حجت الاسلام سیداحمد خمینی
اعتماد امام به فرزندانشان
با اوجگیری نهضت امام خمینی و شهادت حاج آقا مصطفی نقش سید احمد آقا در پیشبرد اهداف مبارزه دو چندان شد. حضور وی در کنار امام به عنوان مشاور ایشان، نقش مهمی در به ثمر رسیدن نهضت اسلامی داشت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1397/01/22 ساعت 11:32
حجت الاسلام سید احمد خمینی در روز بیست و چهارم اسفند ۱۳۲۴ هجری خورشیدی به دنیا آمد. او پس از دورهٔ ابتدائی، ادامه تحصیل در علوم جدیده را برگزید. او به ورزش فوتبال روی آورد و همزمان با تحصیل، عضو تیم فوتبال قم شد و مدتی نیز کاپیتان این تیم بود.
او پس از اخذ دیپلم در رشته علوم طبیعی به تحصیل علوم دینی روی آورد، البته پیش از آن و توأم با تحصیل علوم جدید، نیز به فراگیری مقدمات علوم حوزوی پرداخته بود. دو دورهٔ مقدماتی و سطح حوزهٔ علمیه را طی کرد و همزمان با تحصیل به تدریس سطوح قبلی نیز اشتغال داشت و پس از آن دروس خارج فقه و اصول را فرا گرفت.
بعضی از استادان حوزوی او عبارتند از: آیتالله خمینی (خارج فقه)، آیتالله مصطفی خمینی (خارج اصول)، آیتالله فاضل لنکرانی (خارج فقه) آیتالله موسی زنجانی (خارج فقه) آیتالله محمدی گیلانی(شرح منظومه)، آیتالله رضوانی (اسفار)، آیتالله ابطحی کاشانی (سطح و خارج)، آیتالله خلخالی (سطح) و آیتالله سلطانی طباطبایی.
حجتالاسلاموالمسلمین سید احمد خمینی، چه در دوران نهضت اسلامی و چه بعد از پیروزی انقلاب، همواره به عنوان مشاور و یار امام خمینی فعالیت میکرد و امام نیز اعتماد کامل به وی داشتند.
ایشان بارها به صداقت و امانتداری حاج احمد آقا تاکید کرده و اذعان میداشتند که او هیچگاه "چه در اعلامیهها یا ارشادها بدون مراجعه به من تصرف و دخالتی نمیکند"
حجتالاسلاموالمسلمین سید احمد خمینی، فرزند بزرگوار امام، چه قبل و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، همیشه به عنوان مشاور و یار امام خمینی فعالیت میکرد و در دوران تبعید امام نیز در کنار برادرش سیدمصطفی، مطمئنترین کانال ارتباط انقلابیون با امام بود و علاوه بر انتقال اعلامیههای ایشان به نیروهای انقلابی، پیغامهای خاص و محرمانه امام را نیز به اشخاص مهم منتقل میکرد.
گواهی امام به صداقت سیداحمد خمینی در انتقال پیامها
با اوجگیری این تهمتها و احتمال اینکه بعد از رحلت امام، عدهای از روی غرض از این طریق بتوانند بعضی از مهمترین پیامهای امام را با انتساب به احمد خمینی به چالش بکشانند، ایشان علیرغم میل باطنیشان که فرموده بودند "هیچگاه علاقهای ندارم از نزدیکانم دفاع کنم"، آن تهمتها را ناروا دانسته و در پیامی به تاریخ 23 آبان 1361 فرمودند: «اکنون در حیات من گفتگوها و زمزمههایی به گوش میخورد... لهذا من احساس وظیفه شرعیه نمودم برای رفع ظلم و تهمت، نظر خود را نزد ملت عزیز اظهار کنم که از قِبَل من در این خصوص تقصیری نباشد. یکی از آنان که بیش از همه احتمال انتقامجویی از من درباره او میروداحمد خمینی فرزند اینجانب است. اینجانب در پیشگاه مقدس حق شهادت میدهم که از اول انقلاب تاکنون و از پیش از انقلاب در زمانی که وارد این نحو مسائل سیاسی شده است از او رفتار یا گفتاری که بر خلاف مسیر انقلاب اسلامی ایران باشد ندیدهام.»امام خمینی در ادامه پیام خود به امانتداری احمد خمینی در انتقال پیامها شهادت داده و فرمودند: «در تمام مراحل از انقلاب پشتیبانی نموده و در مرحله پیروزی شکوهمند انقلاب مُعین و کمک کار من بوده و هست و کاری که برخلاف نظر من است انجام نمیدهد و در امور مربوطه، چه در اعلامیهها یا ارشادها بدون مراجعه به من تصرف و دخالتی نمیکند؛ حتی در الفاظ اعلامیهها بدون مراجعه دخالت نمیکند و اگر در امری نظری دارد تذکر میدهد که تذکراتش نیز صادقانه [است] و برخلاف مسیر انقلاب و مصلحت نیست و من اگر تذکراتش را نپذیرفتم تخلف از قول من نمیکند و من نیز اگر حرفش را صحیح دیدم قبول میکنم و امیدوارم حرف صحیح را از همه کس قبول کنم..»
خاطره ای از محسن رفیقدوست
محسن رفیقدوست نیز در بیان خاطرات خود در مورد اعتماد کامل امام خمینی به حاج احمد خمینی میگوید: «یادمان است در سالهای 64 و 63 به دستور حضرت امام، هر ماه جلساتی داشتیم و عدهای از دوستان هئیتهای مؤتلفه در حضور حاج احمد آقا تشکیل جلسه میدادیم. امام فرموده بودند شما هرچه را به احمد بگویید، او بدون کم و زیاد به من میگوید.»رفیقدوست درخاطرهای دیگر نیز بیان میکند: «من در جلسهای که با تعدادی از دوستان در خدمت امام حاضر بودیم از خود امام شنیدم که به ما فرمودند احمد هرگز به من دروغ نخواهد گفت.»
حجتالاسلام ریشهری نیز در خاطرات خود در مورد امانتداری و صداقت حاج احمد آقا در انتقال پیامهای امام خمینی به مسؤلان میگوید: «در رابطه با منصف بودن ایشان باید عرض کنم که به تناسب کاری که داشتیم و مراجعاتی که بود چندین بار برخوردهای تندی بین ما و ایشان پیش میآمد ولی باید عرض کنم که در این موارد ایشان از مدارا و انصاف خارج نشد.
یک نمونهاش سال 62 بود که بنده مسؤل دادگاههای ارتش بودم؛ پروندهای مطرح بود. متهم به دادسرا اعزام شد. وقتی که دادستان مشغول رسیدگی به پرونده شد، یکی از اعضای شورای عالی قضایی تماس گرفت و پرونده را خواست. من احساس کردم دخالتی در کار پرونده شده است. تماس گرفتم و با عصبانیت سؤال کردم که چرا پرونده را میخواهید؟ گفتند که حاج احمد آقا زنگ زدند که ما پرونده را بخواهیم. من خیلی تند شدم، احساس کردم که در این پرونده کسی میخواهد دخالت کند.
فردای آن روز امام مرا خواستند. من خدمتشان رسیدم. حاج احمد آقا هم بود. تا نشستم حاج احمد آقا مطلبی را که امام در خصوص پرونده به ایشان گفته بودند، نقل کردند و خدمت امام عرض کردند: شما به من فرمودید که من به شورای عالی قضائی این طور بگویم؟ امام فرمودند: بله من همین مطلب را گفتم. مقصودشان این بود که اقدامی که من انجام دادم از طرف خودم نبوده، نظر امام بوده است و من هم نظر امام را به شورای عالی قضائی منعکس کردم.»
آیتالله توسلی نیز ضمن اشاره به تهمتهای برخی افراد مبنی بر دخالت احمد آقا در انتقال امور به امام خمینی میگوید: «این قضیه به گوش امام رسید، بسیار مکدر شدند و فرمودند: افرادی که این حرفها را میزنند و این نسبتها را به احمد میدهند باید استغفار کنند.»
هر چند بعد از رحلت امام خمینی باز هم برخی گروهها کوشیدند با طرح مسائل کهنه، چهره سید احمد خمینی را تخریب کرده و از این طریق "تحریف امام" را کلید بزنند، اما آنچه تاریخ از رابطه امام خمینی و سید احمد ثبت کرده است خط بطلانی بر این قبیل توطئهها است.
پی نوشت:
1- «سید احمد خمینی» . پرتال امام خمینی.
2- پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛