تبیان، دستیار زندگی

راهکار اصلی در مبارزه با اشرافی‌گری

مبارزه با اشرافیت یا نمایش اینستاگرامی

نکند به بهانه مبارزه با فساد و اشرافی‌گری آبروی انسان‌های محترم برده شود و به کسی ظلم گردد. نکند گرفتار تهمت و غیبت و فحاشی شویم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
مبارزه با اشرافی گری
یکی از موضوعاتی که این روزها قیل و قالی را میان مردم، مخصوصاً کاربران فعال دنیای مجازی به راه انداخته، نمود اشرافی گری یکی از اعضای خانواده مسئولی از مسئولان کشور است. اینکه کیف فردی از اعضای خانواده فلان مسئول چند میلیون تومان بوده و یا مراسم عروسی پسر فلان مسئول چقدر بوده عواملی شده اند که عده ای بهانه به دست گرفته و علیه اشرافی گری فریاد بر آورند.

موضوع بحث ما در این فرصت این نیست که  آیا این کار و منش و سرک کشیدن در زندگی این و آن کار درستی هست یا نه. موضوعی که ما را وادار کرد تا در رابطه اش نکاتی را یادآور شویم، خود موضوع اشرافی گری و مبارزه با آن است. اینکه آیا به واقع ما مردم خود موضوع اشرافیت را قبیح و زشت می دانیم یا وقتی خودمان نمی توانیم اشرافی زندگی کنیم(توان مالی اش را نداریم) و می بینیم که فردی یا مسئولی این گونه اشرافی گرانه زندگی می کند ناراحت می شویم و سر و صدا به راه می اندازیم؟ این در حالی است که اگر خودمان هم توان چنین زندگی کردنی را داشته ایم آیا این گونه زندگی نمی کردیم؟

آیا در اسلام اشرافیت و تجمل گرایی به خودی خود مقبوح واقع شده یا تنها اگر مسئولی این چنین زندگی کند مورد سرزنش واقع می شود؟

باید گفت که در اسلام یک مفهوم قبیح به نام اشرافیت داریم که تجمل‌گرایی مسئولین زیر مجموعه آن قرار می‌گیرد و چون قید «مسئول» به آن می‌خورد نوع برخورد و کیفیت آن می‌تواند متفاوت باشد چنانچه این را در بیانات امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام می بینیم.

واکنش‌های متفاوت در برابر رفتارهای اشرافی

واقعیت این است که فکر اشرافی گری و داشتن زندگی تجملی اگر نگوییم برای همه، اما برای بسیاری از مردم جامعه یک آرزو و حسرت شده است و این را می توانیم از نوع برخوردها متوجه شویم؛ اینکه اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی را در زندگی بسیاری از سلبریتی‌ها، ورزشکاران و ... می بینیم اما نوع واکنش مردم نسبت به آن ها با زندگی یک مسئول با داشتن زندگی مشابه متفاوت است .
آیا وقتی از کنار بعضی ساختمان ها و برج های آنچنانی رد شده و یا یک خودروی چند صد میلیونی را می بینیم ناراحت می شویم و دعا می کنیم که ای کاش ما هم داشتیم؟

آیا تظاهرات و رفتارهای تبرج گرایانه بسیاری از مردم در صفحات اینستاگرام در قالب نمایش جمع‌های دوستانه در فلان رستوران یا کافه ، یا برگزاری فلان مراسمی که نمایش آن در دنیای مجازی هیچ توجیهی جز تبرج و نمایش داشته ها ندارد، همان علاقه به تجمل گرایی و زندگی اشرافی نیست؟

راستش را بخواهید ما آدم ها عادت کرده ایم که در موضوعات مختلف، برای نشان دادن رفتاری ناپسند و قبیح در جامعه انگش اشاره مان را به سوی دیگران دراز کرده و به دنبال معلول بگردیم؛ در حالی که واقعیت این است که اگر انگشتی را به دیگران دراز می کنیم چهارتای آن به سمت خودمان است و این نشان از آن دارد که فریاد کشیدن و نشان دادن دیگران و فریاد کشیدن بر سر آن ها چیزی از مسئولیت ما کم نکرده و از ما سلب مسئولیت نمی کند، تنها به ما نشان می دهد که تویی که دیگران را مقصر می دانی چندین برابر در قبال این گونه رفتارها مسئول هستی و تکلیف بر گردن داری.(1)

بدانیم مقابله و مبارزه با خوی اشرافی‌گری و تجمل پرستی تنها با حرف زدن و معرفی و بردن آبروی دانه‌ریزها و مصادیق ردههای پایین امکان پذیر نیست. باید به سراغ علت های اصلی آن بگردیم. باید به جنگ دست درازان به بیت‌المال رفته تا درس عبرتی شوند برای دیگران که بدانند و بفهمند دست درازی به و بی‌پروایی نسبت به بیت‌المال چه نتیجه‌ای به همراه دارد؟

باید به جنگ صدا و سیما رفته تا پاسخگو باشند چرا برای جذابیت تبلیغات به اشرافی گری و تجملات چنگ می زنند؟

فریاد زدن بر سر یک دختر یا پسر پولدار که چرا پولدار بودنشان را به نمایش می گذارند، راه درست و نتیجه بخش و کار ریشه ای برای مقابله با اشرافی گری نیست، چرا که هنوز یاد نگرفته ایم که چگونه باید با ریشه های فساد و اشرافی گری مقابله کرد و آن ها را در ریشه خشکاند.

ساعت و شلوار و کلاه و عینک و کیف های چند صد میلیونی و امثال این موارد در زندگی هنرمندان و سلبریتی ها و افراد شاخص و به اصطلاح "شاخ های اینستاگرام" و مدیران و مسئولان اگرچه نباید تداعی گر مصادیق اشرافی گری باشد و مذموم نیز است، اما توجه بیش از اندازه به این موارد جزیی شاید بتوان گفت در حقیقت یک جور لوث کردن مبارزه با فساد و راه انحرافی و بی توجهی به فسادهای بزرگتر است.

در زمانه ای که حرف از فسادهای دوازده هزار و پانزده هزار و بیست و چهار هزار میلیارد می شود گیر دادن به یک جشن عروسی کسی یا کیف و کفش و ساعت آن یکی، آدرس غلط دادن و منحرف کردن افکار عمومی از فسادهای عظیمتر است.

وقتی به بهانه مبارزه با فساد و اشرافیگری، آبروی انسان‌ها برده می‌شود

بی تردید مقابله با اشرافیگیری یکی از مهمترین شعارهای اسلام و بزرگان و عالمان دین بوده و هست اما در کم و کیف آن هم باید راه اسلام را در پیش بگیریم. رعایت اخلاق اسلامی در هر امری وظیفه ماست. نکند به بهانه مبارزه با فساد و اشرافیگری آبروی انسان ها برده شود و به کسی ظلم شود که با این کار در حقیقت به جنگ با خدا رفته ایم؛ «مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیّاً فَقَدْ بَارَزَنِی بِالْمُحَارَبَةِ»(2). نکند گرفتار تهمت و غیبت و فحاشی شویم در غیر این صورت اجر همه تلاش هایمان ضایع و باطل می شود.
پی نوشت:
1- نهج البلاغه، نامه ها، ش 45
2- الکافی جلد ۲ ش ۱۲۸۲
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.