تبیان، دستیار زندگی

عرفان یا التقاط؟

اشکال "عرفان حلقه" چیست؟

آنچه امروزه به نام عرفان کیهانى (حلقه) مطرح مى‌شود، شامل آموزه‌هاى انحرافى و تضاد با اصول و فروع دین مبین اسلام است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عرفان حلقه

وقتی در اواسط دهه هفتاد شمسی، شخصی ناشناس مدعی فرادرمانی شد، کمتر کسی به او توجهی نشان داد. همین موجب شد تا وی کمی بعدتر، مدعی راه‌اندازی گونه‌ای عرفان شود که این روزها با نام «حلقه» یا کیهانی می‌شناسیم و افراد بسیاری را  جذب خود کرد.

مهم‌ترین انحرافات عرفان حلقه چیست؟

انحرافات افکاری عرفان حلقه به دو بخش تقسیم می‌شود؛ انحرافات در اصول و انحرافات در فروع دین. البته فرصت نیست تا به همه موارد اشاره کنیم زیرا انحرافات فکری این عرفان کاذب، بسیار زیاد است.

می‌گوید تو که عاشق خدا نیستی، نمازت کیفیت ندارد و به درد نمی‌خورد. از طرف دیگر می‌گویند انسان نمی‌تواند عاشق خدا شود. وقتی فرد اینها را کنار هم جمع می‌کند، می‌گوید وقتی من نمی‌توانم عاشق خدا شوم، نمی‌توانم نماز درستی بخوانم. بر این اساس، خیلی زیرکانه، نماز را از دست مردم می‌گیرد.


در ارتباط با انحراف در اصول دین باید بگویم که ایشان در بحث توحید و وحدانیت، مباحثی را مطرح می‌کند مبنی بر اینکه ما پسر خدا هستیم؛ همان مباحثی که در تثلیث مسیحیت نیز مطرح می‌شود و انسان خدایی و مقام رب را برای انسان مطرح می‌کنند.

خداوند می‌فرماید «بَلى‏ مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ‏ » آرى، کسانى که کسب گناه کنند، و آثار گناه، سراسر وجودشان را بپوشاند، آنها اهل آتشند؛ و جاودانه در آن خواهند بود.؛ آنها خالد در جهنم هستند ولی عرفان حلقه می‌گوید به خاطر اینکه روح خدا در انسان وجود دارد، از جهنم خارج می‌شوند؛ اینها افکار و برداشت‌های کاملاً شخصی و غلطی است که این گروه دارند.

عرفان حلقه بحث نبوت را هم به نوعی زیر سئوال می‌برد و می‌گوید پیامبران و امامان معصوم نیستند.

از طرف دیگر در بحث امامت نیز مطرح می‌کند که امامان معصوم نیستند. بحث مهدویت و رجعت را کاملاً به تمسخر می‌کشد و مطرح می‌کند که امامان می‌خواهند دوباره برگردند حکومت کنند و با تمثیلات و صحبت هایشان به مقام امامت توهین می‌کند.

اما در بحث معاد؛ شاید به صراحت منکر معاد نیستند ولی مبانی نظری و آموزه‌های دینی را زیرکانه و موذیانه تحریف می‌کند و مؤلفه‌های اسلامی و دینی را تبدیل به مولفه‌های کیهانی خود می‌کند. برای معاد تعریف‌های جدید مطرح می‌کند. به عنوان مثال، بحث برزخ را مطرح می‌کند اما می‌گوید ما در برزخ فرصت توبه و جبران داریم. یعنی شما یک فردی را به قتل برسان و بعداً در آن دنیا توبه و جبران می‌کنی چرا که به تو آگاهی‌اش نرسیده که این کار را کردی و لذا می‌روی و در برزخ که فرصت جبران هست توبه می‌کنی. 

حتی برای قیامت که خداوند می‌فرماید زمانی مشخصی ندارد و چه بسا نزدیک است (لَعَلَّ السَّاعَةَ قَریب‏). اصلا در قرآن درباره بحث قیامت، زمان مطرح نمی‌شود و طوری اشاره می‌شود که گویی همین الآن امکان وقوع قیامت هست. عرفان حلقه زمان‌بندی قیامت را به صورت موذیانه مطرح می‌کند.


انحرافات افکاری عرفان حلقه در فروع دین شامل چه مواردی است؟

ایشان در بحث نماز که جزء اصلی‌ترین فروعات دین ماست، افراد را نه تنها به یک سمتی سوق می‌دهد که نماز نخوانند بلکه برای نماز یک برنامه جدیدی مطرح می‌کند. 
مثلاً می‌گوید تو که عاشق خدا نیستی، نمازت کیفیت ندارد و به درد نمی‌خورد. از طرف دیگر می‌گویند انسان نمی‌تواند عاشق خدا شود. وقتی فرد اینها را کنار هم جمع می‌کند، می‌گوید وقتی من نمی‌توانم عاشق خدا شوم، نمی‌توانم نماز درستی بخوانم. بر این اساس، خیلی زیرکانه، نماز را از دست مردم می‌گیرد. 

در حقیقت آنچه امروزه به نام عرفان کیهانى (حلقه) مطرح مى‌شود، شامل آموزه‌هاى انحرافى و تضاد با اصول و فروع دین مبین اسلام است.

جایگاه شیطان در عرفان حلقه

شیطان در «عرفان حلقه» احترام و تقدس زیادى دارد و مأمور خدا، عامل کمال، اولین معلم انسان و موحد و مطیع فرمان پروردگار شناخته مى‌شود! آنها معتقدند خداوند از ابلیس خواسته بود که به فرمان سجده بر آدم اعتنا نکند! به این ترتیب عصیان شیطان به عنوان مأموریت الهى بود. (1)، این در حالى است که قرآن مجید در آیات بسیارى شیطان را به خاطر نافرمانى و سرپیچى از سجده بر آدم و اعتراض به ذات پاک پروردگار مطرود و ملعون و رانده درگاه خدا مى‌شمرد.

به علاوه در آیات متعددى از قرآن مجید سخن از وسوسه و فریب شیطان نسبت به آدم است كه او را گمراه ساخت و سبب شد از بهشت بیرون رود و نه تنها معلم آدم نبود بلكه گمراه‌كننده آدم و سبب محرومیت او از بسیارى از نعمت‌هاى الهى شد.

تفسیر نادرست و متناقض از قرآن

از شاخص های برخی مکاتب معنویت گرای انحرافی این است که برای مقبولیت یافتن در میان پیروان، به متون دینی چون قرآن کریم روی آورده آنها را مطابق میل خود تفسیر می کنند. شگفت این که رهبران این گونه مکاتب، برداشت های خود را به اهل فن و مفسران قرآن کریم عرضه نمی کنند. این اقدام، سابقه ای دیرین دارد. در قرآن کریم به تحریف تورات و انجیل اشاره شده است 71و در روایات اسلامی به تفسیر کردن قرآن با رأی خویش و پی آمدهای آن گوشزد شده است. پیامبر اکرم(صلی الله و علیه وآله) فرمود: "مَنْ فَسَّرَ الْقُرْآنَ بِرَأْیهِ فَلْیتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النّار".(2)
یکی از انحرافاتی که در فهم و تفسیر قرآن کریم رخ داده تفسیر باطنی قرآن است. اسماعیلیه و متصوفه دو گروهی هستند که به این گونه تفسیر اقدام نمودند.(3)
عرفان حلقه با اعلام گرایش به این گونه تفسیر و توجه به باطن شریعت، در فهم آیات قرآن، مسیر باطن گرایی را می پیماید.

برای قیامت که خداوند می‌فرماید زمانی مشخصی ندارد و چه بسا نزدیک است (لَعَلَّ السَّاعَةَ قَریب‏). اصلا در قرآن درباره بحث قیامت، زمان مطرح نمی‌شود و طوری اشاره می‌شود که گویی همین الآن امکان وقوع قیامت هست. عرفان حلقه زمان‌بندی قیامت را به صورت موذیانه مطرح می‌کند.


پیروی عرفان حلقه از آموزه های گوناگون و گفته های پراکنده (4) و اصالت ندادن به آموزه های قرآن کریم و توجه نکردن به روش درست تفسیر آن، موجب شده تا برخی آموزه های عرفان کیهانی، با آیات قرآن، تعارض و تناقض آشکار داشته باشد. یک نمونه از این تناقض ها این است که در کتاب عرفان کیهانی آمده: "انسان نمی تواند عاشق خدا شود، زیرا انسان از هیچ طریقی قادر به فهم او نیست...".(5) منظور از این که شناخت خدا ممکن نیست، اگر مراد ذات خدا باشد، درست است و اگر منظور از خدا ذات خدا نباشد بلکه اسما و صفات او باشد در این صورت شناخت خدا امکان دارد و آیات قرآن سراسر از اوصاف خدا سخن می گوید و خدا را به انسان ها می شناساند.(6)

در پایان این گونه باید گفت: عرفان کیهانی، مکتبی درمانی با مبانی برگرفته از مکاتب گوناگون به شکل التقاطی است که به هدف زدودن مشکلات انسانی، نقطه ای مشترک به نام شعور کیهانی را معرفی نموده است. جهان از منظر این مکتب، در نگاهی ایده آلیسمی، وجود خارجی ندارد و دارای وجود مجازی و وابسته به ذهن بیننده است. انسان اجزای بی شمار ناشناخته داشته و به خاطر داشتن کالبدهای گوناگون، چاکراها و کانال های انرژی، گستره او به وسعت هستی است. بیماری او نیز در این گستره، تعریف می شود و با اتصال به شعور کیهانی، قابل درمان است. توانایی ویژه برای این اتصال، از طریق تفویض رهبر عرفان کیهانی به دست می آید. ابهام شعور کیهانی، کرامت گرایی، جایگاه والا برای شیطان، باطن گرایی و تفسیر نادرست آیات قرآن و نیز دین سازی از جمله کژروی های این مکتب است.

پی نوشت:
1- کتاب موجودات غیر ارگانیک، ص 14 و 15 و کتاب انسان معرفت، ص 245
2- هركس قرآن را به رأى و نظر خویش تفسیر كند جایگاه خویش را در آتش فراهم كند. احسائی، ابن‌ابی‌جمهور،‌عوالی اللئالی، ج4، ص105، ح154.
3- مرتضی مطهری، مجموعه ‏آثار، تهران، انتشارات صدرا، ج ‏26، ص: 39.
4- مانند "عبادت به‌جز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست". ر. ك به: انسان از منظری دیگر، ص 97. درباره نقد تفسیر عبادت به خدمت ر. ك به: افسون حلقه، ص 220.
5-  عرفان كیهانی، ص 124.
6- برای نمونه‌های بیشتر از این تناقضات به مقاله "تناقض عرفان كیهانی با آیات قرآن" نوشته نگارنده، در اینترنت مراجعه نمایید.

منابع:
"اشکال بنیادین عرفان حلقه"؛یادداشتی از حجت الاسلام حمیدرضا مظاهری سیف به نقل از سایت اندیشه مهر
پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی
نظر حجةالاسلام محمدرضا انهاری؛ به نقل از سایت شیعه نیوز
 ،مقاله "نگاهی نقادانه به عرفان حلقه/كیهانی؛نوشته علی ناصری‌راد
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.