است و چه انتظاری از ما دارد؟

علاوه به اینها یک شنونده موفق بخوبی می تواند هماهنگی لازم بین ارتباط كلامی و غیركلامی برقرار نماید، دائما درصدد است تا با تماس چشمی مناسب این موضوع را به گوینده منتقل نماید كه علاقمند است به حرفهای او گوش دهد. به خاطر داشته باشید تا زمانی كه شما به جای تمركز و دقت در سخنان دیگران به افكار درونی خود گوش می دهید، قادر نخواهید بود شنونده خوبی باشید.

گام دوم: صریح و صادق بودن

صراحت و صادق بودن فرآیندی است كه در ارتباطات انسانی به شكل نامحسوس اما بسیار موثر نقش بازی می كند. تاكید میشود این فرآیند قابل دیدن یا شنیدن نمی باشد. بلكه دو طرف درگیر ارتباط، آن را  حس می كنند.

گام سوم: همدلی و همدردی

اغلب ما زمانی كه با یكدیگر ارتباط برقرار می كنیم همواره افكار، آرزوها، تمایلات، نگرانیها و ترسهای خود را آشكار می سازیم. بدین جهت نیاز داریم كه دیگران اولا درک درستی از ما داشته باشند و ثانیا با ما در زمینه نگرانیها، ترسها و مشكلاتمان همدلی و همدردی كنند. همدردی تلاشی است برای درک و فهم نیاز ذهنی طرف مقابل. برای همدلی باید بتوانیم خود را جای دیگران بگذاریم و از دریچه چشم آنها نگاه و احساس كنیم. در همدلی شما می توانید سخن طرف مقابل را تكرار كنید تا بداند كه شما منظور او را دریافته اید. مثال: دوستتان به شما می گوید: هم اتاقی‌ام اعصاب من را خرد كرده است به هیچ وجه نمی توانم او را تحمل كنم، با استفاده از طرز رفتار همدلانه می توانید به او بگویید: (مثل اینكه از دست او خیلی عصبانی هستی، این طور نیست؟)

 نكته قابل ذكر اینكه میان همدلی و همدردی تفاوت وجود دارد، در همدردی شنونده سعی می كند با احساسات و عواطف گوینده همنوایی داشته باشد. بدین معنی كه خوشحال شدن به خوشحالی او و متاسف شدن به ناراحتی او منجر می شود ولی همانطور كه اشاره شد در همدلی، شما الزاما” درصدد تایید و موافقت با طرف مقابل خود نمی باشید.

گام چهارم: حفظ آرامش و احترام به طرف مقابل

ما اغلب در ارتباطات خود با دیگران درصدد ارزیابی آنها برمی آییم و گاه فكر می كنیم یا باید نظرات و احساسات آنها را رد كنیم و یا به نوعی (مستقیم و غیرمستقیم) نظرات و احساسات خودمان را به آنها تحمیل نماییم. در نظر گرفتن این نكته كه اغلب مردم مانند ما فكر نمی كنند، احساس نمی كنند و به روش خود به دنیا نگاه می كنند بسیار اساسی است.

گام پنجم: مخالفت نمودن به شیوه مناسب

اگر بتوانیم بپذیریم كه دیگران مانند ما نیستند آن وقت می توانیم به شیوه مناسب با نظرات و عقاید آنها كه به نظر ما صحیح نیستند مخالفت كنیم. به عبارت دیگر بدون بحث و جدل مخرب كه غالبا همراه با بلند كردن صدا، داد و فریاد، خشم و غضب است می توانیم به نتیجه مناسب دست یابیم. یكی از مناسب ‌ترین شیوه‌ها برای مخالفت كردن با نظرات و عقاید دیگران روش خلع سلاح است. در این روش، فرد در سخنان طرف مقابل حقیقتی را پیدا می كند (حتی اگر با مجموعه سخنان او موافق نیست) و سپس در مقام موافقت و تایید آن حرف می زند. این روش بر طرف مقابل تاثیر آرام بخش عجیبی می گذارد.

ممكن است روش خلع سلاح را نپذیرد ولی جدل، بی فایده و همیشه بی سرانجام است، با این شیوه در واقع شما پیروز از بحث خارج می شوید و طرف مقابل نیز احساس پیروزی می كند و با آمادگی بیشتری به حرفهای شما گوش می دهد.

مثال: همكلاسی شما می گوید: اصلا حرفهای تو را قبول ندارم! پاسخ شما: بله حق باتوست، ما همیشه نباید دربست و به صورت صد در صد حرفهای دیگران را بپذیریم.

باید به خاطر داشت كه لحن پاسخ شما نیز مهم است. اگر پاسخ تحقیرآمیز باشد این روش اثر مطلوب را نخواهد داشت.

صراحت و صادق بودن فرآیندی است كه در ارتباطات انسانی به شكل نامحسوس اما بسیار موثر نقش بازی می كند. تاكید میشود این فرآیند قابل دیدن یا شنیدن نمی باشد. بلكه دو طرف درگیر ارتباط، آن را حس می كنند.


گام ششم: خودشناسی و افزایش آگاهی

شناسایی دنیای ذهنی دیگران، همدلی و همدردی كردن با آنها و یا به نتیجه رسیدن بحثهای ما با دیگران نیازمند خوشناسی و تلاشی برای افزایش اطلاعات و آگاهیهای خود جهت شناسایی دیگران و محیط زندگی است. آگاهی از نقاط قوت و ضعف، ترسها، امیال،‌ آرزوها و نیازهای خود و پذیرش صادقانه آنها، كمک می كند ویژگیها و وخصوصیات دیگران را واقع بینانه‌تر ببینیم و آنها را بپذیریم.

در خودشناسی پاسخ دادن به سئوالاتی نظیر پرسشهای زیر كمک كننده است:

- دوست دارم دوستان و افرادی كه با آنها ارتباط نزدیك دارم چه ویژگیهایی داشته باشند؟

- آیا می توانم رابطه صمیمانه و بدون قید و شرط را با دیگران برقرار نمایم؟

- از درگیر شدن در یک رابطه دوستانه چقدر لذت میبرم؟

- میزان تعهد من در ارتباطات اجتماعی چقدر است؟

- در مواقع ضروری چقدر می توانم به دوستانم كمک كنم؟

- آیا در دوستی و ارتباط با دیگران پیش قدم می شوم؟

- زمانی كه مسئله یا مشكلی در ارتباط با دیگران پیدا می كنم چگونه عمل می كنم؟

- آیا انتظارات من از دیگران واقع بینانه است؟

باید به خاطر داشت خوشناسی و افزایش آگاهی مستلزم صرف وقت، صبوری و تلاشی در جهت تغییر ویژگیهای منفی خود است. علاوه بر عوامل فوق كمک گرفتن از افراد متخصص نظیر روانشناسان و مشاوران نیز ضروری است.

گام هفتم: شناسایی افكار تحریف شده

اكثر ما در ارتباط با دیگران در چارچوب افكار خود و احساسات از پیش تعیین شده و كلیشه‌ای خود رفتار می كنیم. در بسیاری از این افكار، تصویر صحیحی از واقعیتها موجود نمی باشد. بدین معنی كه ما در فرآیند پردازش اطلاعاتی كه نسبت به دیگران داریم دستخوش خطای شناختی می شویم.

سیستم شناختی ما  بعضا” دچار خطا و تحریف میشود. این خطاها را روانشناسان شناختی (تحریف شناختی یا خطای شناختی) می نامند. تحریف های شناختی مثل آینه و یا دوربینی هستند كه اشكال را به همان گونه كه هستند بازنمایی نمی‌كنند، بلكه شكلهای عجیب و غریب و نادرستی را نشان می دهند.

تحریفهای شناختی در ارتباطات انسانی مشكلات فراوانی ایجاد می‌كنند، لذا باید آنها را شناخت و در جهت تصحیح آنها گام برداشت. در اینجا به برخی از مهمترین تحریفهای شناختی همراه با مثال اشاره می كنیم.

مثال: یكی از همكلاسی‌ها را در دانشكده می‌بینید و سلام می كنید، اما او جواب سلام شما را نمی دهد و بی تفاوت از كنار شما می گذرد.

در این حادثه: ذهنی كه دچار تحریف و خطای شناختی است، امكان دارد به یكی از شیوه‌های زیر این رفتار را تعبیر و تفسیر نماید.

- او چقدر خودخواه و مغرور شده است (پیش داوری)

- حتما” من كاری كرده‌ام (شخصی سازی)

- همیشه دیگران را نادیده می گیرد (تعمیم مبالغه آمیز)

- رابطه‌ام را باید با او قطع كنم (نتیجه گیری و یا تصمیم گیری شتابزده)

همانطور كه می بینید، هر كدام از شیوه‌های مذكور به نوعی منجر به قطع یا مخدوش شدن ارتباط ما با دیگران میشود، در حالی كه شاید مسئله اساسی، عدم توان ما در پردازش اطلاعات صحیح و مبتنی بر واقعیت باشد، كه باعث بوجود آمدن این مسئله شده است.

منبع: پرسش و پاسخ های عمومی مشاوره روانشناسی مرکز مشاوره تبیان