تبیان، دستیار زندگی

جناب خان؛ فصل بازگشت

تا همین چند سال پیش تماشای شخصیت‌های عروسکی مختص بچه‌ها بود و غیر از چند نمایش بومی و شخصیت‌های عروسکی ثابت آن، گویی میان مردم جا افتاده بود که عروسک مساوی است با برنامه کودک. اما چند سالی است به واسطه چند عروسک خوش زبان این نگرش تغییر کرده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
جناب‌خان

عروسک‌های «کلاه قرمزی» توانستند حسابی جای خود را در دل بزرگ‌ترها باز کنند، بعد از آنها هم یک عروسک بنفش دماغ‌گنده با لهجه جنوبی به نام «جناب‌خان» توانست کودک درون آدم‌بزرگ‌ها را با خود همراه کند و از آنها دل ببرد. او چند ماهی از خندوانه دور بود و با آغاز فصل پنجم این مجموعه دوباره به خانه خود برگشته است. این بازگشت، بهانه‌ای شد برای پرداخت به پدیده‌ای به نام «جناب خان».
 

جناب لبو فروش


سن و سالش کم نیست اما هنوز طبع و خوی کودکانه دارد. در آبادان متولد شده و در حالی که مالک باشگاه پاری سن ژرمن است، لبو می‌فروشد! آرزوی دیرینه‌اش تکثیر و گسترش شعبه‌های لبو فروشی‌اش در تمام شهرهای ایران است. عاشق است و خوش الحان و 20 سالی می‌شود دل در گرو احلام دارد. هر دم زیر آواز می‌زند؛ آوازهای پرسوز و گداز یا شاد محلی که گوش نواز است و شنیدنی. اینها ویژگی‌های گاه متناقض اما بانمک عروسکی است که چند سالی می‌شود از تولد آن می‌گذرد؛ عروسکی بنفش و لبو مانند که از کوچه مروارید عبور کرد و پا در استودیو خندوانه گذاشت.

جنابی که خان شد


جناب‌خان پیش از اسباب‌کشی به خندوانه،‌ ساکن کوچه مروارید بود. محمد نادری فیلمنامه‌نویس و گوینده این مجموعه می‌گوید این شخصیت در گفت‌وگوهای او و دوست و همکلاسی قدیمی‌اش محمد بحرانی شکل گرفته و از ابتدا نیز قرار بر این بوده به جای این شخصیت بحرانی صحبت کند و به دلیل تسلط بحرانی بر لهجه جنوبی و آشنایی‌اش با مردمان آن خطه، لهجه آبادانی برای این عروسک دوست‌داشتنی انتخاب شده است. این بازیگر همچنین در مورد انتخاب نام جالب و کمتر شنیده شده «جناب خان» می‌گوید که به رسم ادب و حفظ‌شان این شخصیت بزرگسال نام جناب را با خان ترکیب کرده‌اند تا احترام به بزرگ‌تر را ترویج کند.

گذر از کوچه مروارید


کوچه مروارید به دلایل مختلف چندان دوام نیاورد و پس از فصل نخست ساکنانش پراکنده شدند و جناب‌خان باروبندیل بست و با رامبد جوان و محمد بحرانی به خندوانه آمد تا روزهای اوج و ارتباط همزمان با مخاطب کودک و بزرگسال را آغاز کند. در این رهگذر با وجود حفظ ویژگی‌های اصلی‌اش نم نم به تکیه کلام‌های شیرینش اضافه شد و بیشتر در دل مردم جا خوش کرد. این شیرینی تا حد زیادی مرهون بداهه‌گویی‌های بحرانی و اساسا ذات شومانند و کمدی خندوانه است که دست این بازیگر و صداپیشه را بیش از یک سریال و محدود شدن در قالب متن باز می‌گذارد. ضمن آن که جناب خان هر چه بیشتر ماند بیشتر جا افتاد و شخصیتش پا گرفت. گویی خودش راه خود را یافت و ماندگاری و محبوبیتش را با در دست گرفتن نبض خنده مخاطب عمیق و عریض کرد.

چند فصل با خندوانه


جناب خان با خندوانه جان تازه گرفت و در فصل دوم و سوم آن حضور داشت. حضوری که رفته رفته پررنگ‌تر شد و او را به یکی از اعضای ثابت برنامه تبدیل و آنقدر ریشه کرد که تصور جدایی او از برنامه ناممکن می‌نمود. تکیه کلام‌هایش در گفت‌وگوهای روزمره باب شد، کل‌کل‌هایش با رامبد جوان به دل مخاطب نشست، عروسک‌هایش در مغازه‌ها به فروش می‌رسید و تبدیل شد به معدود عروسک‌های ایرانی که برای بزرگسالان هم جذاب است. عروسکی که با بیان شیرین و لحنی خاص گاه لب به گلایه می‌گشود و به اوضاع اقتصادی و چه و چه انتقاد می‌کرد و گاه می‌خنداند. در روزهای اوج بود که تصور ناممکن، رنگ واقعیت به خود گرفت و جناب خان از قاب خندوانه جدا شد.

یک جدایی پر حرف و حدیث


قصه از کجا شروع شد؟ از آنجاکه سعید سالارزهی کارگردان مجموعه کوچه مروارید به عنوان صاحب امتیاز جناب‌خان بر سر حقش پافشاری کرد و او را قبل از شروع فصل چهارم برنامه از یار دیرینش رامبد، جدا کرد. بسیاری از جمله رامبد جوان صاحب امتیاز جناب خان را منبع محبوبیت این عروسک یعنی مردم عنوان می‌کردند، اما واقعیت و قانون چیز دیگری می‌گفت. در این جدایی، بحث و جدل‌ها و نامه‌نگاری‌های طرفین و رسانه‌ای کردن ماجرا نیز راه به جایی نبرد و سرانجام فصل چهارم برنامه بی جنابش آغاز و به پایان رسید. در غیاب آقای خان دست‌اندرکاران برنامه دست به کار شدند و چهار عروسک را جایگزین جناب خان کردند. برادران عروسکی با صداپیشگی هادی کاظمی، محمدرضا علیمردانی، هومن حاجی‌عبداللهی و مجید آقاکریمی اما نتوانستند جای چندانی در دل مخاطب باز کنند و خیلی زود از گردونه برنامه خارج شدند. با آن که تا پیش از آن، برنامه بدون جناب خان یا دست کم جایگزین مناسبی برای آن، بی‌روح تصور می‌شد، خندوانه توانست روی پای خودش بایستد و با اضافه کردن مسابقه‌های مختلف مثل خنداننده‌شو، کمی جای خالی جناب‌خان را پر کند.

بازگشت پیروزمندانه


با همه این فراز و فرودها، اکنون سالارزهی، صاحب امتیاز عروسک جناب خان در گفت‌وگو با جام‌جم مطرح می‌کند که بالاخره توانسته است با سازمان صداوسیما به توافق برسد و با این تفاهم و رضایت دوسویه، امتیاز جناب‌خان به این سازمان واگذار شده است تا از این به بعد سرنوشت این عروسک دوست‌داشتنی در دست سازمان صداوسیما باشد.

حاشیه‌های آقای بنفش


مدتی بعد از صحبت‌های سالارزهی و خداحافظی جناب‌خان از خندوانه،‌ تصاویر این عروسک روی اتوبوس‌های شهری و در قالب تبلیغات تجاری یک محصول دیده شد و اعتراضاتی را در برداشت. معترضان می‌گفتند این خلاف گفته‌های صاحب این عروسک مبنی بر اهمیت دادن به وجوه فرهنگی این شخصیت است که سالارزهی در مقام پاسخ برآمد و حضور چهره‌ها در تبلیغات را امری معمول در دنیا و مصداق کار فرهنگی عنوان کرد. ساخت فیلم سینمایی جناب خان و رامبد هم از اخباری است که از ابتدای حضور جناب خان در خندوانه تا امروز گهگاهی شنیده می‌شود؛ خصوصا در زمان پنهان شدن این شخصیت پشت ماه و حضور نداشتنش در برنامه این شایعه بالا گرفت که سالارزهی قصد تهیه یک فیلم سینمایی با محوریت این عروسک محبوب را دارد؛ شایعه‌ای که هنوز به واقعیت بدل نشده است.

شیرازی خوش بیان


ببعی،‌ آقای همساده و بعد از آن جناب خان عروسک‌های موفقی هستند که اگر نه تمام،‌ دست کم غالب موفقیت آنان مدیون صداپیشگی محمد بحرانی است. این صداپیشه علاوه بر خلاقیت و بداهه‌گویی، دو ویژگی دارد که به یقین امتیاز او در این حرفه است و آن صدای خوش و تسلط بر لهجه‌ای غیر از لهجه مادری است. تبحر او در این دو مورد به محبوبیت جناب‌خان و عمده‌ترین وظیفه او یعنی سرگرم‌کنندگی کمک شایانی کرده است. جناب خانِ حاضر جواب در بده بستان‌های کلامی با مهمانان برنامه از پس ماجرا برمی‌آید و اهمیت سکوت و کلام در خلق لحظات کمدی را می‌شناسد؛ البته نیمی از این تعادل به هماهنگی میان عروسک‌گردانان آن با صداپیشه و ذهن آماده این دو گروه برمی‌گردد. بحرانی پیشتر گفته در مسیر خلق این شخصیت احساساتش را از پشت نقاب‌های اجتماعی عبور داده تا با آن یکی شود و از این رو جدایی از این عروسک برای او و عروسک‌گردانان ناخوشایند و مملو از حس دلتنگی بوده است.

مرشد جناب‌خان


مجموعه کلاه قرمزی و خندوانه ازاین منظر می‌توانند تداعی‌گر نام یکدیکر باشند که در هر دو، یک صداپیشه نقش عمده‌ای دارد. با این حال کلاه قرمزی و گروه سازنده‌اش در این راه چند پیراهن بیشتر از خندوانه‌ای‌ها پاره کرده‌اند؛ بحرانی هم به طهماسب لقب پدر و راهنما می‌دهد. اگر کلاه قرمزی را به لحاظ سابقه، پیر و مراد جناب خان بدانیم؛ جناب خان اما به دلیل بستری که این روزها برایش فراهم شده، از نظر تاثیرگذاری ظرفیت بیشتری دارد و با این که شائبه شباهت ظاهری‌اش با نمونه‌ای خارجی مطرح است، آنقدر خصیصه‌های ایرانی در آن نمود دارد که می‌شود چشم بر این مشابهت بست و او را یک عروسک کاملا ایرانی تلقی کرد. بحرانی نیز به این موضوع اذعان دارد و این گونه عروسک‌ها را دارای قابلیت‌های بسیاری معرفی می‌کند از جمله این که به دلیل ویژگی‌های بومی حتی می‌توانند سفیر فرهنگی ایران باشند.

قصه توافق


محمدعلی عبدا...‌زاده، معاون حقوقی سازمان صداوسیما درباره مالکیت عروسک‌ها در برنامه‌های تلویزیونی بیان می‌کند: پیش از این به برنامه‌سازان هشدار داده بودیم که تکلیف مالکیت آثار استفاده شده در برنامه‌هایشان را مشخص کنند؛ در مورد جناب خان این اتفاق نیفتاده بود اما وقتی اداره حقوقی سازمان متوجه این موضوع و اعتراض سعید سالارزهی شد، درصدد جلب رضایت او برآمد و بالاخره توافق پیش از آغاز فصل پنجم خندوانه حاصل شد.

عبدا... زاده در این گفت‌وگو از ذکر مبلغ توافق شده و اساسا خرید این عروسک بنام صداوسیما ابراز بی‌اطلاعی کرد و تنها به بیان امضای توافق‌نامه میان طرفین اشاره کرد. گویا این قصه برای دیگر برنامه‌ها نیز درس عبرتی شده است تا جایی که معاون حقوقی سازمان صداوسیما می‌گوید: به تمامی برنامه‌های تلویزیونی در استان‌ها نیز تذکر داده شده است که پیش از بروز چنین مشکلی از آن پیشگیری کنند و ما را در جریان مالکیت آثار مورد استفاده در برنامه‌یشان از جمله عروسک‌ها قرار دهند.

منبع: جام جم /نوشین مجلسی