تبیان، دستیار زندگی
همچنان كه عنایت و لطف الهی اقتضاء می‌كند اشخاصی در میان بشر پدید آیند وظایف انسان را درباره توحید و یگانه‌پرستی و سایر تكالیف الهی از طریق وحی دریافت كنند و به مردم تعلیم دهند، همچنین ایجاب می‌كند كه حقایق و معارف وحی همواره در میان مردم ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیمای حضرت مهدی در اندیشه امام خمینی

قسمت دوم

حضرت مهدی

مهدی پرچمدار توحید و رهایی

همچنان كه عنایت و لطف الهی اقتضاء می‌كند اشخاصی در میان بشر پدید آیند وظایف انسان را درباره توحید و یگانه‌پرستی و سایر تكالیف الهی از طریق وحی دریافت كنند و به مردم تعلیم دهند، همچنین ایجاب می‌كند كه حقایق و معارف وحی همواره در میان مردم محفوظ بماند و افرادی پیوسته وجود داشته باشند كه دین خدا نزد آنها محفوظ باشد و در وقت مصلحت به طور كامل احكام خدا در زمین اجرا شود. در میان آورندگان وحی، ابراهیم خلیل از كعبه ندای توحید سر داد و مقام ختمی مرتبت به عنوان آخرین فرستاده خداوند منادی توحید از كعبه بود و در میان حافظان دین پیامبر خاتم، مهدی موعود به عنوان آخرین سلسله اوصیاء معصوم پیامبر، روزی از كعبه ندای توحید سر خواهد داد و پرچم رهایی انسان را از زیر ظلم و ستم سالاران، برافراشته و آدم و عالم را از بیداد ستمكاران نجات خواهد داد.

- «وارث نبوت، امام امت و عصاره خلقت، ولی عصر عجل‌الله تعالی فرجه الشریف است.»

- «همان‌طور كه رسول اكرم به حسب واقع، حاكم بر جمیع موجودات است، حضرت مهدی همان‌طور حاكم بر جمیع موجودات است»

این مسئله نیز همانند سایر مسائل در اندیشه امام خمینی به صورت بسیار دل‌انگیز مطرح شده و درباره آن گفته است: «ابراهیم خلیل در اول زمان و حبیب خدا و فرزند عزیزش مهدی موعود روحی فداه در آخر زمان از كعبه ندای توحید سر دادند و می‌دهند... مهدی منتظر در لسان ادیان و به اتفاق مسلمین از كعبه ندا سر می‌دهند و بشریت را به توحید می‌خواند.»

در جای دیگر به عنصر دادگری و نجات‌بخش بودن حضرت تكیه نموده و می‌گوید: «آخرین ذخیرة امامت حضرت بقیة‌الله ارواحنا فداه و یگانه دادگستر ابدی و بزرگ پرچمدار رهایی انسان از قیود ظلم و ستم استكبار سلام بر او و سلام بر منتظران واقعی او، و سلام بر غیبت و ظهور او، و سلام بر آنان كه ظهورش را با حقیقت درك می‌كنند و از جام هدایت و معرفت او لبریز می‌شوند.»

امام در این كلام گذشته از جنبه سیاسی به جنبه معنوی و الهی وجود مقدس حضرت مهدی اشاره كرده و بر شئون مختلف وجودی آن حضرت درود فرستاده است و این به جهت آن است كه غیبت آن حضرت همانند ظهورش پربركت، نجات ‌بخش است و مؤثر است، زیرا وظیفه امام تنها بیان صوری معارف و راهنمایی ظاهری مردم نیست و امام چنان كه وظیفه راهنمایی صوری مردم را به عهده دارد هم‌چنان ولایت و رهبری باطنی اعمال را عهده‌دار است و اوست كه حیات معنوی مردم را تنظیم می‌كند و حقایق اعمال را به سوی خدا سوق می‌دهد. بدیهی است كه حضور و غیبت جسمانی امام در این‌باره تفاوت ندارد، و امام از راه باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف دارد اگرچه از چشم جسمانی آنها مستور است به همین دلیل وجودش پیوسته لازم است گرچه زمان ظهور آن حضرت تاكنون فرا نرسیده است. و به جهت آن كه همه حالات و شئون وجودی حضرت بقیة‌الله به نحوی برای عالم و آدم بركت آفرین است در زیارت آن حضرت گفته می‌شود: «السلام علیك حین تقوم، السلام علیك حین تقعد، السلام علیك حین تَقَرءُ و تبیّن، السلام علیك حین تصلّی و تقنت، السلام علیك حین تركع و تسجد، السلام علیك حین تُصبح و تُمسی.»

یعنی «سلام بر تو وقتی كه قیام و ظهور می‌نمایی، و وقتی كه در پردة غیب می‌نشینی، سلام بر تو هنگامی كه كتاب خدا را می‌خوانی و حقایق آن را بیان می‌داری، سلام بر تو هنگامی كه نماز می‌گذاری و قنوت می‌خوانی، سلام بر تو به وقتی كه ركوع و سجده بجا می‌آوری، سلام بر تو به هنگامی كه صبح و عصر داری.»

امام خمینی در جای دیگر از حضرت مهدی به عنوان تنها كسی یاد نموده كه آرمان توحید تمام انبیاء و سفیران الهی بدست او تحقق خواهد یافت و مایه نجات آدم و عالم كه هدف اساسی بعثت انبیاء بوده است خواهد شد. لذا می‌گوید: «تحقق بخش غایت بعثت انبیاء حضرت خاتم الاوصیاء و مفخر الاولیاء حجة‌بن حسن العسكری، بزرگ شخصیتی كه برپاكنندة عدالتی است كه بعثت انبیاء علیهم‌السلام، برای آن بود... ابرمردی كه جهان را از شر ستمگران و دغلبازان تطهیر می‌نماید و زمین را پس از آن كه ظلم وجود آن را فراگرفته، پر از عدل و داد می‌نماید و مستكبران جهان را سركوب و مستضعفان جهان را وارثان ارض می‌نماید.»

حضرت مهدی

حضرت مهدی ذ خیره خداوند در زمین

بی‌تردید بشر از روزی كه در بستر زمین قرار گرفته است همواره آرزوی یك زندگی اجتماعی همراه با سعادت و آسایش را داشته و دارند، و به امید رسیدن چنین روزی لحظه‌شماری می‌كند و بر اساس تحلیل فلسفی اگر این خواسته انسان تحقق عینی و خارجی نمی‌داشت و در حد یك آرمان دست‌نیافتنی بود هرگز چنین آرزو و امید همگانی در نهاد بشر نقش نمی‌بست چنان كه اگر غذایی نمی‌بود گرسنگی هم نبود و اگر آبی وجود نمی‌داشت تشنگی تحقق نمی‌گرفت، پس معلوم می‌شود به حكم ضرورت و جبر تكوینی آینده جهان روزی را به خود خواهد دید كه در آن روز جامعه بشری به آرزوی خود برسد و در كنار هم در صلح و صفا با هم‌زیستی مسالمت‌آمیز همراه با معنویت و غرق در فضیلت و كمال زندگی نماید. این حقیقت بدست توانای انسانی كه از او در معارف دینی به مهدی و قائم آل محمد(ص) یاد شده عینیت می‌یابد و به این دلیل امام خمینی از حضرت مهدی به ذخیره خداوند برای بشر یاد نمود و گفته است: «خودمان را مهیا كنیم از برای آمدن آن حضرت، من نمی‌دانم، اسم رهبر روی ایشان بگذاریم، بزرگتر از این است، نمی‌توانیم بگوییم كه شخص اول است، برای این كه دومی در كار نیست، ایشان را نمی‌توانیم ما با هیچ تعبیری تعبیر كنیم. الّا همین كه مهدی موعود است، آنی است كه خدا ذخیره كرده است برای بشر.»

در جای دیگر با تفصیل بیشتر بحث كرده و می‌گوید: «... مهدی موعود سلام‌الله علیه كه خداوند ذخیره كرده است او را... حضرت عدالت را در تمام عالم گسترش می‌دهد و آن چیزی كه انبیاء موفق نشدند، خدای تعالی ایشان را ذخیره كرده است اجرا بكند و همه اولیاء آرزو داشتند لكن موانع اسباب این شد كه نتوانستند اجرا كنند، بدست آن بزرگوار اجرا بشود، این كه او را طول عمر داده برای همچو معنایی بعد از انبیاء و اولیای بزرگ مهدی موعود یك موجودی است كه ذخیره شده است برای یك همچو مطلبی» بنابراین مهدی موعود تنها فردی است كه برای تحقق آرمان و آرزوی دیرین بشر ذخیره شده و روزی در سایه حكومت و دولت كریمه آن حضرت عالم و آدم در صلح و صفا و آسایش به سر خواهند برد.

مهدی مجری عدالت در تمام شئون انسانی

اجرای عدالت جزء اساسی‌ترین اهداف و انگیزه‌های الهی انبیاء و اولیاء و مصلحان الهی در طول تاریخ بوده است و هم‌چنین اجرای عدالت در حكومت عدل‌گستر جهانی نیز به عنوان اصل بنیادین مطرح است و در روایات متعدد بر آن تأكید شده و بزرگان اهل عرفان نیز با استناد به روایات و معارف شهودی خود اظهار داشته‌اند كه خداوند خلیفه‌ای دارد كه روزی ظهور می‌كند و زمین را كه از ظلم و بیداد پُر شده است، از عدل و قسط پُر می‌نماید و اگر از عمر دنیا تنها یك روز باقی بماند، خداوند آن روز را طولانی خواهد كرد تا این خلیفه الهی كه از عترت رسول خدا و از فرزندان فاطمه و هم‌نام پیامبر است ظهور نماید. بنابراین جریان عدالت‌گستری جزء اهداف اساسی دولت كریمه و حكومت جهانی حضرت مهدی است، اما پرسش مهم در این‌باره آن است كه قلمرو این عدالت تا كجاست؟ آیا در سایه دولت كریمه مهدی تنها در بُعد اقتصادی و اجتماعی و مانند آن عدالت اجرا می‌شود یا تمام شئون عالم و آدم به بركت آن عدل كل تعدیل و اصلاح خواهد شد؟

ظاهراً در میان صاحب‌نظران كه درباره عدالت‌گستری حضرت مهدی سخن گفته‌اند، امام خمینی نخستین فردی است كه قلمرو عدالت‌گستری دولت كریمه حضرت مهدی را فراتر از ابعاد دیگر می داند.

- «ما مفتخریم كه ائمه معصومین از علی بن ابی طالب گرفته تا منجی بشریت، مهدی صاحب زمان علیهم الآف التحیّات والسلام كه به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است، ائمه ما هستند.»

حضرت مهدی

اقتصادی و اجتماعی و مانند آن كه نوعاً مورد توجه عمومی است، مطرح كرده و اصلاح تمام شئون عالم و آدم را جزء قلمرو عدالت‌گستری آن حضرت خوانده و از این رهگذر روزنة جدیدی برای افراد محقق در مسئله مهدویت گشوده است تا جریان عدالت‌گستری مهدی را با استفاده از متون دینی با این رویكرد نیز مورد تحقیق و تحلیل قرار دهند. امام خود در این‌باره می‌گوید: «قضیة غیبت حضرت صاحب، قضیة مهمی است كه به ما مسائل می‌فهماند، منجمله این كه برای یك همچو كار بزرگی كه در تمام دنیا عدالت به معنای واقعی اجرا بشود، در تمام بشر نبوده كسی الّا مهدی موعود... هر یك از انبیاء كه آمدند برای اجرای عدالت آمدند لكن موفق نشدند حتی رسول ختمی(ص) كه برای اصلاح بشر آمده بود و برای اجرای عدالت آمده بود و برای تربیت بشر آمده بود باز در زمان خودشان موفق نشدند و آن كسی كه به این معنا موفق خواهد شد و عدالت را در تمام دنیا اجرا خواهد كرد نه آن هم این عدالتی كه مردم عادی می‌فهمند كه فقط قضیه عدالت در زمین برای رفاه مردم باشد، بلكه عدالت در تمام مراتب انسانیت، انسان اگر انحرافی پیدا كند، انحراف عملی، انحراف روحی، انحراف عقل، برگرداندن این انحرافات را به معنای خودش. این ایجاد عدالت است در انسان، اگر اخلاق منحرف باشد از این انحراف وقتی به اعتدال برگردد این عدالت در او تحقق پیدا كرده است، اگر در عقاید انحرافاتی باشد برگرداندن آن عقاید كج به عقیده صحیح و صراط مستقیم، این ایجاد عدالت است در عقل انسان.»

آن‌گونه كه اشاره شد این نحو تفسیر از عدالت‌گستری حضرت مهدی گرچه در متون و روایات به گونه‌ای اشاره شده اما در میان اهل تحقیق و اندیشه به نظر می‌رسد كه حضرت امام خمینی در طرح و یا احیای این حقیقت همانند بسیاری از معارف دیگر مبتكر و پیش‌آهنگ است و شایسته است این اندیشه بلند او سبب شود كه بزرگان اهل تحقیق این مسئله را در مباحث مهدویت بسط و گسترش دهند.

مفهوم انتظار

یكی از مهمترین مسائل مهدویت كه در اندیشه امام خمینی به صورت زنده و كارآمد تجلی كرده مسئله انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) است. این مسئله كه با تفسیرها و برداشت‌های گوناگون در میان منتظران حضرت مهدی(ع) مطرح است، در اندیشه امام خمینی با تفسیر كاملاً متفاوت ارائه شده است و به دلیل اهمیت آن مورد توجه خاص ایشان بوده است لذا با تفصیل بیشتر و در موارد متعدد درباره آن سخن گفته و با نقد بسیاری از برداشت‌هایی كه نوعاً ناكارآمد و كم‌اثر و یا بعضاً نادرست است، دیدگاه حیات‌بخشی در این‌باره مطرح نموده است كه به چند نمونه از سخنان ایشان اشاره می‌شود: «بعضی‌ها انتظار فرج را به این می‌دانند كه در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا كنند و فرج امام زمان (سلام‌الله علیه) را از خدا بخواهند، ... و یك دسته دیگر انتظار فرج را می‌گفتند این است كه ما كار نداشته باشیم به این كه در جهان چه می‌گذرد، بر ملت‌ها چه می‌گذرد، ما تكلیف‌های خودمان را عمل می‌كنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند انشاءالله درست می‌كنند، دیگر ما تكلیفی نداریم، تكلیف ما همین است كه دعا كنیم ایشان بیایند و كاری به كار آنچه در دنیا می‌گذرد نداشته باشیم.»

در جای دیگر با رد این‌گونه برداشت‌ها می‌گوید: «این منطق اشخاصی است كه می‌خواهند از زیر بار در بروند، اسلام اینها را نمی‌پذیرد، اسلام این را به هیچ چیز نمی‌شمرد، اینها می‌خواهند از زیر بار در بروند، یك چیز درست می‌كنند دو تا روایت از این طرف و آن طرف می‌گردند پیدا می‌كنند... این خلاف قرآن است... اگر صد تا همچو روایت‌هایی بیاید ضربه به جدار می‌شود.»

- آرمان توحید تمام انبیاء به دست حضرت مهدی (عج) تحقق خواهد یافت

- موضوع «انتظار» مورد توجه ویژه امام خمینی بود و ایشان تلاش كرد تا با نقد برداشت‌های ناصحیح از این موضوع، مفهوم درست آن را كه پاسخگوی انسان معاصر باشد، ارائه دهد

بدین‌ترتیب حضرت امام خمینی با هرگونه برداشت كه موجب تخدیر مردم از انتظار ظهور شود به شدّت مبارزه كرد و با نقد و نكوهش كسانی كه اندیشه‌ها و برداشت‌های ناصواب از انتظار حضرت مهدی(عج) ارائه می‌دهند و از خود سلب مسئولیت می‌كنند و همه مسئولیت‌ها را متوجه امام زمان و محول به آن حضرت می‌نمایند، می‌گوید: «یك عدة دیگری بودند كه می‌گفتند كه هر حكومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود این حكومت باطل است و برخلاف اسلام است، آنها مغرور بودند، آنهایی كه بازیگر نبودند، مغرور بودند به بعضی روایاتی كه وارد شده است بر این امر كه هر عَلَمی بلند شود قبل از ظهور حضرت، آن عَلَم عَلَم باطل است، آنها خیال كرده بودند كه نه هر حكومتی باشد. در صورتی كه آن روایات [اشاره دارد] كه هركس عَلَم مهدی به عنوان مهدویت بلند كند، حالا ما فرض می‌كنیم كه یك همچو روایاتی باشد آیا معنایش اینست كه از ما دیگر تكلیف ساقط است؟ این خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن است ... شاید الآن هم بسیاری باور كنند كه نه حكومت نباید باشد و زمان حضرت صاحب بیاید، و هر حكومتی در غیر زمان حضرت باطل است، این یعنی هرج و مرج، ما، درستش می‌كنیم تا حضرت بیاید.»

حضرت مهدی

در مجموع از سخنان حضرت امام بدست می‌آید كه انتظار مورد توجه ویژه ایشان بوده و تلاش كرده با نقد برداشت‌های ناصحیح از مسئلة انتظار، مفهوم درست و تفسیر زنده و كارآمد كه بتواند پاسخ‌گوی انسان معاصر باشد ارائه دهد. امام ضمن بیانی مبسوط می‌گوید: «در بعضی روایات هست كه یكی از چیزهای مستحب این است كه مؤمنین در حال انتظار اسلحه هم داشته باشند، اسلحه مهیا، نه این كه اسلحه را بگذارند كنار و بنشینند منتظر، اسلحه داشته باشند برای این كه با ظلم مقابله كنند با جور مقابله كنند، تكلیف است، نهی از منكر است بر همه ما تكلیف است. باید مقابله كنیم با این دستگاههای ظالم خصوصاً دستگاههایی كه با اساس مخالفند.» بازن چی می‌فرماید: «ما باید فراهم كنیم كار را فراهم كردن اسباب این است كه كار را نزدیك بكنیم كار را همچو بكنیم كه مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت.»

بی‌تردید این تفسیر از انتظار ظهور حضرت مهدی(عج) كه در اندیشه و كلمات امام خمینی مطرح شده آن‌گونه كه خود اشاره كرده است با روح و حقیقت اسلام سازگارتر است، زیرا انتظار ظهور به عنوان یك آموزة دینی و مذهبی باید بگونه‌ای طرح و تفسیر شود كه روحیّه تحرك، پویایی در جهت تكامل معنوی، احیای معارف و دستورات آسمانی و نشر حقایق دینی و زمینة عمل به آموزه‌های مذهبی را در میان افراد جامعه بیشتر ایجاد كند و مردم را به سوی زندگی همراه با معنویت سوق دهد و حیات دینی و معنوی را در كالبد فرد و جامعه تزریق نماید، چون اسلام دین زندگی و حیات در ابعاد مختلف آن است لذا فرمود: «یا ایها الذین امنوا استجیبوا لله و لرسوله اذا دعاكم لما یحیكم» یعنی ای كسانی كه ایمان آورده‌اید، چون خدا و پیامبر، شما را به چیزی فراخواندند كه به شما حیات می‌بخشد، آنان را اجابت كنید و مسئله انتظار نیز در قاموس اسلام بخصوص مذهب شیعه جزء زنده‌ترین آموزه‌های الهی است كه در انسان امید به آیندة برتر و حیات متعالی‌تری را نوید می‌دهد و این حقیقت را از تفسیر امام خمینی از جریان انتظار بخوبی می‌توان دریافت كرد. پس به جرأت می‌توان گفت در اندیشه امام خمینی موضوع مهدویت همانند بسیاری از حقایق دیگر اسلام، زنده، حیات‌بخش و نویددهنده مطرح شده است. روحش شاد، اندیشه‌اش پاینده و انقلابش پایدار باد.

محمدامین صادقی اُرزگانی-مجله حضور