تبیان، دستیار زندگی

جایگاه رسانه‌ها در روابط دیپلماتیک

دیپلماسی رسانه‌ای و جایگاه آن در تحقق منافع ملی

رسانه‌ها مهمترین ابزار دیپلماسی خارجی هر كشور محسوب می‌شوند و امروزه بدون ابزار رسانه‌ای و ارتباطی موثر برای اقناع افكار عمومی و توجیه سیاست خارجی در عرصه جهانی كشورها نمی‌توانند در عرصه بین المللی، منافع و اهداف ملی خود را دنبال كنند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
دیپلماسی رسانه ای
دیپلماسی رسانه‌ای از جمله مفاهیمی است که بیشتر پس از جنگ جهانی دوم و آغاز روند توسعه رسانه‌های جمعی مورد توجه قرار گرفت. فروپاشی جماهیر شوروی و یکه تازی رسانه های غربی در این روند، سبب شد که عملا مفهومی در دیپلماسی به عنوان دیپلماسی عمومی مطرح شود که در ذیل آن بحث دیپلماسی رسانه ای مود توجه و مداقه قرار گرفت.

اگرچه در مفهموم کلی دیپلماسی همواره در بحث مذاکره و دستیابی حداکثری به منافع ملی، امعان نظر وجود دارد و نقطه اشتراک تمامی تعریف هاست، اما فصل مشترک تمام این تعاریف، به بکارگیری واژه و یا به بیان بهتر، مفهوم قدرت نرم توسط جوزف نای در قرن گذشته میلادی باز می گردد که عملا تمامی تعارف حوزه دیپلماسی رسانه ای، به نوعی نشات گرفته از آن یا تلاشی برای تامین نظر نای در تعریف قدرت نرم، استوار است. از این رو برای دیپلماسی رسانه ای تعاریف متعددی ذکر شده است که به چند مورد اشاره می گردد:

استاد علی سمیعی از پیشگامان علم ارتباطات، معتقد است که دیپلماسی رسانه‌ای اسـتفاده از ظرفیت‌های بالقوه رسانه‌ها برای رسیدن به اهداف دیپلماتیک، تأمین منافع ملی، تکمیل و ارتقای سیاست خارجی است.

دکتر یوسف خجیر، عضو هیات علمی و مدیرگروه ارتباطات دانشگاه سوره در این باره می‌گوید: دیپلماسی رسانه‌ای مجموعه تدابیر و سیاست‌های رسانه‌ای است با هـدف کمک بـه دولتمردان به منظـور دستیابی به حداکثر توافق و تفاهم در میان انبوه اختلاف های صحنه روابط بین الملل، برای حفظ منافع ملی و اجرای سیاست خارجی و بـه تعبیر ساده‌تر، استفاده از ظرفیت‌های رسانه در سیاست خارجی هر کشور.

رسانه‌ها ابتدا از طریق تاثیر بر افكار عمومی و سپس از طریق فرآیند تصمیم گیری بر سیاست خارجی تاثیر می‌گذارند.



ناگفته پیدا است که نقش دیپلماسی تامین منافع ملی چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح است و به بیان دقیق تر دیپلماسی، گامی برای پرهیز از جنگ و برقراری صلح است تا از این منظر بتواند منافع حداکثری را تامین نماید. اما کارکرد اصلی دیپلماسی رسانه‌ای، بهره گیری از توان رسانه‌ها به عنوان ابزارهای قدرت نرم در تامین اهداف پیش گفته می‌باشد. انتقال اخبار دقیق و لحظه به لحظه، امکان فراهم کردن زمینه گفت و گوی نخبگان و صاحب نظران پیرامون مسائل مرتبط با سیاست خارجی در داخل و خارج و القای سیاست های کلی حاکمیت ها به طرف مقابل در قالب مصاحبه، سرمقاله، مقاله، توئیت و کامنت گذاری، راهی است که توسط رسانه‌ها برای تحقق دیپلماسی فعال برداشته شده و می‌شود.

همانگونه که "نای" تاکید دارد: دیپلماسی عمومی بر اساس سه جدول زمانی عمل می‌کند: در کوتاه مدت به دنبال تبیین بافت و محیطی که تصمیمات سیاست خارجی و داخلی در آن اتخاذ می‌گردد است؛ در میان مدت میتواند تلاشی برای کسب مشروعیت و محبوبیت برای سیاست‌های ارزشمندانه خارجی باشد و در طولانی مدت در پی ایجاد روابط پایدار است.

از این رو شاید بتوان گفت رسانه ها در دو سطح در عرصه سیاست خارجی تاثیر گذار هستند: رسانه‌ها ابتدا از طریق تاثیر بر افكار عمومی و سپس از طریق فرآیند تصمیم گیری بر سیاست خارجی تاثیر می‌گذارند. به طور كلی تاثیر رسانه ها بر افكار عمومی را می توان به دو دسته تقسیم كرد:
1- تاثیری كه بر افكار رهبران سیاسی دارند و در واقع افكار تصمیم گیرنده را در عرصه‌های مختلف سیاسی و اقتصادی هدایت می‌كنند.
2- تاثیری كه بر افكار عمومی مردم دارند و آن را كنترل می‌كنند.


از این رو باید اذعان کرد که رسانه‌ها می‌توانند چندین عملكرد مهم در فرایند سیاست خارجی داشته باشند. آنها مهمترین ابزار دیپلماسی خارجی هر كشور محسوب می‌شوند و امروزه بدون ابزار رسانه‌ای و ارتباطی موثر برای اقناع افكار عمومی و توجیه سیاست خارجی در عرصه جهانی كشورها نمی‌توانند در عرصه بین المللی، منافع و اهداف ملی خود را دنبال كنند، سیاست خارجی را پیش ببرند، و جایگاه خود را در نظام بین الملل ارتقا دهند. بنابراین هر كشوری كه بخواهد سیاست خارجی یا اهداف ملی را در خارج از مرزها به شكل منطقی پیگیری كند، ناگزیر باید زمینه های مقدماتی، روانی و فكری این سیاست ها را فراهم كند.

بر اساس تقسیم بندی دکتر معتمدنژاد كاربردهای رسانه‌ها در سیاست خارجی را در سه سطح تفكیك می‌شود:
1- استفاده دولتی
2- استفاده ملت ها به عنوان مثال در جریان مبارزات استقلال طلبی، نهضت های ناسیونالیستی و ضد استعماری، و...
3- استفاده جهانی، نظیر فعالیت های سازمان‌های بین المللی نظیر جنبش‌های محیط زیست، روزنامه‌نگاران بدون مرز، پزشكان بدون مرز

"دکتر حمید مولانا" نیز تاکید دارد که رسانه ها با استفاده از عوامل سازمانی، فنی و فرهنگی، امور خارجی را پوشش می‌دهند و بدین وسیله در فرایند سیاست خارجی نفوذ دارند. رسانه‌ها قادرند كه:
- شرایط را تعریف كنند و به یک رویداد یا شخصیت مشروعیت اعطا كنند. (كاركرد برجسته سازی)
- به عنوان سازمان دهنده عمل كنند.
- موضوعات را تحریف شده یا شفاف نمایش دهند.
- سیاست های دولتی را در موضوع سیاست خارخی شتاب دهند یا كند سازند.
- خواسته یا ناخواسته ابزار تبلیغات سیاسی در شكل دهی و پیاده سازی سیاست خارجی باشند.
- مجراهایی برای مبادلات رسمی شوند.
- بنگاه هایی تبلیغاتی برای بازیگران سیاسی شوند.
- منابع ارزشمند اطلاعات برای حكومت ها باشند.‌
- در خلق و خوی دولتمردان، نخبگان و مردم نفوذ یابند.

با تمام موارد پیش گفته معلوم شد که رسانه‌ها نقش بی‌بدیل و جایگاه ویژه‌ای در عرصه سیاست خارجی ایفا می‌کنند و این توان را دارند که با تاثیرگذاری در افکار عمومی بین المللی، ضمن بالا بردن و ارتقا جایگاه کشورها و ملت ها در عرصه بین المللی، عاملی برای تحقق جنگ و صلح در جامعه نیز باشند. کما اینکه برخی روزنامه نگاران حتی در مقام پاندیت به عنوان ناجیان و واسطه گران عرصه دیپلماسی و مذاکره وارد شده و نتایج معقول و مقبول نیز گرفته اند. آنچه که وزارت خارجه ایالات متحده در خصوص تعریف دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای مطرح می‌کند، می‌تواند تا حد زیادی راه‌گشای تحلیل كاركرد دیپلماسی رسانه‌ای در برجسته سازی منافع ملی و گسترش حوزه جغرافیایی آن در شرایط غیر بحران باشد:

حمایت از حصول اهداف سیاست خارجی ایالات متحده، پیشبرد منافع و ارتقای امنیت ملی از رهگذر اطلاع رسانی و اعمال نفوذ بر شهروندان خارجی و همچنین از طریق توسعه و تقویت ارتباط میان مردم و حکومت ایالات متحده با شهروندان دیگر کشورهای جهان.