تبیان، دستیار زندگی
پدیده‌های اجتماعی مانند وضعیت های متفاوت انسانی است. همانگونه كه سلامتی، حیات و اقتدار فرد در معرض تهدیدها، آسیب ها و آفات می‌باشد، جامعه انسانی نیز چنین است، اگرچه نوع و شكل و چگونگی مقابله و خنثی كردن آنها متفاوت می‌باشد....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تهدیدها و آسیب‌های داخلی

پدیده‌های اجتماعی مانند وضعیت های متفاوت انسانی است. همانگونه كه سلامتی، حیات و اقتدار فرد در معرض تهدیدها، آسیب ها و آفات می‌باشد، جامعه انسانی نیز چنین است، اگرچه نوع و شكل و چگونگی مقابله و خنثی كردن آنها متفاوت می‌باشد.

هر جامعه به میزانی كه تهدیدها و آسیب ها بر ضد موجودیت، هویت، امنیت، مصالح و منافع

خود را بهتر بشناسد، بهمان نسبت امكان بقا دارد. لذا ارتباط مستقیم و محكمی بین آینده‌شناسی و آسیب‌شناسی وجود دارد.

بر اساس یك اصل فلسفی، بقاء معلول وابسته به بقاء علت است. به عبارت دیگر مادامی كه علل و انگیزه‌های ایجاد یك حركت سیاسی ـ اجتماعی وجود دارد، آثار و پی‌آمدهای مناسب با آن نیز وجود دارد و هرگاه علت یا علل حركت از بین رفت، طبیعتاً آثار و تبعات آن نیز از بین می‌رود.

امام خمینی

از اینرو حضرت امام فرمود: «بی‌تردید رمز بقاء انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت می‌داند ونسل های آینده در تاریخ خواهند خواند، كه دو ركن اصلی آن انگیزه الهی و مقصد عالی حكومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر كشور با وحدت كلمه برای همان انگیزه و مقصد.»

به این ترتیب پاسخ یكی از جنجالی‌ترین بحث ها و نظریه‌های سیاسی ـ فرهنگی روشن می‌شود.

نظریه‌هائی كه بحث می‌كند از اینكه آیا شرایط داخلی تعیین‌كننده اوضاع و احوال كشور می باشد و یا سلطه خارجی و سیاست های استعماری وضعیت كشور را شكل می‌دهد. هرگونه عامل خارجی برای تأثیرگذاری و دخالت می‌بایست با استفاده از نقاط ضعف و شرایط داخلی عمل كند، و تا زمانی كه زمینه داخلی وجود نداشته باشد عامل خارجی نمی‌تواند تأثیرگذار باشد.

قرآن كریم در این زمینه می‌فرماید:

«ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»

قطعاً خداوند اوضاع و احوال هیچ ملتی را تغییر نمی‌دهد مگر آنكه مردم تمامی آنچه را كه در خودشان دارند تغییر دهند.

دولت های استكباری و استعماری با استفاده از تمامی امكانات سعی در ایجاد ضعف و زمینه‌های تأثیرگذاری می‌نمایند و در صورت موفقیت می‌توانند سیاست ها و برنامه‌های خود را به اجرا درآورند.

مهمترین تهدیدها و آسیب های داخلی عبارتند از:

1ـ تجزیه نیروهای داخلی

مهمترین تكیه‌گاه دولت ها توده مردمی است كه بر آنان حكومت می‌كنند. هرقدر چسبندگی و انسجام و هماهنگی مردم و دولت بیشتر باشد به همان نسبت اقتدار و دوام حكومت بیشتر و طولانی‌تر خواهد بود.

هرگاه دولت ها به دلیل عدم وحدت ملی و یا فاصله گرفتن با مردم دچار ضعف شوند، قادر به تأمین نیازها و تحقق آرمان ها و اهداف مورد نظر نیستند، اینگونه دولت ها برای جلوگیری از سقوط خود به قدرت های خارجی تكیه می‌كنند و نظام وابسته شكل می‌گیرد. میزان وابستگی دولت ها ارتباط معكوسی با پایگاه مردمی و انسجام ملی و توانایی آنها در تأمین امنیت ملی و پاسخگویی به نیازهای جامعه دارد. به همین دلیل است كه بسیاری از دولت های مستقل و انقلابی بعد از مدتی به علت ناتوانی در تأمین نیازها و جلب رضایت مردم، به تدریج وابسته و ضدمردمی و فاسد می‌شوند.

در فلسفه سیاسی و اندیشه اجتماعی حضرت امام بعد از توجه به خداوند متعال كمتر موضوعی به اهمیت وحدت نیروها و حفظ آن بوده است. زیرا هیچ امری در آینده‌نگری وی مهمتر از وحدت و خطرناكتر از تفرقه و تجزیه نیروها نبوده است. لذا تقریباً در تمام سخنرانی‌های و پیام‌ها با عبارات مشابه به این موضوع مهم پرداخته‌اند.

«... رمز پیروزی ما وحدت كلمه بوده است. اكنون با كمال خضوع می‌خواهم از اختلافات دست برداشته و برای فردای خود فكر اساسی كنید، و از هرگونه اختلافات بپرهیزید كه چون موریانه خوب و بد را نابود می‌كند!»

امام در وصیت‌نامه تاریخی خود نوشته‌اند:

«... توصیه اینجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان به ویژه در عصر حاضر آن است كه در مقابل این توطئه [تفرقه‌افكنی] عكس‌العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود بهر راه ممكن افزایش دهند و كفار و منافقان را مأیوس نمایند.»

در خصوص وحدت و هماهنگی مردم و دولت خطاب به آنان در وصیت‌نامه نوشته‌اند:

«... در مشكلات دولت جمهوری اسلامی با جان و دل شریك و در رفع آنها كوشا باشید و دولت و مجلس را از خود بدانید و چون محبوبی گرامی از آن نگهداری كنید، و به مجلس و دولت ودست اندركاران توصیه می‌نمایم كه قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصاً مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان كه نورچشمان ما و اولیاء نعم همه هستند، و جمهوری اسلامی ره‌آورد آنان و با فداكاریهای آنان تحقق پیدا كرد، و بقاء آن مرهون خدمات آنان است فروگذار نكنید، و خود را از مردم و آنان را از خود بدانید.»

دولت های استكباری و استعماری با استفاده از تمامی امكانات سعی در ایجاد ضعف و زمینه‌های تأثیرگذاری می‌نمایند و در صورت موفقیت می‌توانند سیاست ها و برنامه‌های خود را به اجرا درآورند.

امام علی علیه‌السلام در خطبه قاصعه، در تبیین تحولات گذشته و در راستای آینده‌نگری و حفظ موجودیت و اقتدار نظام اسلامی فرمود:

«دوری و اجتناب از تفرقه و اصرار بر دوستی و وحدت، تأكید و توصیه بر اجرای آن داشته باشید. از هر امری كه ستون و محور قدرت آنان [گذشتگان] را شکست و قدرت آنان را سست نمود دوری كنید. كینه‌جوئی و دشمنی و پشت كردن به یكدیگر و رد كردن دست های یكدیگر (به جای دوستی و اتحاد)، از جمله دلائل شكست آنان بود.

عاقبت و پایان كار امت های گذشته را بررسی كنید. زمانی كه تفرقه در میان آنان واقع شد و دوستی‌ها به پراكندگی كشید، كلام و نیت آنان دوگانه شد و به گروه های مختلف تقسیم شدند، و به جنگ یكدیگر پرداختند، خداوند لباس عزت را از آنان خارج كرد و فراوانی نعمت را از آنان گرفت و تاریخ آنان را وسیله عبرت و پند برای پندگیرندگان شما قرار داد.»

اختلاف‌نظر و رأی امری عادی و طبیعی است. به ندرت افرادی پیدا می‌شوند كه در تمام امور نظرات یكسانی داشته باشند. بنابراین افراد می‌توانند تبادل‌نظر و بحث و گفتگو كنند و در صورت‌ اختلاف‌نظر باید طبق قوانین و مقررات عمل نمایند. به عبارت دیگر وجود اختلاف مذموم و محكوم نیست و چه بسا می‌تواند سازنده و مثبت باشد مشروط بر آنكه همه مطیع قانون باشند. آنچه مذموم و محكوم است، نزاع، جدائی، رودررویی، و تجزیه نیروها می‌باشد.

2ـ نادیده گرفتن مردم و نیروهای صالح

آنچه تمامی انقلابها را در معرض شسكت و سقوط قرار داده این است كه، مردم كوچه و بازار با فداكاریها و از جان‌گذشتگی های خود، قهرمانانه نظام ضدمردمی و منحط را ساقط می‌كنند، و همین كه دوران جهاد پایان یافت فراموش می‌شوند، و دیگر بدرد نمی‌خورند! كسانی كه سال های جنگ و جهاد را در دیگر كشورها با راحتی گذرانیده‌اند و با جامعه و انقلاب مردمشان بیگانه بوده‌اند و حال دكتر، مهندس، پزشك و متخصص شده‌اند بازمی‌گردند، و پست های حساس كشور را اشغال می‌كنند، و خونبهای شهیدان را میز، اتومبیل و حقوق های كلان می‌كنند، و دلخوشی مردم این است كه آنان از انقلاب و دوستی با مردم سخن می‌گویند!

به عنوان مثال می‌توان به انقلاب ملت الجزایر و مبارزات قهرمانانه آنان بر ضد استعمار فرانسه پس از جنگ جهانی دوم اشاره نمود. انقلابی كه برای پیروزی آن یك میلیون نفر از نه میلیون نفر جمعیت كشور قربانی شدند. پیروزی انقلاب امیدهای زیادی را در میان ملت های تحت سلطه و استعمارزده خصوصاً مسلمانان به وجود آورد. به طوری كه انقلاب الجزایر الگو و آرمان مقدس ملتهای مسلمان بود.

ملت ایران پس از استقلال الجزایر جشن ها گرفتند و شادی‌ها نمودند و آنچه كه در توان داشتند برای كمك به آنان ارسال كردند و آرزوی تكرار آن را برای خود داشتند. اما هنوز دو دهه نظریه‌های مردم‌مداری، مردم‌سالاری و دموكراسی، زمانی می‌تواند واقعیت داشته باشد كه منافع، حقوق و حیثیت مردم در هر حال حفاظت و حراست شود در آینده‌نگری امام، نقش مردم و مدیریت نظام همراه و همگام دیده شده است.

از پیروزی انقلاب و تشكیل دولت مستقل نگذشته بود كه آثار جدایی مردم از دولت و ضدیت گروه های مختلف با یكدیگر نمایان شد. سركوب و خفقان به اشكال گوناگون مسلط شد، بطوری كه مردم در انتظار فرصتی برای سرنگونی نظام جدید بودند. وابستگی به دولت های خارجی و از بین بردن فرهنگ ملی و دینی تشدید شد. زبان فرانسه بر زبان عربی برتری یافت و مسلمانان متعهد و متدین منزوی و از دستگاه های دولتی به تدریج اخراج شدند.

سرانجام در آغاز دهه چهارم تصمیم به برگزاری انتخابات به منظور انتخاب نمایندگان مردم برای اداره كشور گرفته شد. با این تصور كه پس از سه دهه طرد مسلمانان از دستگاه های اداری امكان انتخاب مسلمانان متعهد وجود ندارد. اما ملت الجزایر كه در انتظار فرصتی بود كه انتقام خود را از دستگاه حاكم بگیرد، فرصت را مغتنم شمرد و افراد مورد‌نظر خود را انتخاب كرد، به این ترتیب دوران جدیدی از جنگ داخلی در تاریخ سیاسی آن كشور آغاز شد كه همچنان ادامه دارد.

قرآن كریم می‌فرماید:

اذا اردنا نهلك قریه امرنا مترفیها ففسقوا فیها فحق علیها القول فدمرناها تدمیرا (اسراء: 16)

«هرگاه قرار است كه مردم سرزمینی هلاك شوند، صاحبان قدرت و ثروت راه فسق (خروج از حق) و تبهكاری پیشه می‌كنند كه در آن صورت نابودی آنان قطعی می‌شود و در چنین شرایطی همه را هلاك می‌كنیم.»

اقلیت ممتاز و گروه خواص به دلیل برخورداری از رفاه و موقعیت برتر، به تدریج دچار نسیان، غفلت، استغنا و سرانجام طاغوتی می‌شوند. فساد گروه مزبور نقش مؤثری در فاسدسازی جامعه دارد و به این دلیل تمامی افراد جامعه گرفتار عذاب خواهند شد اگر چه اقلیتی صالح در میان آنان وجود داشته باشد.

امام خمینی

امام خمینی در این زمینه در وصیت‌نامه چنین نوشته‌اند:

«وصیت اینجانب به وزرای مسئول در عصر حاضر و در عصرهای دیگر آن است كه علاوه بر آنكه شماها و كارمندان وزارتخانه‌ها بودجه‌ای كه از آن ارتزاق می‌كنید مال ملت و باید خدمتگزار ملت خصوصاً مستضعفان باشید، و ایجاد زحمت برای مردم، و مخالف وظیفه عمل كردن حرام، و خدای نخواسته گاهی موجب غضب الهی می شود، همه شماها به پشتیبانی ملت احتیاج دارید. با پشتیبانی مردم خصوصاً طبقات محروم بود كه پیروزی حاصل شد، و دست ستم‌شاهی از كشور و ذخائر آن كوتاه گردید، و اگر روزی از پشتیبانی آنان محروم شوید شماها كنار گذاشته می‌شوید، و همچون رژیم شاهنشاهی ستمكار به جای شما ستم‌پیشگان پست‌ها را اشغال می‌نمایند.»

عبارات فوق اگرچه بسیار ساده و روان مطلب را تبیین می‌نماید، ولی نكات بسیار مهمی را متذكر می‌شود كه در نوشته‌های دیگران با چنین صراحت و روشنی دیده نمی‌شود. از اینگونه عبارات در سخنان حضرت امام فراوان وجود دارد. زیرا توجه به مردم و حقوق آنان و بهره‌گیری از استعدادها و نیروهای آنان یكی از خطوط اساسی خط مشی (استراتژی) امام در دوران مبارزات و پس از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است. مردم نیز متقابلاً این واقعیت را به خوبی شناخته و پاسخ مثبت دادند.

نظریه‌های مردم‌مداری، مردم‌سالاری و دموكراسی، زمانی می‌تواند واقعیت داشته باشد كه منافع، حقوق و حیثیت مردم در هر حال حفاظت و حراست شود و حق‌الناس به معنای واقعی آن موردتوجه قرار گیرد. بعید است جز ایمان به خداوند و قیامت در زمامداران و مدیران بتواند حكومت مردمی واقعی را محقق گرداند.

دكتر جواد منصوری