آیت الله ملکی تبریزی می نویسد: سید بزرگ «ابن طاووس قدّس سرّه» همان کسى که استادم (قدّس سرّه) مى گفت: غیر از معصومین علیهم السّلام کسى در علم مراقبت مانند او نیامده است.
بعد اخلاقی ممتاز ایشان باعث شد تا بزرگانی از جمله آیت الله سید علی آقا قاضی طباطبائی و آیت الله آقا سید جمال الدین گلپایگانی از وجود این مرد الهی بهره مند شوند و به مراتب عالی عرفانی و معنوی برسند.
یكی دیگر از بارزترین خصوصیات اخلاقی ایشان، علاقه و اظهار ارادت و توسل و تضرع شدید نسبت به ائمه معصومین - علیهم السلام - بود. ایشان می فرمودند از روزی كه خودم روی پای خودم ایستادم، هرگاه لباس نوی می دوختم، نخستین بار می بردم در حرمهای ائمه - علیهم السلام -
در طول زندگی خصوصا چند دهه آخر مبارک عمرشان کلیه برنامه های درسی، علمی، تحقیقی و ملاقاتهای عمومی و خصوصیشان را در ماه رمضان تعطیل می کردند و بیشتر به تزکیه خودشان می پرداختند.
حاج شیخ حسنعلی تهرانی علاوه بر مقام علمی، در بعد اخلاقی و کرامات نفسانی نیز شخصیتی برجسته و ممتاز بود. ایشان سال ها به تهذیب نفس پرداخته و انسانی وارسته بود. ایشان از ائمه جماعت مخلص مسجد گوهر شاد بود و به جهت کثرت تقوی و کمال و زهد و اخلاص صاحب کراماتی ب
من از آن گل بین انگشتهای پای این شخص، یک کمی برداشتم، به هر دو چشم مجروحم مالیدم، به مجرد اینکه آن گل را مالیدم، درد برطرف شد و تا این سال محتاج به عینک نشدم، این معرفت این فقیه متبحّر است.
در ایام تحصیل در نجف اشرف شیخ و استادی داشتم كه برای طلاب با تقوا، مرجع بود. از او سوال كردم چه عملی را شما تجربه كرده اید كه می تواند در حال سالك مؤثر باشد؟ فرمود: در هر شبانه روز یك سجده طولانی بجای آورید و در حال سجده بگویید «لا اله الّا انت. سبحانك ان
«در بستر بیماری در عالم مکاشفه بودم، همراه پدرم در حرم امام حسین (علیه السلام) ایستاده بودیم؛ پدرم از امام حسین (علیه السلام) شفای مرا خواست. حضرت اباعبدالله (علیه السلام) فرمودند: «اجلش رسیده است» و پدرم امام حسین (علیه السلام) را به مادرش حضرت زهرا (سلا
حضرت آیت الله سید عبدالکریم کشمیری قدس سره می فرمودند: در نجف اشرف به خاطر ریاضت های شرعی و حشر و نشری که با اولیای خدا داشتم، چشم برزخی من باز شده بود و صورت برزخی اشخاص را می دیدم. بسیاری از افراد سرشناس که برای آنها احترام فوق العاده ای قائل بودم، صورت
بهترین زینت انسان مومن فروتنى و تواضع او است، تواضع، كه معناى آن ترك خودبرتربینى مى باشد، براى همه، خصوصاً اهل علم و كسانى كه الگوهاى جامعه محسوب مى گردند و سایر اقشار جامعه، بسیار مهمّ است، که باعث می شود قلوب دیگران به سمت انسان متواضع جذب بشود،
عارف بزرگ حضرت آیه الله محمد جواد انصاری همدانی رحمه الله در خصوص تحول روحی خود این چنین می گویند:
من به تشویق علمای همدان، به دیار قم رهسپار شدم. تا آن زمان، به طور کلی با عرفان و سیر و سلوک مخالف بودم و مقصود شرع را همان ظواهری که دستور داده شده می دان
...در آمل در مسجد سبزه میدان مشغول درس و بحث و اقامه نماز شدم(در تعطیلات تابستان بوده که ایشان قم را ترک میکرده).
روز دوم پس از نماز به منزل آمدم. پس از ناهار آماده استراحت شدم، ولی بچه ها با سر و صدا و بازی نگذاشتند، من که خسته بودم با بچه ها و مادرشان
علامه امینی با کثرت مشاغل و تألیف و مطالعه و تنظیم و رسیدگی به ساختمان کتابخانه امیرالمۆمنین علیه السلام در نجف اشرف مواظبت کامل به خواندن زیارت عاشورا داشتند و سفارش به زیارت عاشورا می نمودند و به این جهت ( خودم ) حدود سی سال است مداوم به زیارت عاشورا م
ابن سیرین می توانست به دامن گناه برود و بگوید: خدا! من دیگر چارهای نداشتم، او می خواست داد بزند و بعد هم به ظاهر اظهار توبه کند، اما این کار را نکرد. اجتناب از معاصی یعنی این که جلوی او گناه آماده بود، اما او از آن دوری کرد.
روزى یكى از مقلدین او كه از تجار محترم و متدین بود، در مسیر راه خود به مكه براى انجام حج، به نجف اشرف به حضور شیخ انصارى آمد و مبلغى تقدیم كرد، و گفت: این مبلغ، از مال خالص (و خمس داده من است، آن را بردارید و براى خود خانه اى بخرید و از مستاءجرى راحت شوی