تبیان، دستیار زندگی

به بهانه سالروز بزرگداشت صدرالمتأالهین

حکمت متعالیه و تاثیر ملاصدرا در شکل‌گیری انقلاب اسلامی

یکی از مسائل مهمی که میان معاصران به وفور مطرح شده و موافقان و مخالفان زیادی دارد، ارتباط انقلاب اسلامی با حکمت متعالیه است. به این معنی که آیا امام خمینی، انقلاب اسلامی را بر پایه تفکر صدرایی طرح ریزی کردند؟ و یا حداقل آیا می توان گفت تفکر امام متاثر از ملاصدرا بوده است؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
ملاصدرا


 چهار قرن پیش فلسفه اسلامی وارد مسیر تازه‌ای شد که پایانی بود بر نزاع ها و اختلافات متفکرین اسلامی؛ ملاصدرای شیرازی با هوش و درایت و کنکاش عمیق علمی خود روشی را در فلسفه ابداع کرد که تا امروز هیچ مکتب فلسفی دیگری بالاتر از آن نیامده است. بی‌شک لازم است مقام رفیع این دانشمند بزرگ گرامی داشته شود و همچنین افکار وی مورد مطالعه قرار گیرد.

حکمت متعالیه؛ جامع قرآن، برهان و عرفان

صدرالدین محمد قوام شیرازی پسر خواجه ابراهیم بن یحیی قوامی، وزیر حکومت محلی فارس، در سال 979 ه،ش در شیراز دیده به جهان گشود و بعد از هفت دهه زندگی پر ثمر علمی به سوی محبوبش شتافت. البته درباره سال تولد او مدرک دقیق تاریخی وجود ندارد، اما ملاصدرا در حاشیه کتاب مشاعر در سال 1037 ، سن خود را 58 سال ذکر می کند که از آن می شود فهمید وی در سال 979 متولد شده اند.[1]

فلسفه ایشان بر این سه اصل استوار است، قرآن، برهان و عرفان؛ تقید و تعهد صدرالمتالهین تقریبا در همه آثار ایشان پیدا است.


ملاصدرا برترین شاگرد درس بزرگانی همچون میرداماد و شیخ بهایی بود، تا جایی که لقب صدرالمتالهین را از آنان دریافت کرد.  شاید قبل از صدرا کمتر کسی از فلاسفه تعمق و جامعیت او را در علوم عقلی و کلامی داشت. البته تعمق صدرا فقط به نظریات فلاسفه ختم نشد و او در عرفان هم صاحب نظر بود و اساسا فلسفه صدرا رنگ و بوی عرفانی دارد، آن هم عرفان متاثر از ابن عربی.

اما آنچه که ملاصدرا به آن شناخته می شود و در حقیقت او را از سایر فلاسفه متمایز می کند، روش فلسفی نو و بدیعی بود که پی‌ریزی کرد."حکمت متعالیه" نامی بود که صدرا برای طرح فلسفی خود انتخاب کرد. ملاصدرا توانست برای اولین بار به طور عملی نزاع بین عقل و عرفان و شریعت را تا حد زیادی حل کند.
تا قبل از او، عرفا، فلاسفه را ساده انگارانی میدیدند که هیچ سر از حقایق عالم در نمی‌آوردند و به تعبیر دیگر پای استدلالیان را چوبین می دانستند؛ همچنین یک نزاع دایمی بین متشرعین و فلاسفه وجود داشت که گاهی حتی به تکفیر و مرتد خواندن شخص عارف یا فیلسوف و در نهایت اعدام او می‌انجامید.

آیت‌الله صائنی درباره پایه‌های فکری صدرا می گوید: "فلسفه ایشان بر این سه اصل استوار است، قرآن، برهان و عرفان؛ تقید و تعهد صدرالمتالهین تقریبا در همه آثار ایشان پیدا است."[2] ملاصدرا کار بزرگی انجام داده بود، کاری که خیلی از بزرگان قبل از او مانند شیخ اشراق آرزوی عملی کردنش را داشتند.

 غلامرضا اعوانی درباره این روش صدرالمتالهین می‌گوید: ملاصدرا به تمام معنا یک حاکم و فرمانروایی است که ملک حقایق را تسخیر کرده است و در تصرف معنوی خود دارد. آنچه در اشراق، در میان متکلمین، در نزد اهل عرفان بوده، همه را در فلسفه خود آورده است، و به عبارت تمثیلی پادشاهی است در عالم معانی که ممالک دیگر را به مملکت خود افزوده است.»[3]


علت چهار قرن زنده بودن تفکر صدرا

چهار قرن از تاسیس و پی ریزی حکمت متعالیه می گذرد و در این چهارصد سال هیچ مکتب فلسفی جدیدی به وجود نیامده است. همه فلاسفه بعد از ملاصدرا یا شارح کتب او به حساب می آیند و یا موافق با روش های قبل از ملاصدرا مانند حکمت سینوی. اما چرا این مکتب تا امروز ادامه داشته و همچنان به عنوان برجسته ترین مکتب فلسفه اسلامی به حساب می آید؟ شاید بتوان جامعیت حکمت متعالیه نسبت به همه روش های ماقبل خود را دلیل تسلط آن بر فلسفه اسلامی دانست.

آیت الله جوادی آملی با اشاره به ناقص بودن علوم قبل از حکمت متعالیه و جامعیت این روش فکری، درباره امتیاز تفکر صدرا می گوید: «امتیاز اساسی حکمت متعالیه از سایر علوم الهی مانند عرفان نظری، حکمت اشراق، حکمت مشا، کلام و حدیث با اشتراکی که بین آن ها است به این می باشد که هر یک از آن علوم به یک جهت از جهات عرفان، برهان، قرآن و وحی اکتفا می نماید و به جهات دیگر نمی پردازد...لکن حکمت متعالیه کمال خود را در جمع بین ادله یاده شده جست و جو می کند.»[4]

تاثیر حکمت متعالیه بر شخصیت علمی امام خمینی

یکی از مسائل مهمی که میان معاصران به وفور مطرح شده و موافقان و مخالفان زیادی دارد، ارتباط انقلاب اسلامی با حکمت متعالیه است. به این معنی که آیا امام خمینی، انقلاب اسلامی را بر پایه تفکر صدرایی طرح ریزی کردند؟ و یا حداقل آیا می توان گفت تفکر امام متاثر از ملاصدرا بوده است؟
در اینکه امام خمینی(ره) فیلسوف صدرایی بود هیچ اختلافی وجود ندارد و این را می توان از درس دادن اسفار و منظومه ایشان فهمید.

انقلاب اسلامی هم پشتوانه فلسفی دارد و هم پشتوانه فقهی، اما آن چیزی که باید به آن توجه کرد، این است که اتفاقاً پشتوانه فقهی انقلاب اسلامی نیز فلسفی است.


علاوه بر این امام خمینی در مصاحبه ای که با حسین هیکل در نوفل لوشاتو داشته، درباره تاثیر پذیری تفکرات خود از غیر قرآن بیان می کند که:«من نمى‏‌توانم به این سؤال الآن جواب بدهم. احتیاج به تأمل دارد. کتابهاى زیادى ما داریم؛ شاید بتوان گفت در فلسفه: ملاصدرا، از کتب اخبار: کافى، از فقه: جواهر. علوم اسلامى ما خیلى غنى هستند؛ خیلى کتب داریم. نمى‌‏توانم براى شما احصا کنم.»(5)

همچنین در نامه خود به گورباچف می نویسد: «از اساتید بزرگ بخواهید تا به حکمت متعالیه صدرالمتألهین ـ رضوان‌الله تعالی علیه و حشره‌الله مع‌النبیین و‌الصالحین ـ مراجعه نمایند، تا معلوم گردد که: حقیقت علم همانا وجودی است.»

اصل تاثیر گذاری تفکر صدرایی بر شکل‌گیری شاکله فکری امام(ره) مسلم است

پس اصل تاثیر گذاری تفکر صدرایی بر شکل گیری شاکله فکری امام مسلم است. شاید بتوان حداقل تاثیر حکمت متعالیه را در تفقه امام دانست؛ عماد افروغ دراین‌باره می گوید: «انقلاب اسلامی هم پشتوانه فلسفی دارد و هم پشتوانه فقهی، اما آن چیزی که باید به آن توجه کرد، این است که اتفاقاً پشتوانه فقهی انقلاب اسلامی نیز فلسفی است. در حقیقت بحث در این است که این پشتوانه فقهی نیز که از آن سخن گفته می‌شود، ریشه در یک نگرش فلسفی خاص دارد.»[6]


وقتی می گوییم امام در فقاهت هم متاثر از صدرا بود، یعنی رنگ و بوی فقه امام با فقه سایر مراجع متفاوت بود. درک امام از ولایت فقیه و نگاه او نسبت به پیاده شدن فقه و احکام اسلامی در جامعه و جامعیت امام نسبت به فلسفه و فقه و عرفان آن هم به سبک ابن عربی، دلالت بر این اثر پذیری دارد؛ و شاید بعید نباشد بگوییم اگر امام این تاثر را از فلسفه صدرا و عرفان ابن عربی نمی گرفت، نمی توانست چنین فقه پویا و فعالی داشته باشد و در نتیجه ایران در سال 57 انقلابی را تجربه نمی کرد.

پی نوشت ها:
[1] مقاله نگاهی به زندگی، شخصیت و مکتب صدرالمتألهین، آیت الله محمد خامنه ای، خردنامه صدرا، شماره 161، اردیبهشت 74
[2]کیهان اندیشه، شماره 48، خرداد و تیر 72
[3]همان
[4] مقاله حکمت متعالیه صدر المتألهین، خردنامه صدرا، شماره 15، بهار 78
[5]صحیفه امام، ج‏5، 271 - مصاحبه با محمد حسین هیکل درباره علل شکل‏گیرى انقلاب
[6] موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.