تبیان، دستیار زندگی
به یقین اولین بانی کعبه حضرت ابراهیم خلیل (ع) بوده است و ساکنان اطراف کعبه بعد از بنای آن، تنها فرزندش اسماعیل و قومی از قبایل یمن به نام «جرهم» بوده اند. ساختمان كعبه تقریبا مربع شكل بنا گردیده است که هر ضلع آن به سمت یکی از جهات چهارگانه شمال، جنوب، مشر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کعبه، تاریخچه بنا و بانیان آن (1)

كعبه

به یقین اولین بانی کعبه حضرت ابراهیم خلیل (ع) بوده است  و ساکنان اطراف کعبه بعد از بنای آن، تنها فرزندش اسماعیل و قومی از قبایل یمن به نام «جرهم» بوده اند. ساختمان كعبه تقریبا مربع شكل بنا گردیده است که هر ضلع آن به سمت یکی از جهات چهارگانه شمال، جنوب، مشرق و مغرب قرار گرفته و بدین جهت این گونه بنا گردیده است که بادها هر قدر هم که شدید، به محض برخورد  با آن شکسته شود و نتوانند آن را خراب کند.

و این بنای ابراهیم(ع) همچنان پای بر جا بود تا آن که یک بار عمالقه آن را تجدید بنا کردند و یک بار دیگر قوم جرهم ( و یا اول جرهم بعد عمالقه همچنان که در روایت وارده از امیرالمومنین این طور آمده بود) .(2)

و آنگاه وقتی زمام امر کعبه به دست «قصیّ بن کلاب» ، یکی از اجداد رسول خدا (ص) ، افتاد (قرن دوم قبل از هجرت) ، قصی آن را خراب و از نو با استحکامی بیشتر بنا نمود و با چوب روم (درختی شبیه به نخل) و کنده های نخل آن را پوشانیده در کنار آن بنایی دیگر به نام دارالندوه ساخت که در حقیقت مرکز حکومت و شورای وی با اصحابش بود.

آنگاه جهات کعبه را بین طوایف قریش تقسیم نموده که هر طایفه ای خانه های خود را بر لبه مطاف پیرامون کعبه بنا و در خانه های خود را به سمت مطاف باز کردند.

ساختمان كعبه تقریبا مربع شكل بنا گردیده است که هر ضلع آن به سمت یکی از جهات چهارگانه شمال، جنوب، مشرق و مغرب قرار گرفته و بدین جهت این گونه بنا گردیده است که بادها هر قدر هم که شدید، به محض برخورد  با آن شکسته شود و نتوانند آن را خراب کند.

بعضی گفته اند: پنج سال قبل از بعثت نیز یک بار دیگر کعبه به وسیله سیل منهدم شد و طوایف قریش عمل ساختمان آن را در بین خود تقسیم کردند و بنّایی که آن را می ساخت مردی رومی به نام «یاقوم» بود و نجّاری مصری او را کمک می‌کرد و چون به محلی كه می‌بایست حجرالاسود را نصب كنند رسیدند در بین خود نزاع کردند که این شرافت نصیب کدام یک از طوایف باشد؟ در آخر همگی بر آن توافق کردند که محمد(ص) را (که در آن روز 35 ساله بود) بین خود حکم قرار دهند؛ چون به وفور عقل و روشنی رای او آگاهی داشتند. آن جناب دستور داد تا ردایی بیاورند و حجر الاسود را در آن نهاده و به قبایل فرمود تا پیرامون آن را گرفته بلند کنند و حجر را در محل نصب؛ یعنی رکن شرقی بالا بیاورند آنگاه خودش سنگ را برداشت و در جای خود گذاشت.

و آنگاه وقتی زمام امر کعبه به دست «قصیّ بن کلاب» ، یکی از اجداد رسول خدا (ص) ، افتاد (قرن دوم قبل از هجرت) ، قصی آن را خراب و از نو با استحکامی بیشتر بنا نمود و با چوب روم (درختی شبیه به نخل) و کنده های نخل آن را پوشانیده در کنار آن بنایی دیگر به نام دارالندوه ساخت که در حقیقت مرکز حکومت و شورای وی با اصحابش بود.

و چون خرج بناّیی، آنان را به ستوه آورده بود بلندی آن را به همین مقدار که فعلاً هست گرفتند و یک مقدار از زمین زیربنای قبلی از طرف حجر اسماعیل خارج ماند و جزو حجر شد؛ چون بنا را کوچکتر از آنچه بود ساختند و این بنا همچنان بر جای بود تا زمانی که عبدالله بن زبیر در عهد یزید بن معاویه علیهما اللعنة و العذاب بر حجاز مسلط شد و یزید سرداری به نام حصین به سرکوبی اش فرستاد و در اثر نبرد و سنگهای بزرگی که لشکر یزید با منجنیق به طرف شهر مکه پرتاب می کردند کعبه خراب شد و آتشهایی که باز با منجنیق به سوی شهر می‌ریختند پرده کعبه و قسمتی از چوبهایش را سوزانید بعد از آن با مردن یزید جنگ تمام شد. عبدالله بن زبیر به فکر افتاد کعبه را خراب نموده بنای آن را تجدید کند، دستور داد گچی ممتاز از یمن آوردند و آن را با گچ بنا نمود و حجر اسماعیل را جزو خانه کرد و در کعبه را که قبلاً در بلندی قرار داشت تا روی زمین پایین آورد و در مقابل در قدیمی، دری دیگر کار گذاشت تا مردم از یک در درآیند و از در دیگری خارج شوند و ارتفاع بیت را تا 27 ذراع (تقریباً سیزده متر و نیم) قرار داد و چون از نیایش فراغت یافت، داخل و خارج آن را با مشک و عبیر معطر کرد و آن را با جامه ای از ابریشم پوشانید و در هفدهم رجب سال 64 هجری از این کار فارغ گردید.

و بعد از آن که عبدالملک مروان متولی امر خلافت شد حجاج بن یوسف به فرمانده لشکرش دستور داد تا به جنگ عبدالله بن زبیر برود که لشکر حجاج بر عبدالله غلبه کرد و او را شکست داده کشت و خود داخل بیت شد و عبدالملک را بدانچه ابن زبیر کرده بود خبر داد. عبدالملک دستور داد خانه ای را که عبدالله ساخته بود خراب نموده به شکل قبلی اش برگرداند. حجاج دیوار کعبه را از طرف شمال شش ذراع و یک وجب،خراب نموده و به اساس قریش رسید و بنای خود را از این سمت بر آن اساس نهاد و باب شرقی کعبه را که ابن زبیر پایین آورده بود در همان جای قبلی اش (تقریباً یک متر و نیم یا دو متر بلندتر از کف) قرار داد و باب غربی را که عبدالله اضافه کرده بود مسدود نمود؛ آنگاه زمین کعبه را با سنگهایی که زیاد آمده بود فرش کرد.

وضع کعبه بدین منوال باقی بود تا آن که سلطان سلیمان عثمانی در سال 960 روی کار آمده سقف کعبه را تغییر داد. و چون در سال 1121 هجری احمد عثمانی متولی امر خلافت گردید مرمتهایی در کعبه انجام داد و هنگامیكه سیل عظیم سال 1039 بعضی از دیوارهای سمت شمال و شرق و غرب آن را خراب کرده بود سلطان مراد چهارم یکی از پادشاهان آل عثمان دستور داد آن را ترمیم کردند و کعبه دیگر دستکاری نشد تا امروز(  سال 1375 هجری قمری و یا سال 1345 هجری شمسی ).

پی‌نوشت‌ها:

1- ترجمه تفسیر المیزان، 3/554.

2- تفسیر برهان، 1/301/ح36.

منبع:

مباحثی علمی در المیزان، ج1، صص175-177، با تصرف.