تبیان، دستیار زندگی

بررسی توان رسانه‌ها در عصر کنونی

کارکردهای رسانه و قدرت نرم

دولت و مسئولین این امکان را دارند که با بهره‌گیری از توان انواع رسانه‌ها در امر آموزش و ایجاد همبستگی، افکار عمومی را با موضوع حقوق شهروندی آشنا کنند و این امکان را فراهم سازند که شهروندان ضمن اطلاع از حقوق اساسی خود، در راستای دستیابی به آن کوشش کنند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
قدرت رسانه ای
در هر یک از رسانه‏ ها مجموعه ‏ای از کارکردهای قابل تصور است که هارولد لاسول در تحقیقات خود در سال 1967 سه کارکرد عمده برای رسانه‏ ها برشمرد:

1) نظارت بر محیط: به معنی جمع‏ آوری و توزیع اطلاعات در مورد رویدادهای محیط اطراف، هم در داخل و هم در خارج یک جامعه خاص. این امر تا اندازه‏ای، نظیر آن چیزی است که عموماً به مثابه اداره و هدایت اخبار مورد نظر قرار می‏ گیرد.

2) همبستگی بخشی از جامعه در واکنش به محیط: همبستگی در اینجا شامل تفسیر اطلاعات مربوط به محیط و توصیه در مورد نحوه رفتار در واکنش به این رویدادها است. این فعالیت تا حدودی به عنوان ویرایش یا تبلیغ سیاسی شناخته می‏ شود.

3) انتقال میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر: لاسول می‌گوید که انتقال فرهنگ معطوف منتقل کردن اطلاعات, ارزش ها و هنجارهای اجتماعی از نسلی به نسل دیگر یا از اعضای یک گروه به تازه واردهای آن گروه است. این امر عموماً به مثابه فعالیت آموزشی شناخته می‏ شود.

"رایت" به این سه کارکرد مقوله تفریح و سرگرمی را اضافه کرده که به اعمال ارتباطی اشاره دارد که جهت سرگرمی و تفریح صورت می‏‌گیرند. با عنایت به مطالب پیش گفته، ارتباطات همواره نقش مهمی را در زمینه کمک به بحث در مورد، بیان و مبارزه برای حقوق شهروندی جدید ایفا کرده است.

روش غیر مستقیمی که به نتایج مد نظر خود بدون تهدید دست می یابد، قدرت نرم نام دارد.


توان رسانه‌ها

می‌توان با بهره گیری از توان رسانه ها در امر آموزش، به عنوان یکی از کارکردهای اصلی رسانه (انتقال میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر)، زمینه تحقق اهداف حقوق شهروندی را فراهم کرد. امروزه آموزش بسیار متحول شده و در عصر ارتباطات و اطلاعات، و تحول گسترده تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطاتی، رسانه ها نقش اصلی در انتقال اخبار و اطلاعات در زندگی بشر ایفا می کنند.

در واقع دولت و متولیان امر این امکان را دارند که با بهره‌گیری از توان انواع رسانه‌ها در امر آموزش و ایجاد همبستگی، افکار عمومی را با موضوع حقوق شهروندی آشنا کنند و این امکان را فراهم سازند که شهروندان ضمن اطلاع از حقوق اساسی خود، در راستای دستیابی به آن کوشش کنند. همچنین شناسایی و تحقق اهداف مربوط به حقوق شهروندی نیازمند آموزش و تکرار و تمرین در بین آحاد جامعه است. این چنین آموزشی در سطح  عمومی، نیازمند به کارگیری از رسانه ها برای انتقال دانش و تحقق حقوق مربوط به آموزش همه افراد جامعه است.

در همین زمینه مفهوم مشارکت دموکراتیک رسانه های دنیس مک کوئل در مورد گرایش های گریز از مرکز به سوی تنوع، تکثر و تغییر، با تأکید بر ارتباط بین هویت فرهنگی، دموکراتیزه کردن و مشارکت در تمامی سطوح جامعه، تمرکز دارد. این مساله در واقع همان بهره گیری از کارکرد آموزشی رسانه است که ضمن فراهم کردن زمینه های مشارکت آحاد جامعه، زمینه های تحقق اهداف مربوط به حقوق شهروندی را فراهم می کند.  


در این میان آنچه که می تواند تحقق این امر و بهره گیری از کارکردهای رسانه را محقق کند قدرت نرم است. موضوع قدرت نرم به عنوان یك واژه در علم سیاست به ویژه در حوزه منازعات بشری و از زمان قدیم مطرح بوده است. قدیمی ترین مدرك درباره قدرت نرم به دوران كنفوسیوس برمی گردد. این فیلسوف چینی از لائوتسه بنیانگذار مذهب "تائو" پرسید: تائو چیست؟ لائوتسه دهانش را گشود، ولی چیزی نگفت. كنفوسیوس لبخند زد ولی شاگردانش گیج شدند. كنفوسیوس توضیح داد: لائوتسه در طریقت از ما پیشی گرفت. در دهان او، دندانی وجود ندارد، بلكه تنها یك زبان است! سخت ترینشان (دندان‌ها) نابود شدند، ولی نرم ترینشان (زبان) زنده مانده است. قدرت نرمی بیشتر از قدرت سختی است، این است تائو.

در تقسیم بندی های مختلف، از قدرت نرم در برابر قدرت سخت به عنوان قدرت روحی در مقابل قدرت جسمی و یا قدرت معنوی در مقابل قدرت مادی یاد می شود و قدرت نرم، در واقع توانایی شكل دهی به ترجیحات دیگران است. به عبارت دیگر، جنس قدرت نرم از نوع اقناع و قدرت سخت از مقوله اجبار است.

نظریه جوزف نای

"جوزف نای"، قدرت را مانند هوا می داند که همه می توانند در مورد آن صحبت کنند اما تعداد کمی آن را درک می کنند. به گفته وی قدرت همانند عشق است که تجربه کردن آن آسانتر از تعریف کردن و اندازه گیری کردن است. "نای" معتقد است روش غیر مستقیمی که به نتایج مد نظر خود بدون تهدید دست می یابد، قدرت نرم نام دارد. در این روش باید رسانه ها را در اختیار گرفت و دیگران را ترغیب کرد. در واقع قدرت نرم بر روی شکل دادن عملکرد اجرایی دیگران متمرکز است.

در قدرت نرم، رهبری كردن به صدور فرامین خلاصه نمی شود، بلكه انجام آنچه دیگران می خواهند را نیز شامل می شود. اگر بتوان دیگران را به آنچه كه می خواهند سوق داد، دیگر نیازی به استفاده از هویج و چماق برای مجبور كردن نیست.

پروفسور حمید مولانا استاد دانشگاه آمریكن برای اولین بار در كتاب "اطلاعات و ارتباطات جهانی: مرزهای نو در روابط بین الملل" در سال 1986 میلادی به تعریف و تبیین واژه قدرت نرم پرداخت. مولانا قدرت را به دو بخش تقسیم كرد؛ قدرت ناملموس "نرم" كه منابع آن دین، ارزش ها، باورها، ایدئولوژی و دانش هستند، و قدرت سخت یا ملموس كه در مواردی چون منابع طبیعی، جمعیت، ثروت و ابزار نظامی و جنگی و غیره ریشه دارد. به اعتقاد مولانا، قدرت نرم زیربنای قدرت سخت بوده و ماهیت آن را مشخص می نماید. براین اساس، مفهوم قدرت از دیدگاه مولانا، برحسب ارزش های خاص و مبادلات میان بخش های جامعه تعریف می شود.

مفهوم قدرت از دو بعد تشكیل می شود: دستیابی به منابع لازم جهت عمل، و توان و میل به انجام عمل. اصل اعتقاد و نظام های ارزشی ماهیت اقدام و عوامل آن را در هر نظام مشخص می كند. در این دیدگاه، قدرت نرم اساس و زیربنا است و قدرت سخت، به عنوان ابزار، در خدمت اجرای قدرت نرم است.

در تحلیل دیگری نیز آمده است: قدرت نرم روشی است غیرمستقیم برای دست‌یابی به چیزی كه مدنظر میباشد. بر اساس قدرت نرم است كه در آن ممكن است كشوری در سیاست جهانی به پیش‌فرض‌های خود دست یابد زیرا كشورهای دیگر ارزش‌های او را مورد تایید قرار داده، از الگوی او تقلید می‌كنند و به میزان بارزی به آن كشور اشتیاق نشان می‌دهند. هدف قدرت نرم، هدایت دیگران به استقبال از آن چیزی است كه شما به دنبال آن هستید یعنی متقاعد كردن مردم و نه اجبار آنها.

"نای"، قدرت نرم هر کشور را بر سه منبع استوار می داند که شامل فرهنگ، ارزش های سیاسی و سیاست خارجی است.

توانایی قدرت نرم می‌تواند در دو جهت یكی تقویت عزم و اراده‌ی ملی در راستای تامین امنیت ملی نظام و دوم، در راستای گسترش و صدور اراده‌ی نظام به تایید افكار عمومی در یك محیط خاص، منطقه‌ای و بین‌المللی به كار گرفته شود.

"تاثیر قدرت نرم بر افكار، عقاید و فرهنگ جوامع توام با ایجاد احساس امنیت است. تاثیر قدرت سخت بر فیزیک و ذهن مردم موجب تشویش و تشدید اضطراب آنان می‌شود. به نظر می‌رسد قدرت نرم، تعیین‌كننده‌ی معمای دانایی و قدرت سخت، تعیین‌كننده‌ی معمای امنیت باشد."

قدرت نرم از طریق تولید و توزیع آموزه‌ها و ارزش‌های خاص و جذاب، بنیان‌های ارزشی و ارکان حمایتی کشور متخاصم هدف قرار داده و آن را در راستای وضعیت مطلوب خویش تغییر می دهد. اینگونه تغییرات معمولا از زیرساخت ها و شبکه های تولید و توزیع اندیشه ها و هنجارها، خصوصا حوزه های آموزشی، فرهنگی و رسانه ای آغاز می شود.

در قدرت نرم، بر خلاف قدرت سخت، مخاطب نه از روی اجبار و اکراه، بلکه با رضایتمندی، تن به قدرت جدید می دهد و خواسته های قدرتمند را اجابت و اجرا می کند.