انواع زیادی گل وجود داره که هرکدوم رنگ و شکل و بوی متفاوتی رو دارند. هرکدوم از گل ها به تنهایی زیبایی خاص خودشون رو دارند اما وقتی گل های مختلف رو کنار هم قرار بدیم شکل های تازه ای پیدا می کنن
خرس قهوه ای به خرس قطبی گفت: من زیباترین و بهترین خرس دنیا هستم. اون واقعاً زیبا بود. پوستش به رنگ قهوه ای بود و یک لباس بنفش هم به تن داشت و یک کلاه حصیری زیبا هم روی سرش بود.
تابستان به پایان رسیده بود. خرس كوچولو و پسر مهربان روزهای خوبی را در جنگل با هم گذرانده بودند. خرس كوچولو، پسر مهربان را بهترین دوست خودش می دانست و آرزو داشت آن دو همیشه كنار هم باشند.
شهید زینالدین در 18 مهر سال 1338، در خانوادهای مذهبی در شهر تهران، در خیابان ری دیده به جهان گشود. پدر و مادرش که از معارف اهلبیت برخوردار بودند، اسمش را «مهدی» نهادند.
یكى از صالحین به فرزند خود گفت : مرا بتو حاجتى است . پسر گفت : هر چه بفرمائى اطاعت مى كنم . پدر گفت : شب كه به منزل مى آیى هر چه از هنگام خارج شدن از منزل گفته و انجام داده اى برایم نقل كن . پسر قبول كرد.
سلام بچه ها من سمانه هستم من نه سالمه من دو تا برادر دارم که از خودم بزرگ ترهستن. مادر بزرگم میگه وقتی خدا من و به پدر و مادر داد پدرم از خوشحالی کل کوچه رو شیرینی داد آخه بابام عاشق دختر بود البته هنوز هم هست.
روزی روزگاری در شهری بزرگ ملکه ای مهربان حکومت می کرد. ملکه دختران زیادی داشت که همه سربازان سپاه او بودند. دختران ملکه همه زیبا ، مهربان و مطیع بودند.
بوی بهار کوچه های مدینه را پر کرده بود صدای دختر کوچک نجمه خاتون در اتاق پیچید خاندان پیامبر دخترها را دوست داشتند و تولد این دختر حتماً هدیه ی خوبی بود و همه را خوشحال کرده بود.