تبیان، دستیار زندگی

نقد تکنیک‌های نوین آرامش و موفقیت

راهکار اسلام برای بالا بردن عزت نفس

تکنیک‌های نوین موفقیت در دادن یک آدرس غلط، شبیه همند: تو را به خودمحوری سوق می­‌دهند و از خدامحوری دور می­‌کنند. تأکید بسیاری دارند بر مفهوم خودت را دوست داشته باش! هر روز خودت را ببوس! یا....
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اعتماد به نفس

 
دنیای شلوغی شده. نمی‌دانی به کجایش برسی! مانده ای کجای رشته‌­ی زندگی را بگیری که از دستت درنرود! فشار روی فشار! سختی پشت سختی! گاهی احساس میکنی سرت باد کرده. مشکلات کم و زیاد زندگی، باعث می­‌شود این احساسات ناخوشایند، آزارت دهد. حتی ممکن است مشکل بزرگ و لاینحلی هم نباشد؛ اما برای تو خیلی مهم باشد؛ انقدر که حسابی دلت را از غم پرکند! توی این شرایط، هر چیز امیدبخش و روح افزایی، خوب جلوه می­کند. حق داری که به دنبال هر چیزی که حالت را خوب می‌­کند، باشی. یک خبر خوب، یک واژه­‌ی زیبا، یک نکته­‌ی جدید و شنیدنی یا یک کتاب تازه و جذاب.

در بزنگاه­‌های زندگی، نیاز به آرامش و دلخوشی، بیش از هر زمان دیگری احساس می‌­شود و درست همین نقاط نیاز، می­‌تواند نقطه­‌ی آسیب­‌پذیری ما شود. زیرا نیازهای ما برای عده­‌ای، محل کسب سود است.

در این ماجرا، ممکن است سه گروه ذی نفع باشند:

اول آن­هایی که برای پول درآوردن به سراغت می­‌آیند. تو مشتری هر حرف راهگشا هستی تا به هر طریقی از تنگنا و مشکل رها شوی. پس بهترین فرصت است برای جریان یک تجارت پرسود. تو را راضی می­‌کنند تا برای فلان کلاس متدهای کسب آرامش یا فلان بسته‌­ی آموزشی موفقیت و کامیابی هزینه کنی و تو معتقدی که زندگی بهتر، ارزش هزینه کردن دارد؛ پس ابایی نداری که چنین سودی را در جیب این جریان بریزی.

بازار کاسبی اصل! آرامش

دوم کسانی هستند که به حضور و تأیید تو چشم امید دارند تا پایه های شهرت و یارکشی شان قوی‌­تر شود. این­ها دیگر حرف از فلان "مکتب " می­‌زنند و تو را دعوت به طرفداری و حضور در جرگه­‌ی حامیان فلان مکتب می­‌کنند. رییس آن مکتب، قوانین خاص خود را دارد و تو اگر وارد شدی، فقط با رعایت آن قوانین است که به اصلِ! آرامش می­رسی.

جریان شیطان و شیطان صفتان

اما برای جریان سوم، همین کافی است که تو برای آرام کردن تلاطم‌­های زندگی­ات، به سراغ جبهه­‌ی حق نرفته باشی. کم کردن حتی یک نفر از طرفداران حق و حقیقت، برایشان یک پیروزی محسوب می­شود. جریان سوم، جریان شیطان و شیطان صفتان است.

آدرس غلط؛ خودت را دوست داشته باش

هر سه جریان، در دادن یک آدرس غلط، شبیه هم­اند: تو را به خودمحوری سوق می­دهند و از خدامحوری دورت می­کنند. برای مثال، تأکید بسیاری دارند بر مفهوم "خودت را دوست داشته باش". این مفهومی است که مدعیان تکنیک­‌های موفقیت و شادکامی و مثبت­‌اندیشی و غیره، خیلی رویش مانور می­دهند. می­گویند هر روز خودت را ببوس! یا هر روز جلوی آینه بایست و به خودت بگو تو خوبی.
حقیقت این است که "حب نفس" یا همان دوست داشتن خویشتن، درون همه‎­ی انسان­ها وجود دارد و همین حب نفس، موتور محرکه­‌ی ماست برای حرکت به سمت پیشرفت­‌های مادی و معنوی. اما این "نفس" بر اساس فطرتی آفریده شده که خدایی است. "فطرت الله التی فطرالناس علیها"(1) این نفس، سراسرش نیازمندی و فقر نسبت به خالق بی­‌نیاز خویش است. "یا ایهالناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید" (2)

تاثیر مفهوم "فقر الی الله" در بالا رفتن عزت نفس

برعکس آن­ تبلیغاتی که روی مفاهیم خودمحورانه و انسان­گرایانه می­‌شود، توجه به مفهوم "فقر الی الله" بیش از هر چیز دیگر، می­تواند به انسان عزت نفس و قوت روحی بدهد. فقر الی الله یعنی من متکی به یک وجود بی‌­نهایت هستم که هیچ کس و هیچ چیزی او را شکست نمی­دهد. من بنده­‌ی خدایی هستم که در عین اینکه قادر مطلق است، مهربان­ترین موجود است نسبت به من. اگر با او باشم، کدام مشکل، کدام دشمن، کدام بحران می­تواند پشت مرا بلرزاند؟ من چه بخواهم چه نخواهم، سرتاپا نیازمندی دارم؛ خب چه بهتر که نیاز خود را پیش کسی ببرم که امکان ندارد از پس حل آن برنیاید و امکان ندارد با من نامهربانی کند و امکان ندارد آبروی مرا ببرد. وقتی من چنین کسی را دارم، از چه بترسم؟ اگر ترسی هست، ترس از این است که از این پشتیبان بینظیر خود دور شوم.

شیطان به هر حیله می­خواهد انسان یا همان نفس مرا از خدای خالق خویش، دور کند. با غفلت، با گناه. انسانِ از خدا بریده، مثل پرکاهی در طوفان زندگی، به هرسو می‌­رود تا تکیه گاهی پیدا کند. به دنبال آرامش به هر دری می­زند که نمی­داند آرامش آن­جا نیست.

آن­چه که در قالب تکنیک های کسب آرامش و موفقیت و شادکامی، در کلاس­ها و کارگاه‌­ها و کتاب­ها گفته و نوشته می­شود، خالی از مفاهیم و جملات خوب و ارزشی هم نیست. بعضی از آن­ جملات نه فقط زیبا و جذاب هستند، بلکه شاید درست هم باشند. مثلاً مفهوم "مثبت اندیشی". نگرش و اندیشه­‌ی مثبت یا همان دیدن نیمه­‌ی پر لیوان، مفهومی است که دین الهی هم به آن پرداخته است. ماجرای معروف حضرت عیسی مسیح علیه السلام نمونه‌­ای از توصیه‌­های دینی مبنی بر مثبت اندیشی است. آنجا که نقل شده ایشان با اصحاب خود از کنار بدن مرده­ و متعفن یک سگ عبور کردند. همه گفتند چه بوی بدی می­دهد؛ عیسی علیه السلام فرمود: چه دندان­‌های سفیدی دارد!

مثبت اندیشی افراطی

مثبت اندیشی خوب است اما بشرط آنکه به آفت خودفریبی و ساده لوحی دچار نشود. تنها نباید مثبت دید؛ بلکه باید درست هم دید. باید مراقب بود که مبادا مثبت اندیشی افراطی سبب شود راه را از چاه و دوست را از دشمن تشخیص ندهیم و خدای نکرده به دردسر بزرگتری مبتلا شویم. بازار حرف­‌های قشنگ داغ است. اما باید برای تشخیص حق و باطل آن­ها، هوشیار بود.

پی‌نوشت:

1. روم، 30
2. فاطر،15
3. برگرفته از داستان‌های بحارالانوار، ج9، محمود ناصری.
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.