لاله های روحانی؛
طلبه شهید عزیزاللّه کنعانى
طلبه شهید عزیزاللّه کنعانى، یکى دیگر از تربیت یافتگان مکتب کربلاست که در سال 1343 در روستایى از توابع اراک چشم به جهان گشود. قرآن را در مکتب آموخت و سپس به کلاسهاى ابتدایى قدم نهاد. او پس از اتمام مقطع دبستان، به دروس حوزوى روى آورد و در گام اول خود به شهرستان دورود رفت و به کسب دانش مشغول شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1397/01/14 ساعت 13:39
طلبه شهید عزیزاللّه کنعانى، یکى دیگر از تربیت یافتگان مکتب کربلاست که در سال 1343 در روستایى از توابع اراک چشم به جهان گشود. قرآن را در مکتب آموخت و سپس به کلاسهاى ابتدایى قدم نهاد. او پس از اتمام مقطع دبستان، به دروس حوزوى روى آورد و در گام اول خود به شهرستان دورود رفت و به کسب دانش مشغول شد.
پس از تحصیل مقدمات علوم دینى، روانه اراک شد و در مدرسه حاج ابراهیم، کار علمى خود را دنبال نمود. شهید کنعانى با آن سن کم خود، در راهپیمایى و تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهى شرکت مىکرد و در این مسیر نیز از سوى مأمورین مضروب و مصدوم شد. در بحبوحه جنگ تحمیلى، شهید کنعانى همراه دوستان طلبهاش، روانه جبهههاى نبرد شد. دوست همرزمش در این مورد مىگوید: در اواخر سال 1359 از مدرسه علمیه اراک اعزام به جبهه شدیم.
ابتدا به پادگان امام حسین علیهالسلام تهران رفتیم و طى 45 روز، یک دوره فشرده آموزشى را براى آشنایى با مسایل نظامى گذراندیم. بعد از آمادگى لازم ما را همراه گروههاى دیگر به غرب پاوه منتقل کردند. وقتى دستور حرکت براى رفتن به خط مقدم داده شد، کنعانى چنان خوشحال بود که در پوستش نمىگنجید و انگار به مجلس عروسى یا به سفرى تفریحى مىرود.
در آن شب رو به سوى گروه کرد و گفت: روز عملیات فرا رسیده است و ممکن است این آخرین دیدار ما باشد، از همه حلالیت مىطلبم. خوشبختانه در آن عملیات اکثر سالم ماندیم. بعد از مدتى با ماشین به پاسگاه شیخان رسیدیم...، وقتى تجدید قوایى شد، دوباره به ماشینهایمان بازگشتیم تا راه را ادامه بدهیم.
شهید کنعانى تا آنجا با ماشین ما بود، ولى این بار سوار ماشین دیگرى شد، چند دقیقه از حرکت نگذشته بود که ماشین آنها به مین اصابت کرد و به دره واژگون شد، شدت انفجار مین و ارتفاع دره سبب شهادت سرنشینان خودرو شد و بدینگونه در هفدهم تیرماه 1360 او چشم از جهان فرو بست و به دیار عاشقان پیوست.
منبع: وبسایت افق حوزه
پس از تحصیل مقدمات علوم دینى، روانه اراک شد و در مدرسه حاج ابراهیم، کار علمى خود را دنبال نمود. شهید کنعانى با آن سن کم خود، در راهپیمایى و تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهى شرکت مىکرد و در این مسیر نیز از سوى مأمورین مضروب و مصدوم شد. در بحبوحه جنگ تحمیلى، شهید کنعانى همراه دوستان طلبهاش، روانه جبهههاى نبرد شد. دوست همرزمش در این مورد مىگوید: در اواخر سال 1359 از مدرسه علمیه اراک اعزام به جبهه شدیم.
ابتدا به پادگان امام حسین علیهالسلام تهران رفتیم و طى 45 روز، یک دوره فشرده آموزشى را براى آشنایى با مسایل نظامى گذراندیم. بعد از آمادگى لازم ما را همراه گروههاى دیگر به غرب پاوه منتقل کردند. وقتى دستور حرکت براى رفتن به خط مقدم داده شد، کنعانى چنان خوشحال بود که در پوستش نمىگنجید و انگار به مجلس عروسى یا به سفرى تفریحى مىرود.
در آن شب رو به سوى گروه کرد و گفت: روز عملیات فرا رسیده است و ممکن است این آخرین دیدار ما باشد، از همه حلالیت مىطلبم. خوشبختانه در آن عملیات اکثر سالم ماندیم. بعد از مدتى با ماشین به پاسگاه شیخان رسیدیم...، وقتى تجدید قوایى شد، دوباره به ماشینهایمان بازگشتیم تا راه را ادامه بدهیم.
شهید کنعانى تا آنجا با ماشین ما بود، ولى این بار سوار ماشین دیگرى شد، چند دقیقه از حرکت نگذشته بود که ماشین آنها به مین اصابت کرد و به دره واژگون شد، شدت انفجار مین و ارتفاع دره سبب شهادت سرنشینان خودرو شد و بدینگونه در هفدهم تیرماه 1360 او چشم از جهان فرو بست و به دیار عاشقان پیوست.
منبع: وبسایت افق حوزه