تبیان، دستیار زندگی
گرچه تا عصر صفویه، شیعه تا اندازه‌ای در انزوا قرار داشت و لیكن این موضوع تنها در بعد سیاسی صحیح است و در دیگر ابعاد, مخصوصا از نظر فكری و فرهنگی، عالمان شیعه به ویژه شیعیان ایرانی در اوج قرار دارند. از جمله این حكیمان بزرگ می‌توان به سید حیدر آملی اشاره ك
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیمای تابناك عارفان شیعه

(5)

سید حیدر آملی آیت عرفان

نقش سید حیدر در حكمت شیعی

گرچه تا عصر صفویه، شیعه تا اندازه‌ای در انزوا قرار داشت و لیكن این موضوع تنها در بعد سیاسی صحیح است و در دیگر ابعاد, مخصوصا از نظر فكری و فرهنگی، عالمان شیعه به ویژه شیعیان ایرانی در اوج قرار دارند. از جمله این حكیمان بزرگ می‌توان به سید حیدر آملی اشاره كرده كه به اقرار بسیاری از پژوهش‌گران تاریخ فلسفه شیعی، یك قرن قبل از اوج قدرت شیعه در زمان صفویه در آثار خود كاخ رفیعی از عظمت اندیشه‌های شیعه بنا نهاد. (1)

سید حیدر آملی حكمت و فلسفه‌ی شیعی را با دو واسطه از بزرگ‌ترین حكیم و نماینده‌ی حكمت شیعی یعنی خواجه نصیر‌الدین طوسی فراگرفته است.

سید حیدر آملی هم‌چنین در پاك‌سازی حكمت شیعی از آمیختگی آن با الحاداتی كه در مكتب اسماعیلیه و نصیریه است، نقش مهمی ایفا كرده و بزرگ‌ترین ضعف آنها را كه اشتباه درمسأله‌ی «ولایت» بود، به بهترین وجهی آشكار كرد و در نتیجه؛ حكمت شیعی را از التقاط نجات داد.

او در كلام و حكمت شیعی، شاگرد فخر‌المحققین می‌باشد كه وی نیز تمام علوم و معارف خود را از پدر بزرگوارش علامه‌ی حلی آموخته است و علامه نیز شاگر دخواجه است كه در سیر تفكر و حكمت شیعی، نقشی اساسی دارد.

از اقدامات شایسته‌ی سید حیدر این كه در آثار فلسفی خود، به شرح و تنقیح اندیشه‌های شیعه كه در احادیث معصومین (علیهم‌السلام) منعكس شده است، می‌‌پردازد و از این جهت، كار حكیمان متقدم خود را تكمیل می‌كند.

سید حیدر آملی، یكی از دقیق‌ترین شارحان و منتقدان اندیشه‌های شیخ بزرگ محی‌الدین عربی است. شارحی كه با درك عمیق افكار ابن عربی و با انتقاد از بعضی نظریان او، باعث ماندگاری و جاودانگی اندیشه‌هایش گردید.

آملی با نوشتن مقدمه‌ای در «نص‌النصوص» اصالت و استقلای فكری خود را آشكار كرده است و در مسایلی از جمله «ختم ولایت» به شدت بر او انتقاد می‌كند و با تعریف دقیقی كه از خاتم ولایت ارائه می‌دهد، برخی از خطوط اصلی تعلیمات ابن‌عربی را دگرگون می‌سازد و با اصلاحی كه در مسأله‌ی امامت و نبوت انجام می‌دهد، این دو را به جایگاه اصلی خود هدایت می‌نماید.(2)

آملی در تطبیق و تلفیق اصول تشیع با مبانی عرفان نظری و حكمت و فلسفه‌ی اسلامی، تلاشی خستگی‌ناپذیر داشت. او از این جهت، پیشگام حكما و اندیشمندانی چون: میرداماد، فیض، لاهیجی و قاضی سعید قمی است و حلقه‌ی تكمیل كننده‌ی تحقیقات حكیم بزرگ طوس خواجه نصیر‌الدین می‌باشد.

او اختلاف مشرب‌ها را به خاط تقابل اسماء جلالیه و جمالیه و مظاهر آنها می‌دانست و ارتفاع آن را غیر ممكن. اما از این جهت كه ریشه و اساس تشیع و تصوف را ائمه‌ی معصوم (علیهم‌السلام) وعلوم آنها می‌دانست، ‌دیگر جایی برای اختلاف باز نمی‌كرد و شیعه‌ی كامل و صوفی راستین را یكی می‌دانست.

سید حیدر آملی هم‌چنین در پاك‌سازی حكمت شیعی از آمیختگی آن با الحاداتی كه در مكتب اسماعیلیه و نصیریه است، نقش مهمی ایفا كرده و بزرگ‌ترین ضعف آنها را كه اشتباه درمسأله‌ی «ولایت» بود، به بهترین وجهی آشكار كرد و در نتیجه؛ حكمت شیعی را از التقاط نجات داد.

از اقدامات شایسته‌ی سید حیدر این كه در آثار فلسفی خود، به شرح و تنقیح اندیشه‌های شیعه كه در احادیث معصومین (علیهم‌السلام) منعكس شده است، می‌‌پردازد و از این جهت، كار حكیمان متقدم خود را تكمیل می‌كند.

در مورد اقدامات اصلاح‌گرانه‌ی مرحوم آملی بین دو طایفه‌ی شیعه و صوفی، همین بس كه بدانیم سید حیدر در زمان خود دربرابروضعیتی قرار گرفته كه می‌بیند شیعیان از صوفیان بد می‌گویند و صوفیان، از شیعیان. شیعیان به صرف شریعت، به ظاهر دیانت بسنده می‌كنند و صوفثان با فراموشی اصل خرقه‌ی خود، حقیقت را در خلاء رها می‌كنند. لذا سید حیدر به زیباترین شكل ممكن، در اصلاح این دو گروه كوشید. وی معتقد بود كه مؤمن ممتحن كسی است كه با اعتقاد به آرمان و تعلیمات ائمه (علیهم‌السلام) به تمامی شریعت و طریقت و حقیقت باور دارد و می‌فرماید: شیعیان حقیقی، صوفیان هستند و صوفیان حقیقی، شیعیانند. تمام تلاش او در كتاب جامع‌الاسرار صرف این موضوع می‌شود كه این دو طایفه را قانع كند و بین آنها وحدتی ایجاد نماید. چنان چه خود می‌گوید،‌ تنها انگیزه‌ی او در ورود در این بحث، اصلاح‌گری است. او درخاتمه‌ی كتاب جامع‌الاسرار می‌نویسد:

«شایسته است بدانی كه مراد ما از بحث (شیعه و صوفی) عصبیت و جدل نیست كه پناه می‌بریم از آن به سوی خدا، بلكه مقصودم اصلاح ذات‌البین است و رساندن هریك از این دو به سوی حق خود. و مگر نه با عنایت الهی من فارغ از این مسایل هستم و بیست سال است حقیقت را مشاهده كرده‌ام و از ظلمات رهایی یافته‌ام. یعنی از تاریكی مجادله و جدل» (3)

منبع:

گلشن ابرار ، ج4 ، ص84

--------------------------------------------------------------------

پی نوشت ها:

1) مجالس المؤمنین، قاضی نورالله شوشتری، ج2 ص216

2) ر.ك: جامع‌الاسرار، ص230-239

3) همان، ص 506

-------------------------------------------------------

مطالب گذشته:

سیمای تابنا ک عارفان شیعه(4)

سید حیدر آملی آیت عرفان(3)

سید حیدر آملی آیت عرفان (2)

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.