وقتی والدین در خدمت اوامر و درخواست های فرزندان قرار می گیرند
کودک حق به جانب، دشمن والدین
هیچ والدینی فرزندش را با این هدف که او آدمی حق به جانب و طلبکار از دیگران باشد تربیت نمیکند. اما این مساله به راحتی رخ میدهد حتی برای والدینی که به شدت نسبت به نوع پرورش و تربیت فرزندشان حساس هستند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : جمعه 1397/01/03
حقیقت این است که والدین تمام تلاش خود را میکنند تا خیر و خوبی، رفاه و شادی و کودکی سرشار از آرامش را برای فرزند فراهم کنند. اما ممکن است این مساله این تلقی اشتباه را در کودک ایجاد کند که او در زندگی حق به جانب است و همه چیز در زندگی برای او فراهم است.
پدرومادری که همه تلاش خود را برای شاد نگه داشتن کودک انجام میدهند، همه درخواستها را پاسخ میدهند و همه نیازهای غیرضروری را فراهم میکنند این ذهنیت را در کودک ایجاد میکنند که او مرکز و محور جهان است و والدین در خدمت اوامر و خواستههای او هستند.
مسلم است که برآوردن نیازهای اساسی و بخشی از نیازهای غیرضروری کودک باید برآورده شود اما لزومی ندارد همه خواستههای یک کودک بدون قید و شرط و بدون توجه به اثرات و تبعات آن فراهم شود.
گاهی لازم باشد برای خوشحال کردن کودک یک اسباب بازی اضافه، یا یک تکه لباس مازاد بخرید. اما قرار نیست همه خواستههای او همواره تامین شود چون او با داشتن ۱۰ عدد شلوار جین خوشحال میشود.
شما به عنوان یک والد وظیفه داری لباس و غذای مناسب و کافی برای فرزندتان فراهم کنید، اما اگر او در هر فروشگاهی به دنبال خرید یک لباس تازه است بدون آنکه نیازی به آن داشته باشد شما را در برابر زیادهخواهی قرار داده است.شاید گاهی لازم باشد برای خوشحال کردن کودک یک اسباب بازی اضافه، یا یک تکه لباس مازاد بخرید. اما قرار نیست همه خواستههای او همواره تامین شود چون او با داشتن ۱۰ عدد شلوار جین خوشحال میشود. بله کودکانی هستند که دهها عدد باربی و لگوی بازی دارند، چندین پیراهن نپوشیده در کمد لباسشان دارند و هر بار که به خیابان میروند توقع یک شام اعلا را دارند.
اما یادتان باشد وقتی همه چیز فراهم است شما این احساس را در کودکتان تقویت میکنید که او همواره حق دارد، میتواند همیشه طلبکار باشد و برای چیزهایی که ندارد غرولند کند.اینکه بخواهید فرزندتان را شاد نگه دارید فوقالعاده است اما برای اینکار راه درست را در پیش بگیرید. وظیفه شما این است که به کودکتان در توسعه مهارتها و شکلگیری درست شخصیت کمک کنید. اما کودک خودخواه، خودمحور و حق به جانب شخصیت مطلوب و پذیرفته شدهای نیست.
کودک حق به جانب را بشناسید
کودک حق به جانب را میتوانید با برخی از ویژگیها بشناسید. این نشانهها به شما کمک میکنند تا بفهمید آیا او شخصیتی حق به جانب دارد یا نه:
ـ او نمیتواند با حقیقت از دست دادن برخی از چیزها کنار بیاید.
ـ او تحمل شکست در یک بازی ساده و مسابقههای غیر حساس را ندارد.
ـ او تحمل نه شنیدن را ندارد.
ـ او هرگز در امور خانه به شما کمک نمیکند.
ـ اگر از او درخواست کمک داشته باشید، مثلا بگویید یک لیوان آب برایم بیاور غرولند میکند.
ـ او طوری رفتار میکند که گویی قوانین برای دیگران است نه خودش.
ـ اگر مشکلی در مدرسه یا جامعه داشته باشد از شما انتظار دارد که آن را حل و فصل کنید بدون اینکه خودش تلاشی بکند.
ـ او همیشه انتظار دارد در ازای هر رفتار خوب جایزه دریافت کند.
ـ او توجهی به نیازها و خواستههای دیگران ندارد. خودخواهانه و خودمحور رفتار میکند.
ـ مسئولیت رفتارش را نمیپذیرد و نسبت به بدرفتاریاش احساس گناهی ندارد.
ـ هیچ چیز برای او کافی نیست. او همیشه بیشتر، بزرگتر و بهتر را میخواهد.
ـ او در مقابل چیزی که دریافت میکند سپاسگزار و قدردان نیست.
ـ او همیشه برای روز تولدش فهرست بیپایان خواستهها را دارد حتی اگر بداند برخی از آنها در توان شما نیست.
ـ او به راحتی احساس ناکامی و ناامیدی میکند مگر اینکه همهچیز همانطور که خواسته فراهم شود.
مقابله با شخصیت حق به جانب
مقابله با کودک حق به جانب از والدین آغاز میشود. شما همین امروز میتوانید برای رفع این مشکل اقدام کنید. فقط کافی است یاد بگیرید همواره تسلیم خواستههای فرزندتان نباشید و با اقتدار در برابر خواستههای بیمورد و غیرضروری بایستید.
از انجام دادن دست بکشید
از امروز این عادت را که هرکاری را برای فرزندتان انجام بدهید کنار بگذارید. مسئولیتهایش را به عهده نگیرید. کاری را که میدانید به راحتی از عهده آن بر میآید را انجام ندهید و خیلی صریح و قاطع بگویید که خودش باید کارهایش را انجام بدهد.
یاد بدهید که بازنده خوب باشد
بدون شک فرزند شما نمیتواند همیشه برنده باشد. او باید هنر کنار آمدن با از دست دادن و باختن را یاد بگیرد. اگر او در مدرسه نمره کمی گرفت، در فوتبال گل خورد و در بازیهای خانوادگی باخت باید با آن کنار بیاید.
مقابله با کودک حق به جانب از والدین آغاز میشود. شما همین امروز میتوانید برای رفع این مشکل اقدام کنید. فقط کافی است یاد بگیرید همواره تسلیم خواستههای فرزندتان نباشید و با اقتدار در برابر خواستههای بیمورد و غیرضروری بایستید.
در بازیهای خانوادگی سعی نکنید طوری بازی کنید که همیشه او برنده باشد. وقتی شکستی میخورد و مایوس است از او حمایت کنید تا برای پیروزیهای بعدی تلاش نکنید اما طوری رفتار نکنید که گویا این حق او نبوده که شکست بخورد و دیگران مقصر هستند.
ارزش پول را نشان بدهید
درباره پول با فرزندتان حرف بزنید. او باید بداند که پول ارزشمند است و آدمها به آن نیاز دارند. او باید بداند که پول با تلاش به دست میآید و خرج کردن آن نیاز به برنامه ریزی دارد.
گاهی لازم است هزینههای زندگی را به فرزندتان بگویید. به ویژه اگر او نوجوان است باید بداند که خواستههای او در هزینههای زندگی شما چه تاثیری دارد.
برای کودکان کوچکتر از ۹ سال درک ارزش پول چندان ساده نیست. آنها نمیدانند پول چگونه به دست میآید و زندگی دقیقا چه خرجهایی دارد. با این حال این وظیفه شماست که مطابق با سن کودک درباره اهمیت و جایگاه پول حرف بزنید.
بگویید «نه»
به عنوان یک والد «نه» گفتن نباید برایتان سخت باشد. نگران احساس یاس و اندوه او نباشید.
او باید یاد بگیرد که همه خواستهها قابلیت فراهم شدن را ندارند و شادی آدمها وابسته به فراهم شدن همه چیز به بهترین وجه نیست.
در واقع این خدمت مهمی است که به فرزندتان میکنید. شما همیشه در کنار او نیستید و دیگران در آینده به راحتی با او مخالفت خواهند کرد.
او در روابط عاطفی و کاری خود مثل هر آدم دیگری نه خواهد شنید و شما نمیتوانید جلوی این روند عادی زندگی را بگیرید. اجازه بدهید او هنر کنار آمدن با نداشتهها را هم یاد بگیرد.
منبع : اطلاعات