تبیان، دستیار زندگی

بررسی آسیب‌های شبکه‌های اجتماعی

فضای مجازی موهبت یا بلا

فضای مجازی پدیده‌ای است که در امتداد رسانه‌های تصویری چون تلویزیون به وجود آمده است. اما با تفاوت‌هایی اساسی با تلویزیون که شاید همین تفاوت‌هاست که ما را در دو راهی موهبت و بلا بودن این رسانه جدید الظهور قرار می‌دهد!
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
فضای مجازی
یکی از ویژگی‌های اساسی فضای مجازی تعاملی بودن است. منظور از تعاملی بودن امکان «تعامل داشتن» کاربران مختلف یک شبکه اجتماعی با یکدیگر است. در حقیقت فضای مجازی به مدد ویژگی «تعاملی بودن» به هر فرد این امکان را می‌دهد که یک تلویزیون باشد! به این معنی که هر فرد می‌تواند نظر، عقیده، سبک زندگی و... خود را با دیگران به اشتراک بگذارد. به علاوه سایر کاربران نیز می‌توانند نظر خود را در خصوص محتوای به اشتراک گذاشته شده بیان کنند.

در این صورت  هر کاربر می‌تواند خود یک تلویزیون باشد با این تفاوت که نه تنها افراد همچون تلویزیون توانایی ارائه «محتوا» دارند بلکه می‌توانند با تولید کنندگان این محتواها ارتباط داشته باشند و نظراتشان در خصوص آن محتوا به طور مستقیم بیان کنند. در حقیقت به عدد کاربران فضای مجازی تریبون برای بیان عقاید وجود دارد، به عبارتی ما شاهد «دموکراتیزه» شدن یا به عبارت دیگر «همگانی» شدن رسانه‌ها هستیم.


این ویژگی اگر چه در بسیاری موارد موهبتی را می‌ماند که موجب تضارب آرا هر چه بیشتر در بین کاربران، امکان گفت و گو و امکان بیان عقاید و نظرات را فراهم کرده است. اما از سوی دیگر در بسیاری از موارد می‌تواند آسیب زا باشد که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.

جامعه توده‌وار جامعه‌ای است که در آن افراد از یک شخص، یک تفکر و یک عقیده بدون چون و چرا تبعیت می‌کنند.



سرعت ویژگی دیگر فضای مجازی است که زندگی انسان را تحت تاثیر قرار داده است. برقراری ارتباطات دیگر با فاصله افراد از یکدیگر ارتباط ندارد! مردم می‌توانند از هر جای دنیا با یکدیگر مکالمه داشته باشند. پیغام بفرستند و در کسری از زمان پاسخ دریافت کنند. اخبار را از سراسر دنیا در کوتاه‌ترین زمان دریافت کنند و.... این سرعت بالا شاید حوصله افراد را کم کرده باشد. «صبر» کردن دشوارتر شده است و افراد زمان زیادی را صرف چیزی نمی‌کنند و مایل هستند بلافاصله و هر چه سریع‌تر به چیزی که می‌خواهند برسند.

انسان امروز به مدد وجود فضای مجازی و استفاده مداوم از آن به سمت مینیمالیسم می‌رود، منظور از این مینیمالیسم برداشت بیشترین محتوا از کمترین و ساده‌ترین چیز هاست. امروز افراد بیشتر ترجیح می‌دهند به تصاویر نگاه کنند تا متن‌های طولانی را بخوانند و هر چه «سریع‌»تر به مفهوم پی ببرند.

تمام این ویژگی‌ها در کنار آثار مثبتی که در زندگی ما کاربران فضای مجازی داشته‌اند. آثار مخربی را نیز در پی داشته‌اند.

همگانی شدن رسانه‌ها امکان به وجود آمدن شایعه‌ها را هر چه بیشتر کرده است. امروز هر کسی می‌تواند هر خبر بی پایه و اساس و کذبی را در فضای مجازی منتشر کند و دیگران نیز آن را بازنشر بدهند از سوی دیگر تکثر این دست اخبار آثار مخربی در حوزه عمومی خواهد داشت. افراد آنقدر اخبار ضد و نقیض می‌شنوند که باور کردن اخبار برایشان دشوار می‌شود، اعتماد عمومی کم می‌شود و این کم شدن اعتماد نارضایتی‌های بسیاری را در پی دارد.

«سرعت» اگر چه موجب تسهیل امر ارتباط گشته و انسان‌ها در زمان هر چه کمتری می‌توانند به سهولت با یکدیگر ارتباط برقرار کنند اما کم حوصلگی ناشی از این سرعت موجب شده است که افراد پس از دریافت پیام کمتر به آن پیام، امکان صحت یا کذب بودن آن، این که منبع آن پیام تا چه اندازه معتبر است یا خیر بیاندیشند. این سرعت حوصله مطالعه بیشتر، عمیق شدن بر مسائل مختلف و... را از مردم گرفته است و این «سطحی» شدن مشکل جدی ای را به وجود می‌آورد و آن تبدیل شدن به یک «جامعه توده وار مجازی» است.

جامعه توده‌وار جامعه‌ای است که در آن افراد از یک شخص، یک تفکر و یک عقیده بدون چون و چرا تبعیت می‌کنند. اما چرا توده وار بودن در فضای مجازی خطرناک تر است؟ به نخستین ویژگی که درباره فضای مجازی ذکر شد باز گردیم! «همگانی شدن» همگانی شدن به هر کسی امکان رهبری توده‌ها را می‌دهد در دنیای واقعی افراد برای این که «رهبر فکری» باشند. ملزم به داشتن یک سری ویژگی‌ها بودند و هستند. میزان تحصیلات و سطح سواد، تجربه، تخصص و... از جمله همین ویژگی‌هاست. اما در فضای مجازی برای «رهبری افکار» افراد به جذب دنبال کننده‌های بیشتر نیاز دارند.

کسی از آن‌ها درباره تخصص و تحصیلشان چیزی نمی‌پرسد چرا که رهبران فکری با توده‌ای مواجه اند که حوصله صبر کردن ندارد برای فکر کردن وقت نمی‌گذارد و مایل است هر چه سریع‌تر یک پیام را دریافت کند و به دنبال پیام بعدی برود! پس «رهبران فکری» در فضای مجازی نیازی به توضیح و اثبات خود ندارند آن‌ها سعی دارند تا بیشتر بر «احساس» مخاطب اثر گذار باشند تا «منطق» او. در حقیقت احساس او را چنان تحت تاثیر قرار دهند که مخاطب فرصت فکر کردن را هم به خود ندهد و تبدیل به یک انسان مطیع شود!

این رهبران می‌توانند در هر حوزه‌ای حضور داشته باشند هنر، اقتصاد، فرهنگ، سیاست و.... اما در برخی از این حوزه‌ها آسیب‌های وارده جدی‌تر است چون اولا محدود به فضای مجازی نیست و دنیای واقعی و جامعه را نیز تحت الشعاع قرار می‌دهد. دوما در مسائلی چون «سیاست» و «اقتصاد» آثار مخرب‌تر و خطرناک‌تری به جای می‌ماند چرا که این «امنیت» و «معیشت» مردم است که مورد تهدید واقع می‌شود.

افراد در فضای مجازی هر روز با طوفانی از اطلاعات و پیام‌ها با موضوعات مختلف مواجه می‌شوند. بدیهی است که گزینش اطلاعات در بین حجم انبوه پیام‌ها کاری دشوار است و ذهن مخاطب را مشوش می‌کند از سوی دیگر در مسائلی چون «سیاست» و «اقتصاد» ما در برهه‌های زمانی مختلف نیازمند نیروهای متخصص هستیم. رهبران افکاری که هم در آن حوزه تخصص داشته باشند و هم شرایط جامعه را به درستی فهم کرده باشند. اما آیا رهبران فکری که محصول ویژگی «همگانی سازی» فضای مجازی هستند این ویژگی‌ها را دارند؟

راهکار رفع این معذل نه در محدود سازی و نه در سیاست‌های دولت است. چرا که همه این سیاست‌ها از آن‌جایی که از بالا به پایین است نتیجه عکس خواهد داشت. بلکه این «نخبگان»، «دانشگاهیان» و «جامعه مدنی» هستند که باید از همین فضا برای «آگاه سازی» مردم استفاده کنند و «رهبری افکار» این جامعه توده وارد مجازی را به دست بگیرند تا مانع آثار مخرب بیشتر این فضا و هزینه‌های سنگین آن بر دنیای واقعی، «امنیت» و «وضعیت معیشتی» مردم باشند.