تبیان، دستیار زندگی

مهمترین و اثرگذارترین مخالفان حکومت حق

کالبدشکافی از شخصیت معاویه

اعتقادات نادرست و عدم ایمان واقعی معاویه به خداوند، پیامبر و اهل ‫بیت (ع)، حکومت خواهی و طمع و دنیاپرستی معاویه، ریشه‌های اصلی شکل‌گیری جنگ ‫صفین در نگاه حضرت امیر (ع) است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
معاویه


‫آنچه تاکنون در حوزه مطالعات تاریخ اسلام و حوادث دوران حکومت‬‬‬‬ ‫امیرالمومنین (علیه السلام) مطرح شده، بیشتر تبیین تاریخی حوادث بوده که موجب شده است‬‬‬‬ ‫بسیاری از جوانب فرهنگی و اجتماعی آنها مغفول مانده و تنها به گزارش شرح‬‬‬‬ ‫حال از روند وقایع اکتفا شود.

‫به نظر میرسد آنچه امروزه می تواند راهگشای فهم بسیاری از وقایع آن دوران ‫باشد، تبیین دیدگاه ها و مبانی نظری آن حضرت (علیه السلام) از خلال کلام ایشان است.

در کنار نصایح اخلاقی، رفتاری، سیاسی و حکومتی به معاویه، بخشی را نیز به نصایح اعتقادی پرداخته‌اند و در حقیقت ریشه کلیه مشکلات ‫معاویه را، عدم اعتقاد صحیح و ایمان واقعی او به خداوند و پیامبر اسلام (ص) می‌دانند.



‫«بنی امیه» که در کلام حضرت (علیه السلام) از آنان تعبیر به «قاسطین» شده، از جمله ‫مهمترین و اثرگذارترین مخالفان حکومت حق بوده اند که اقدامات آنان، پیامدها و آثار ‫اثرگذاری در تاریخ اسلام داشته است و همانطور که حضرت (علیه السلام) نیز می فرمایند خطر ‫آنان، بیشتر از دیگر جریان های مخالف حکومت علوی بوده است: آگاه ‫باشید! ترسناکترین فتنه ها برای شما از نظر من فتنه بنی امیه است، فتنه ای است کور، و  ‫ظلمانی که حکومتش همه جا فراگیر شده است.(1)

‫از هنگام بیعت عمومی مردم با حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) تا اتمام جنگ صفین، ‫ نامه های متعددی میان امام و معاویه رد و بدل شده است.
‫در این میان تلاش می شود با بررسی مضامین به کار رفته در نامه های حضرت ‫علی (علیه السلام) نسبت به معاویه، به نوعی به کالبدشکافی شخصیت معاویه پرداخته و مبانی ‫فکری، عقیدتی و سیاسی او را بر اساس کلام حضرت تحلیل نماییم.  

‫شخصیت معاویه در کلام حضرت علی (علیه السلام)

‫طی حکومت چندساله حضرت علی (علیه السلام) تمامی دشمنان اسلام نقاب از چهره کریه خویش افکندند و با تمام توان رویاروی آیینه حق و حقیقت و وصی به حق رسول ‫الله (صلی الله و علیه وآله) ایستادند. ناکثین با به وجود آوردن جنگ جمل، قاسطین با نبرد صفین و ‫مارقین در جنگ نهروان همه کینه ها، حسدها، دنیاطلبی ها و کج فهمی ها را آشکار نمودند.

‫واقعه صفین با فاصلۀ کوتاهی از جنگ جمل در سال 32ق. اتفاق افتاد و گروه های ‫زیادی در آن شرکت داشتند؛ از جمله اشرافی که در زمان خلیفه سوم اموال زیادی ‫به ناحق تصاحب نموده بودند، از ترس اینکه حضرت آنها را به بیت المال برگرداند، ‫با معاویه هم دست شدند.  

‫عدۀ دیگر کسانی که ایمان قلبی به وحی نداشتند و منتظر فرصت بودند تا ضربه ‫خود را بر پیکر اسلام فرود آورند، مانند معاویه که از طلقاء (آزادشدگان) بود.
دسته ‫دیگر بزرگان بعضی از اقوام و قبایل بودند که قدرت و ریاست آنها با اجرای سنت پیامبر توسط حضرت امیر (علیه السلام) رنگ می باخت.
کسانی هم که در غزوات و سریه ها ‫خویشان خود را به شمشیر حضرت علی  (علیه السلام) از دست داده بودند، به انگیزۀ جاهلی ‫انتقام جویی در این نبرد شرکت جستند. ‫

‫شواهد تاریخی از جمله گفتارها و مراسلاتی که پیش از آغاز جنگ و حتی بعد از ‫آن بین دو طرف رد و بدل می شد، به خوبی پرده از نیرنگ و دورویی سردمداران لشکر ‫شام برمی دارد و روشن می سازد که معاویه و خواص دربارش با آگاهی و علم به ‫حقانیت حضرت علی (علیه السلام) نه تنها چارۀ خویش، یعنی ادعای خونخواهی عثمان برای ‫فریب مردم و فراهم آوردن لشکر تمسک جستند و خود نیز در مواردی به این امر  ‫اعتراف نمودند.

در واقع، باید گفت نبرد لشکر شام در صفین نه به انگیزۀ خونخواهی عثمان ‫بلکه به انگیزه  های مختلف اتفاق افتاد. برخی با تبلیغات معاویه به ‫انگیزۀ خونخواهی خویشانی که در صدر اسلام به شمشیر حضرت علی (علیه السلام) از دست ‫داده بودند، با تعصبی جاهلی به میدان آمده بودند.
برخی دیگر ترس از این داشتند که ‫حضرت چنانکه فرموده بود، اموال به غارت رفتۀ بیت المال در زمان عثمان را که ‫اکنون از اموال شخصی آنها محسوب می شد، باز پس گرداند.
برخی دیگر نیز جاه و ‫مقام خویش را از دست می دادند و گروه دیگر کسانی بودند که به تطمیع معاویه با وی ‫همراه شده و جهالت چشمشان را به روی حقیقت بسته بود و فریب سخنان واهی ‫معاویه مبنی بر کشته شدن مظلومانۀ عثمان (در ظاهر) و قیام برای خونخواهی وی را خورده بودند.

‫از جمله ویژگی های رفتاری معاویه این است که وی فردی نیرنگ باز و معاند بود ‫و به همین دلیل، توانست از جهالت و نادانی مردم جامعه خود استفاده کند و با عَلَم ‫کردن پیراهن عثمان، لشکر انبوهی ضد وصی به حق پیامبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) فراهم آورد.


‫در رابطه با شخصیت معاویه در کلام حضرت علی (علیه السلام) نکتۀ بسیار مهم، جدایی  ‫مشکلات عقیدتی معاویه از رفتار و اخلاق وی است. حضرت علی (علیه السلام) با توجه به این ‫مسئله که ریشه مشکلات رفتاری هر فردی در اخلاق و ریشۀ مباحث اخلاقی نیز، مسائل اعتقادی است، لذا در کنار نصایح اخلاقی، رفتاری، سیاسی و حکومتی به معاویه، بخشی را نیز به نصایح اعتقادی پرداخته اند و در حقیقت ریشه کلیه مشکلات ‫معاویه را، عدم اعتقاد صحیح و ایمان واقعی او به خداوند و پیامبر اسلام (صلی الله و علیه وآله) می دانند. امام علی (علیه السلام) در مکاتبات خود معاویه را با چند ویژگی توصیف می کند که موارد ‫برجسته آن عبارت است از:

‫1- فرصت طلبی
‫از دیدگاه امام علی (علیه السلام) اسلام خاندان ابی سفیان فرصت طلبانه بود. حضرت (علیه السلام) در جواب یکی از نامه های معاویه چنین نوشتند: «فَإِنَّا ‫کُنَّا نَحْنُ وَ أَنْتُمْ، عَلی مَا ذَکَرْتَ، مِنَ األُلْفَۀ وَ الْجَمَاعَۀ، فَفَرَّقَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ أَمْسِ أَنَّا آمَنَّا وَ کَفَرْتُمْ، وَ الْیَوْمَ أَنَّا اسْتَقَمْنَا وَ فُتِنْتُمْ. وَ مَا أَسْلَمَ مُسْلِمُکُمْ إِلَّا کرْهاً، وَ بعْدَ أَنْ کَانَ أَنْفُ الإسْلَامِ کُلُّهُ لِرَسُولِ ‫اللَّهِ (ص)»  چنانکه گفتی، ما و شما پیش از اسلام دوست و با هم بودیم، اما آنچه ‫دیروز از هم جدامان کرد، این بود که ما ایمان آوردیم و شما کفر ورزیدید. امروز هم ما ‫استوار ایستاده ایم و شما به فتنه گرویده اید. هیچ یک از مسلمانان قوم شما جز  ‫به اکراه اسلام نیاورده اند، آن هم پس از آنکه بزرگان عرب در برابر رسول الله (صلی الله و علیه وآله)  ‫تسلیم شده و در حزب او درآمدند.(2)

‫2- کبر و خودپرستی
‫این رذیله، ریشۀ بسیاری از انحرافات از جمله مقابله با حق است، چنانکه راز سقوط ‫ابلیس از قرب حق، کبر او بود. خداوند او را امر به سجده در برابر آدم کرد: «أَبی ‫وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرین »؛ اما او امتناع کرد و کبر ورزید و از کافران شد.(3)

‫از دیدگاه امام علی (علیه السلام) معاویه مبتلای به این رذیله است، چنانکه در نامه ای به ‫عمرو عاص در رابطه با معاویه چنین مینویسد: «لاَ تُجَارِیَنَّ مُعاویةَ فِی بَاطِلِه فَأِنَ مُعاوِیةَ ‫غمَص الناس وَ سَفَهَ الحَقَ» ؛ با معاویه شریک و همدم در ‫باطلش مشو! زیرا که معاویه مردم را تحقیر کرده و حق را خوار شمرده است.(4)

‫3- انحراف طلبی
‫یکی از ابزارها و حربه های رهبران و پیشوایان باطل گرا و دعوت کننده به سمت جهنم و ‫عذاب الهی، استفاده از آیات قرآن و تحریف و تأویل آن به منظور دستیابی به منافع ‫شخصی و گمراهی مردم است. حضرت علی (علیه السلام) در چندین مورد به این ویژگی معاویه ‫که به دنبال انحراف و تحریف در دین و تأویل به باطل آیات قرآن است، اشاره می کند و ‫در نام های به معاویه می فرمایند: «وَ قَدْ أَرْدَیْتَ جیالً مِنَ النَّاسِ کَثیراً، خدَعْتَهُمْ بغَیِّکَ، وَ أَلْقیْتَهُمْ فی مَوْجِ بَحْرِکَ، تَغْشَاهُمُ الظُّلُمَاتُ، و َتَتَلَاطَمُ بِهِمُ الشُّبُهَاتُ. فَجَارُوا عَنْ وِجْهَتِهِمْ،  ‫وَ نَکَصُوا عَلی أَعقَابِهِمْ، وَ توَلَّوْا علی أَدْبَارِهِمْ، وَ عَوَّلُوا عَلی أَحْسَابِهِمْ»؛ بسیاری از مردم را به گمراهی خویش فریب ‫دادی و به تباهی افکندی و به امواج نفاق خود سپردی؛ ظلمت گمراهی آنان ‫را فراگرفت و در تلاطم شبهه ها گرفتار آمدند و از راه راست خود دور گشتند و ‫چونان کسی که بر روی پاشنه خود بچرخد، به عقب بازگردیدند و بار دیگر، به ‫نیاکان خویش متکی شدند و بر آنها بالیدند. (5)

حضرت علی (ع) در حقیقت ریشه کلیه مشکلات ‫معاویه را، عدم اعتقاد صحیح و ایمان واقعی او به خداوند و پیامبر اسلام (صلی الله و علیه وآله) می‌دانند.



‫معنای این سخن مولا این است که معاویه عامل ارتجاع امت به ارزش های ‫جاهلی شده و در حکومت طولانی خود بر شام با فریبکاری، امت اسلام را از اصالت ها ‫و ارزش های اسلامی جدا کرده است.

‫4- استفاده ابزاری از مقدسات
‫از شیوه های رذالت آمیز دشمنان در طول تاریخ، استفاده ابزاری از تقدسات بوده است. معاویه که در قرآن ستیزی دست طولانی دارد، با به نیزه کردن قرآن آسیب جدی به ‫اردوگاه امام علی (علیه السلام) زد. البته زمینه این آسیب، نادانی و حماقت برخی از یاران  ‫حضرت (علیه السلام) بود و لیکن وقتی شیطنت دشمن با حماقت و بی توجهی برخی به ظاهر ‫خودی ها همراه شد، سرانجامی جز حکمیت و انزوای حق نخواهد داشت.

‫امام (علیه السلام) پس از فتنه تحکیم و قرآن به نیزه کردن شامیان در نام های به معاویه ‫نوشت: «وَ أَرَاکَ قَدْ دَعَوْتَنَا إِلی حُکْمِ الْقُرْآنِ، وَ لَقَدْ عَلِمْتَ أَنَّکَ لَسْتَ مِنْ أَهْلِهِ، وَ لَا حکْمَهُ ‫تریدُ»؛ تو مرا به حکم قرآن دعوت کردی، در حالی که اهل قرآن نیستی و حکم او را ‫نمی خواهی.(6)

پی نوشت:
1- سیدرضی، 1380، خطبه 29
2- ابنقتیبه، 3326، ج6، ص636؛ موسوی، 1326، ص313؛ سید رضی، نامه 11؛ ثقفی کوفی، 2326، ص336
3- بقره: 12
4- خویی، 3326، ج36، ص396
5- حسینی خطیب، 3126، ج2، ص132؛ سید رضی، نامه32
6- نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه، ج1، ص313؛ سید رضی، نامه 31

منبع:
این مطلب تلخیصی است از مقاله "شخصیت شناسی معاویه در کلام امیرالمؤمنین علی (ع)" نوشته داوودی مقدم که در فصلنامه پژوهش های زبان شناختی قرآن منتشر شده است.
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.