گذری بر مطبوعات خارجی؛
کتاب بخوانید و معمار زندگی خودتان باشید
اگر میخواهید كه هر بادی شما را متزلزل نكند و با هر عقیدهای خشمگین نشوید؛ تحتتاثیر هر عقیده و اندیشهای قرار نگیرید و قدرت كنترل خود را در میان گروهها و نحلههای فعال اجتماعی از دست ندهید کتابهای بیشتر بخوانید.
حتما بارها و بارها برایتان اتفاق افتاده كه كسی را در حال خواندن كتاب ببینید و با خود بیاندیشید واقعا كتاب خواندن چه فایده ای دارد. این سوالات و هجمه ها زمانی بیشتر می شود كه فردی در حال خواندن داستان و رمان باشد. سریعا افراد واكنش نشان داده و می گویند: صرف این همه وقت برای خواندن خیالات و توهمات یك نویسنده واقعا ضرورت دارد! بعضی نیز به صراحت می گویند؛ در زمانهای زندگی میكنیم كه با چند كلیك ساده به راحتی میتوان به اطلاعات مورد نیاز دست یافت. دیگر چه نیازی است كه ساعت هایمان را صرف كتاب خواندن كنیم. حتی دانشجویانمان هم تا حد ممكن از كتاب خواندن پرهیز میكنند و به استادی كه آنها را مجبور به كتاب خواندن بكند؛ علاقه ای ندارند.
جزوه به منبع اصلی دانشجویان ما تبدیل شده است. آنها سعی می كنند تحقیقاتشان را با منابع اینترنتی و ارجاعات اینترنتی به اتمام برسانند. اما سری به كتابخانه و كتاب هایش نزنند. نه تنها این موارد بلكه ما معضلات بی شمار دیگری نیز در زمینه مطالعه داریم. ساعات مطالعه در كشور ما بسیار پایین است. در بسیاری از كشورها در خیابان، مترو، اتوبوس و .... افراد هرگاه زمانی پیدا میكنند به سرعت كتابشان را بیرون آورده و شروع به مطالعه میكنند. اما جامعه ما اصلا با این تصویر مطابقت ندارد.
ایساك موهاوس در یادداشتی با عنوان" You'd Be Stronger If You Read More Books" در سایت FEE شما را به خواندن كتاب های بیشتر دعوت میكند. استدلال او تنها به این موضوع ختم نمی شود كه كتاب بیشتری بخوانید تا دامنهی اطلاعات شما بیشتر شود. بلكه از نظر او چنین كاری روحیه شما قوی می كنید. از نظر او هر كس تنها یك بار زندگی میكند و تنها یك بار میتواند زندگی خود را بسازد. پس باید با خواندن كتاب ها به بهترین نحو این زندگی را بنا كرد و تا پایان عمر سامان داد. موهاوس در طول یادداشت به چندین استدلال دیگر هم ارجاع میدهد و شما را مشتاقانه به خواندن كتابهای بیشتر دعوت میكند. در ادامه ترجمه این مقاله را میخوانید.
نویسنده یادداشت خود را با بیان تجربه خود از یك رمان آغاز می كند"در حالی كه رمان مشهور ری بردبروری، فارنهایت 451، را میخواندم؛ صحنهای توجه مرا جلب کرد. شخصیت اصلی داستان ذهن خود را بر روی انجام عملیات مهمی متمركز كرده است، اما او میترسد در مورد این عملیات به رئیس خود چیزی بگویید. از آنجا که رئیس او کتابهای بسیاری خوانده و او هیچ كتابی نخوانده است.
در نتیجه از یك دوست اهل مطالعهاش كمك میخواهد. به دوستش میگوید، چون من اهل مطالعه نیستم؛ در مواجهه با رئیسم به مشكل بر میخورم. رئیس در هنگام صحبت كردن از همهی کلمات و مفاهیم کتابهایی استفاده میكند كه تا به حال خوانده و به لحاظ ذهنی به آنها دسترسی دارد و مسلما هرگونه صحبتی از جناب رئیس در این زمان بیش از حد قانعكننده خواهد بود. در نتیجه دوستاش در چنین وضعیتی باید به عنوان راهنما و مربی به او كمك كند تا بتواند در مقابل رئیس خوب ظاهر شده و با قدرت كلمات رئیس را اقناع كند و مدیریت و جهتدهی به چنین موقعیتی را در دست بگیرد."
مفاهیم، استعاره ها و ایده هایی که ذهن تان را با آنها پر میکنید، زبان مفهومی و کلامی گستردهای هستند كه میتوانید به وسیلهی آنها خودتان را بهتر بشناسید و با آنها به دنیایی پر از دیگران (آدم ها، اشیا، تخیلاتو ...) بپیوندید.
اگر ما خود را از یک جریان پایدار مواد اولیه محروم کنیم، نتیجه نهایی، ناپایدار خواهد بود.در واقع اگر كارخانهی ساخت اندیشهی ما ورودی نداشته باشد؛ توقع خروجی و محصول نهایی داشتن هم بی مورد خواهد بود.
ما صنعتگرانی هستیم که زندگی خود را میسازیم و با ایدههایمان کار میکنیم. مسلما در صورتی كه برای ساخت زندگیمان، ایده های جدید و نو به آن وارد نكنیم؛ نباید منتظر برونداد خاصی باشیم.
پس از همین حالا شروع كنید و با كتاب خواندن، زندگیتان را به بهترین نحو ممكن بسازید.
جزوه به منبع اصلی دانشجویان ما تبدیل شده است. آنها سعی می كنند تحقیقاتشان را با منابع اینترنتی و ارجاعات اینترنتی به اتمام برسانند. اما سری به كتابخانه و كتاب هایش نزنند. نه تنها این موارد بلكه ما معضلات بی شمار دیگری نیز در زمینه مطالعه داریم. ساعات مطالعه در كشور ما بسیار پایین است. در بسیاری از كشورها در خیابان، مترو، اتوبوس و .... افراد هرگاه زمانی پیدا میكنند به سرعت كتابشان را بیرون آورده و شروع به مطالعه میكنند. اما جامعه ما اصلا با این تصویر مطابقت ندارد.
با خواندن كتاب به بهترین نحو زندگی را بنا كرده و سامان دهید
ایساك موهاوس در یادداشتی با عنوان" You'd Be Stronger If You Read More Books" در سایت FEE شما را به خواندن كتاب های بیشتر دعوت میكند. استدلال او تنها به این موضوع ختم نمی شود كه كتاب بیشتری بخوانید تا دامنهی اطلاعات شما بیشتر شود. بلكه از نظر او چنین كاری روحیه شما قوی می كنید. از نظر او هر كس تنها یك بار زندگی میكند و تنها یك بار میتواند زندگی خود را بسازد. پس باید با خواندن كتاب ها به بهترین نحو این زندگی را بنا كرد و تا پایان عمر سامان داد. موهاوس در طول یادداشت به چندین استدلال دیگر هم ارجاع میدهد و شما را مشتاقانه به خواندن كتابهای بیشتر دعوت میكند. در ادامه ترجمه این مقاله را میخوانید.نویسنده یادداشت خود را با بیان تجربه خود از یك رمان آغاز می كند"در حالی كه رمان مشهور ری بردبروری، فارنهایت 451، را میخواندم؛ صحنهای توجه مرا جلب کرد. شخصیت اصلی داستان ذهن خود را بر روی انجام عملیات مهمی متمركز كرده است، اما او میترسد در مورد این عملیات به رئیس خود چیزی بگویید. از آنجا که رئیس او کتابهای بسیاری خوانده و او هیچ كتابی نخوانده است.
در نتیجه از یك دوست اهل مطالعهاش كمك میخواهد. به دوستش میگوید، چون من اهل مطالعه نیستم؛ در مواجهه با رئیسم به مشكل بر میخورم. رئیس در هنگام صحبت كردن از همهی کلمات و مفاهیم کتابهایی استفاده میكند كه تا به حال خوانده و به لحاظ ذهنی به آنها دسترسی دارد و مسلما هرگونه صحبتی از جناب رئیس در این زمان بیش از حد قانعكننده خواهد بود. در نتیجه دوستاش در چنین وضعیتی باید به عنوان راهنما و مربی به او كمك كند تا بتواند در مقابل رئیس خوب ظاهر شده و با قدرت كلمات رئیس را اقناع كند و مدیریت و جهتدهی به چنین موقعیتی را در دست بگیرد."
اگر میخواهید تحت كنترل گروههای فعال اجتماعی قرار نگیرید، بیشتر کتاب بخوانید
موهاوس از این داستان نتیجه میگیرد كه اگر میخواهید قوی تر و قدرتمندتر زندگی خود را به پیش ببرید و نیروی محركه زندگی خودتان باشید؛ اگر می خواهید كه هر بادی شما را متزلزل نكند و با هر عقیدهای خشمگین نشوید؛ تحت تاثیر هر عقیده و اندیشهای قرار نگیرید و قدرت كنترل خود را در میان گروهها و نحلههای فعال اجتماعی از دست ندهید و تحت كنترل آنها قرار نگیرید؛ کتابهای بیشتر بخوانید.مفاهیم، استعاره ها و ایده هایی که ذهن تان را با آنها پر میکنید، زبان مفهومی و کلامی گستردهای هستند كه میتوانید به وسیلهی آنها خودتان را بهتر بشناسید و با آنها به دنیایی پر از دیگران (آدم ها، اشیا، تخیلاتو ...) بپیوندید.
اگر خود را در دریای ایدهها و افكار غرق نكنید در دریای مشكلات غرق میشوید
اگر خودتان را در دریای ایدهها و افكار غرق نكنید، در آینده نخواهید توانست به آن ایدهها بیاندیشید یا حتی به آنها پاسخ دهید. در نتیجه در دریای مشكلات احتمالی غرق خواهید شد.اگر ما خود را از یک جریان پایدار مواد اولیه محروم کنیم، نتیجه نهایی، ناپایدار خواهد بود.در واقع اگر كارخانهی ساخت اندیشهی ما ورودی نداشته باشد؛ توقع خروجی و محصول نهایی داشتن هم بی مورد خواهد بود.
با كتاب میتوان پنجرهی ایدههای جدید، چالشبرانگیز و بزرگ را گشود
موهاس در ادامه تاكید میكند كه منظورم توییتها، فیلمهای برجسته ویدئویی و ... نیست. من در مورد کتاب ها صحبت میکنم؛ كتابهایی كه ساعتها پای آنها مینشینید. با آنها هفتهها کار میکنید. با كتابها میتوان پنجرهی ایدههای جدید، چالشبرانگیز و بزرگ را گشود و به آنها اندیشید.در درون خود فقط یك یا دو ارسطو یا افلاطون جایگذاری كنید
در درون خود فقط یك یا دو ارسطو یا افلاطون و یا هر اندیشمند دیگری جایگذاری كنید؛ در نهایت توانایی بیشتری برای شناخت خودتان كسب خواهید كرد. در نهایت هم در برابر فشارها بیشتر مقاومت خواهید كرد و توانایی حل مسئله و مشكلات شما هم عمق پیدا میكند.ما صنعتگرانی هستیم که زندگی خود را میسازیم و با ایدههایمان کار میکنیم. مسلما در صورتی كه برای ساخت زندگیمان، ایده های جدید و نو به آن وارد نكنیم؛ نباید منتظر برونداد خاصی باشیم.
خود را با سرگرم كردن به رسانههای دیجیتال و انواع و اقسام شبكه مجازی گول نزنید
پس شروع به كار كنید و چیزی بسازید كه در برابر فشارها مقاومت كند و با هر فشار ناچیزی متزلزل نشود. در این میانه خود را با سرگرم كردن به رسانههای دیجیتال و انواع و اقسام شبكه مجازی گول نزنید. با آنها نمی توانید به نگرش و دیدگاهتان عمق ببخشید و تنها در سطح باقی خواهید ماند. با اتكا به این شبكه ها و ... تنها می توانید اسكلتی سست برای زندگی تان بسازید و مسلما با وزش بادی اندك اسكلت و اساس زندگی شما فرو خواهد ریخت. پس تا می توانید كتاب بخوانید تا اسكلتی محكم برای زندگیتان بنا كنید.پس از همین حالا شروع كنید و با كتاب خواندن، زندگیتان را به بهترین نحو ممكن بسازید.