لاله های روحانی؛
طلبه شهید عباسعلى حکمتروان
شهید عباسعلى حکمتروان، سال 1338 شمسى در خانوادهاى مذهبى در اصفهان چشم به جهان گشود. او دوره ابتدایى و دبیرستان را در زادگاهش فراگرفت و پس از آن به فراگیرى علوم اسلامى روى آورد و در این طریق گامهاى مؤثرى برداشت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1397/01/12 ساعت 12:29
شهید حکمتروان، فعالیتهاى سیاسى - اجتماعىاش را از دبیرستان آغاز کرد و در حد امکان براى دیگران جلسات دینى تشکیل مىداد. از نوارهاى سخنرانى امام خمینى قدسسره بهرهمند مىشد و در نشر مسائل دینى از آن استفاده مىکرد. مهربان بود و به قشر محروم و کمدرآمد توجهى خاص داشت؛ در رفتوآمد فامیلى، عقیده و ایمان را معیار مىدانست. زمانىکه تظاهرات سال 1356 شهر قم به اصفهان کشیده شد، شهید حکمتروان در این جریان، ایفاى نقش کرد. در اول مهر ماه، روز بازگشایى مدارس، بهعنوان اعتراض، پرچم دبیرستان ادب را پایین کشید. و در رساندن دارو و مواد غذایى به تهران که محل برخورد نیروهاى انقلابى و رژیم بود، کوشش مىکرد.
وى پس از پیروزى انقلاب نیز براى حفظ و حراست از ارزشهاى دینى و اسلامى، به کوششهاى خود ادامه داد. این طلبه گرانقدر در زمان انتخابات و رفراندوم جمهورى اسلامى، مسئولیت انتظامات صندوقها را برعهده داشت. او در رمضان 1359 پس از سحر از خانه بیرون مىرفت و در وقت افطار بازمىگشت و خالصانه کار مىکرد؛ هرچه از او سؤال مىکردند کجا مىروى؟ پاسخ نمىگفت. بعدها پرده از کارهایش برداشت و گفت: «ما موظفیم مهمات را جابهجا کنیم، تا به دستور عوامل آمریکا بمباران نگردد.»
این طلبه انقلابى وظایف حوزوى خود را نیز به خوبى انجام مىداد و در ایام تعطیلى حوزه به یاسوج و توابع آن رفته و به تبلیغ دین مبین اسلام مىپرداخت. در ساختن بناهاى عامالمنفعه همچون مسجد، راه و... نقش ارزندهاى ایفا مىکرد. همچنین در اهداى خون به رزمندگان جنگ تحمیلى کوتاهى نمىکرد و حتى یکبار در ماه رمضان خون خود را هدیه کرد تا جان جوانى را نجات دهد.
سرانجام، خفاشصفتان زمانه که تاب دیدن خدمات و فعالیتهاى وى را نداشتند، اقدام به ترور این طلبه انقلابى در یکى از خیابانهاى اصفهان کردند و او را در بهمنماه سال 1360 به شهادت رساندند.
منبع: وبسایت افق حوزه
وى پس از پیروزى انقلاب نیز براى حفظ و حراست از ارزشهاى دینى و اسلامى، به کوششهاى خود ادامه داد. این طلبه گرانقدر در زمان انتخابات و رفراندوم جمهورى اسلامى، مسئولیت انتظامات صندوقها را برعهده داشت. او در رمضان 1359 پس از سحر از خانه بیرون مىرفت و در وقت افطار بازمىگشت و خالصانه کار مىکرد؛ هرچه از او سؤال مىکردند کجا مىروى؟ پاسخ نمىگفت. بعدها پرده از کارهایش برداشت و گفت: «ما موظفیم مهمات را جابهجا کنیم، تا به دستور عوامل آمریکا بمباران نگردد.»
این طلبه انقلابى وظایف حوزوى خود را نیز به خوبى انجام مىداد و در ایام تعطیلى حوزه به یاسوج و توابع آن رفته و به تبلیغ دین مبین اسلام مىپرداخت. در ساختن بناهاى عامالمنفعه همچون مسجد، راه و... نقش ارزندهاى ایفا مىکرد. همچنین در اهداى خون به رزمندگان جنگ تحمیلى کوتاهى نمىکرد و حتى یکبار در ماه رمضان خون خود را هدیه کرد تا جان جوانى را نجات دهد.
سرانجام، خفاشصفتان زمانه که تاب دیدن خدمات و فعالیتهاى وى را نداشتند، اقدام به ترور این طلبه انقلابى در یکى از خیابانهاى اصفهان کردند و او را در بهمنماه سال 1360 به شهادت رساندند.
منبع: وبسایت افق حوزه