تبیان، دستیار زندگی
روشن است كه شایسته‏ترین و مطلوب‏ترین سخنى كه درباره حضرت فاطمه‏علیها السلام و دیگر معصومان گفته مى‏شود سخنى است كه از ناحیه ذات اقدس الهى بیان شده باشد؛ چرا كه او حكیم على‏الاطلاق است و كلام او در افق حكمت اوست. بنابراین، هر آنچه را كه در این موضوع نیاز ب
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فاطمه (س) در آئینه وحی

فاطمه(س) در آیینه وحی (1)

مقدمه

گرچه پرداختن به موضوع اهل‏بیت عصمت و طهارت‏علیهم السلام - كه حضرت فاطمه نیز از آنانست - امرى شایسته و مطلوب است اما باید پذیرفت كه نمى‏توانیم در مقام شناساندن آن چهره‏هاى بى‏نظیر قرار گیریم چرا كه آنان كلمات خدایند و از كمالات نامتناهى برخوردارند؛ كمالاتى كه تنها بندگان «مُخْلَص» به آنها آراسته‏اند و دیگر انسان‏ها از حدود و حقیقت آن به خوبى آگاه نیستند و به علاوه - جداى از ناتوانى طبیعى ما - وجود مقدّس معصومان‏علیهم السلام هیچ‏گاه نیازمند بیان و بنان ما در ذكر فضیلت و مدیحت نمى‏باشند، بلكه این ما هستیم كه علل و انگیزه‏هاى گوناگونى ممكن است در شكل دهى نیاز ما به معصومان‏علیهم السلام مؤثّر باشد.

با مطالعه در قرآن كریم معلوم مى‏شود كه وجود مقدس حضرت زهراعلیها السلام در پیشگاه خداوند از منزلت ممتازى برخوردار است، چنانكه نزول بسیارى از آیات قرآن در شأن آن حضرت، شاهد این مدّعاست

روشن است كه شایسته‏ترین و مطلوب‏ترین سخنى كه درباره حضرت فاطمه‏علیها السلام و دیگر معصومان گفته مى‏شود سخنى است كه از ناحیه ذات اقدس الهى بیان شده باشد؛ چرا كه او حكیم على‏الاطلاق است و كلام او در افق حكمت اوست. بنابراین، هر آنچه را كه در این موضوع نیاز باشد، به خوبى مى‏شناسد و آن را با بى‏نیازى خود به نحو شایسته بر طرف مى‏سازد.

و نیز بدیهى است كه سخنان پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم و اهل بیت او، بعد از كلام خداوند، از مكانت و مرتبت ویژه‏اى برخوردار است؛ چرا كه آن سخنان نیز در امتداد انگیزه و اهدافى است كه حكمت الهى همان را اقتضا مى‏كند.

با مطالعه در قرآن كریم معلوم مى‏شود كه وجود مقدس حضرت زهراعلیها السلام در پیشگاه خداوند از منزلت ممتازى برخوردار است، چنانكه نزول بسیارى از آیات قرآن در شأن آن حضرت، شاهد این مدّعاست.

اینك فرصت را مغتنم شمرده و به طور مختصر به فضیلت‏هاى قرآنى حضرت فاطمه‏علیها السلام اشاره مى‏كنیم:

فاطمه و اهل بیت‏علیهم السلام‏

فاطمه در كنار على، حسن و حسین‏علیهم السلام مراد و مقصود خداوند از «اهل‏البیت» در آیه تطهیر مى‏باشد: «انّما یرید اللّه لیذهب عنكم الرّجس اهل‏البیت و یطهرّكم تطهیراً».1 بنابراین به مقتضاى آیه فوق، فاطمه‏علیها السلام از «اهل بیت» محسوب مى‏شود و خداوند خواسته تا آنان را از هرگونه پلیدى و آلودگى پاكیزه نماید.

فرزندان فاطمه‏علیها السلام‏

فرزندان فاطمه‏علیها السلام پیشوایان معصوم‏اند كه به امر الهى، عهده‏دار هدایت بندگان خدا مى‏باشند. مفسّران گفته‏اند: آیه شریفه «و جعلنا منهم ائمّة یهدون بأمرنا لمّا صبروا...»2 درباره فرزندان فاطمه‏علیها السلام نازل شده است.3

همه مفسّرانى كه آیه «فمن حاجّك فیه من بعد ماجاءك من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائكم نسائنا و نساءكم...»12 را مورد تفسیر قرار داده‏اند، تصریح یا اشاره نموده‏اند به اینكه مراد از «نسائنا» حضرت فاطمه‏علیها السلام است.

فاطمه‏علیها السلام از «ذوى القربى»

بعد از نزول آیه «... و آت ذوى القربى حقّه...»4 پیامبراكرم‏صلى الله علیه وآله وسلم فاطمه‏علیها السلام را فراخواند و فدك را به او بخشید و فرمود: «بخشیدن فدك به فاطمه‏علیها السلام امرى الهى بود.»5

فاطمه؛ كوثر محمّدصلى الله علیه وآله وسلم‏

كوثر یك معناى جامع و وسیع دارد و آن «خیر كثیر و فراوان» است و مصادیق آن زیاد است. اما بسیارى از بزرگان علماى شیعه و اهل‏سنّت، یكى از روشن‏ترین مصادیق آن را وجود مبارك فاطمه زهراعلیها السلام دانسته‏اند. در شأن نزول سوره كوثر آمده است:

مشركان پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم را متّهم كردند كه فاقد نسل است. قرآن ضمن نفى سخن آنها، مى‏گوید: «ما به تو كوثر دادیم.» از این تعبیر استفاده مى‏شود كه این خیر كثیر همان فاطمه زهراعلیها السلام است. نسل و ذریّه پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم به وسیله همین دختر گرامى در جهان انتشار یافت؛ نسلى كه علاوه بر اینكه فرزندان جسمانى پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم بودند، آیین و ارزش‏هاى اسلام را حفظ كردند.

مفسّران یادآور شده‏اند: اینكه این سوره خبر مى‏دهد كه پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم بى‏فرزند نخواهد بود و نسل و دودمان او فراوان در جهان وجود خواهد داشت، یكى از جهت‏هاى اعجاز قرآن محسوب مى‏شود.6

فاطمه‏علیها السلام و مهر پدر

پیامبراكرم‏صلى الله علیه وآله وسلم به مدّت شش ماه و به قولى نه ماه، هرگاه براى خواندن نماز صبح به مسجد مى‏رفت، در كنار خانه فاطمه و على‏علیهما السلام توقّف مى‏كرد و مى‏فرمود: «الصّلاة اهل البیت انّما یرید اللّه لیذهب عنكم الرّجس اهل‏البیت و یطهّركم تطهیراً»7 بدین ترتیب، فاطمه‏علیها السلام كه از اهل بیت پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم محسوب مى‏شود، براى اقامه نماز كه مظهر عبودیت و بندگى خداوند است، مورد خطاب لطف‏آمیز پیامبرگرامى قرار مى‏گیرد.

بعد از نزول آیه «... و آت ذوى القربى حقّه...»4 پیامبراكرم‏صلى الله علیه وآله وسلم فاطمه‏علیها السلام را فراخواند و فدك را به او بخشید و فرمود: «بخشیدن فدك به فاطمه‏علیها السلام امرى الهى بود.»5

فاطمه‏علیها السلام و نور خداونددر ذیل آیه شریفه «اللّه نورالسّموات والأرض مثل نوره كمشكوة...»8 روایت شده است: «مراد از مشكوة، حضرت فاطمه‏علیها السلام است.» بنابراین نور خداوند به وجود مقدّس آن حضرت تشبیه شده است.

فاطمه‏علیها السلام و لیلةالقدر

روایاتى از امام صادق‏علیه السلام و دیگر امامان نقل شده است كه به حسب آنها، «لیلة» در سوره «قدر» به حضرت فاطمه‏علیها السلام تأویل شده است و در آن روایات، «قدر» به معناى خدا دانسته شد و لذا گفته‏اند: «هر كس فاطمه را آن چنان كه حقّ اوست، بشناسد، در حقیقت «لیلةالقدر» را درك كرده است.»9

فاطمه‏علیها السلام و بانوان جهان‏

در روایتى عبارت «فى زجاجة كانّها كوكب درّى...»10 به وجود بزرگوار صدّیقه كبرى فاطمه زهراعلیها السلام تأویل شده و به حسب آن روایت، ایشان مانند ستاره‏اى درخشان در میان بانوان جهان است.11 به همین جهت است كه وقتى شخصى از پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم پرسید كه: مریم با فضیلت‏تر است یا فاطمه؟ آن حضرت نخست در پاسخ سكوت نمود تا آنكه آن شخص بار دیگر سؤال كرد: یا رسول اللّه! فاطمه افضل است یا مریم؟ پیامبرگرامى در پاسخ فرمود: «فاطمه در دنیا و آخرت بافضیلت‏تر است.» و در روایتى نیز آمده است كه: «برترین زنان جهان چهار تن هستند: آسیه، مریم، خدیجه و فاطمه‏علیهم السلام، اما فاطمه برترین آنهاست.» و در روایتى دیگر آمده است: «مریم برگزیده زنان عصر خود، اما فاطمه برگزیده زنان همه زمانها است.»

فاطمه‏علیها السلام در مباهله‏

همه مفسّرانى كه آیه «فمن حاجّك فیه من بعد ماجاءك من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائكم نسائنا و نساءكم...»12 را مورد تفسیر قرار داده‏اند، تصریح یا اشاره نموده‏اند به اینكه مراد از «نسائنا» حضرت فاطمه‏علیها السلام است.

ادامه دارد...

پى‏نوشت‏ها:

1. احزاب / 33.

2. سجده / 24.

3. شواهد التنزیل، حاكم حسكانى، ص 583؛ ذیل آیه.

4. اسراء / 23.

5. تفسیرفرات كوفى، ص 118 و 119.

6. تفسیر نمونه، ج 27، ذیل سوره كوثر.

7. احزاب / 33.

8. تفسیر نمونه، ج 27، ذیل سوره كوثر.

9. تفسیر قمى، ج 1، ص 103.

10. نور / 35.

11. همان.

12. آل عمران / 63.

---------------------------------------------------------

منبع:

فصلنامه کوثر، شماره58