تبیان، دستیار زندگی

ازدواج های ماندگار چگونه اند؟

مدیریت انتظارات درباره ازدواج

باور‌های ما در واقع بستر انتظارات ما هستند و انتظاراتمان، طرز فکر و رفتار ما را در ازدواج جهت می‌دهد. با اینکه انتظارات از دل باور‌ها بیرون می‌آیند اما خاصیت انعطاف پذیری نیز دارند. انتظارات می‌توانند با توجه به شناخت بهتری که در طول زمان از همسر خود پیدا می‌کنیم تغییر کنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
ازدواج، زندگی مشترک، روابط صمیمی،ازدواج موفق،کلوب ازدواج، پیش نیازهای ازدواج
انتظارات غیر واقعی ریشه ی بسیاری از نارضایتی‌ها در زندگی مشترک اند. طبق عقیده ی روانشناسان، انسان‌ها بر اساس نظام‌های فکری و باورهایشان زندگی می‌کنند. باورهای ما در واقع هر آن چیزی است که به نظر ما درباره ی دنیا، خودمان، روابط با سایر افراد و بسیاری موارد دیگر، صدق دارد. نظام باورهای ما اساسا مجموعه‌ای از حقایقی است که در ذهن ما تعریف شده و نحوه ی زندگی، رفتار، گفتار و طرز فکر ما را جهت می‌دهند. در روابط صمیمی، این باورها استانداردهایی را برای ما تعریف خواهند کرد. استانداردهایی از جمله اینکه در رابطه چه گونه رفتار می‌کنیم و انتظار داریم با ما چه گونه رفتار شود. ما این باورها را با خود وارد روابطمان می‌کنیم در حالیکه ممکن است برخی از آنها منطقی و برخی دیگر غیر معقول باشند. باور‌های غیرمنطقی باورهایی‌اند که با رفتار معمول آدم‌ها تطابق ندارند. باور‌هایی مثل اینکه «همسر ما باید همیشه خواسته‌های ما را بپذیرد.»
توقعات بسیار بالا به سختی پاسخ داده می‌شوند. چنان چه قادر نباشیم توقعاتمان را بر اساس واقعیت‌ها تنظیم کنیم، احتمالاً مداوم احساس نارضایتی و ناکامی خواهیم کرد.

باور‌های ما در واقع بستر انتظارات ما هستند و انتظاراتمان، طرز فکر و رفتار ما را در ازدواج جهت می‌دهد. با اینکه انتظارات از دل باور‌ها بیرون می‌آیند اما خاصیت انعطاف پذیری نیز دارند. انتظارات می‌توانند با توجه به شناخت بهتری که در طول زمان از همسر خود پیدا می‌کنیم تغییر کنند. ما با نظاره کردن رفتار همسرمان در موقعیت‌های مختلف می‌توانیم رفتار آنها در شرایط مشابه را در آینده حدس بزنیم. بدین ترتیب شاید بتوان گفت در واقع باور ما نیز درباره‌ی فرد تغییر کرده و در نتیجه تغییر انتظارات نیز میسر است.
اغلب زوج‌ها زندگی مشترک خود را با انتظارات مثبتی از آینده و همسرشان آغاز می‌کنند. چنین انتظاراتی فواید قابل توجهی دارند، چرا که باعث می‌شوند افراد مثبت بیاندیشند و به طبع آن امکان برقراری ارتباط، بیان احساسات، همراهی و همدلی نیز فراهم می‌شود. اما برخی انتظارات ممکن است بیش از حد «مثبت» باشند. بطور مثال تحقیقات نشان داده که تصویر ذهنی افراد از دوران بازنشستگی در میزان تطبیق و پذیرش شرایط جدید پس از ترک کار، بسیار تاثیر گذار است. افرادی که تصویری بیش از حد مثبت و رویایی از دوران بازنشستگی دارند معمولا در مواجهه با حقیقت امر دچار ناکامی می‌شوند. این احساس ناکامی پیامدهای مخربی در پی خواهد داشت. فرد ممکن است در معرض انواع احساسات منفی مانند افسردگی قرار گیرد و انگیزه خود را نیز از دست بدهد. بسیاری در این شرایط، برای رهایی از این ناکامی و نا امیدی، تصمیم می‌گیرند به سر کار برگردند.
همین الگوی رفتاری درباره ی ازدواج نیز وجود دارد. توقعات بسیار بالا به سختی پاسخ داده می‌شوند. چنان چه قادر نباشیم توقعاتمان را بر اساس واقعیت‌ها تنظیم کنیم، احتمالاً مداوم احساس نارضایتی و ناکامی خواهیم کرد. این نارضایتی نه تنها انگیزه ما برای پیش بردن رابطه و قوی‌تر ساختن آن را از بین می‌برد، بلکه ممکن است اساس انتخاب شما را نیز زیر سوال ببرد. علاوه بر این باید اشاره کنیم که درست مثل عشق‌های پر شور و حرارت، انتظارات بیش از حد مثبت نیز چشم انسان را به روی حقایق می‌بندند. وقتی ما توقع بهترین‌ها را داریم، ضعف‌ها و کاستی‌های همسرمان را نمی‌بینیم و در نهایت با خود فکر می‌کنیم انتخاب اشتباهی کرده ایم.
انتظارات همچنین وقتی به ابزار سنجشی تبدیل می‌شوند که احساسات ما را جهت دهی می‌کنند، دردسر ساز خواهند شد. این در واقع همان «ای کاش»‌ها و «باید و نباید»‌هاست. جملاتی از قبیل «کاش رانندگی ات بهتر بود»، «کاش این را نمی‌گفتی»،« باید درآمد بیشتری داشته باشی»، «نباید اینطور رفتار کنی». این نوع از انتظارات وقتی برآورده نشوند رفتار ما را تغییر خواهند داد. اگر بتوانیم انتظاراتمان را بر اساس توانایی‌ها و رفتارهای همسرمان تنظیم کنیم و نیز بخشش را بیاموزیم و به کار ببندیم مشکلی پیش نخواهد آمد. در غیر این صورت، توقعات پاسخ داده نشده ما را ناکام و ناراضی و همسرمان را ناراحت و خشمگین خواهد کرد. این فضای منفی، احتمال دعواهای سنگین بین زوج‌ها را افزایش می‌دهد، زیرا در این شرایط موضوع دعوا نه موضوعی خاص، بلکه خود اشخاص و شخصیت و توانایی و رفتار آنها‌ست.
حل کردن چنین بحث‌هایی بسیار دشوار است.دو عنصر تعیین کننده در مدیریت سطح انتظارات، واقع گرایی و انعطاف پذیری است. اگر انتظار دارید همسرتان رفتار خاصی داشته باشد یا مسیر خاصی را دنبال کند اما اینطور نیست، شاید وقت آن رسیده که بپذیرید توقع شما غیرواقعی است و لازم است در آن تجدید نظر کنید. برخی از انتظارات، مانند انتظار رفتار محترمانه منطقی و منصفانه اند. اما انتظاراتی که از باورهای غیر منطقی نشأت می‌گیرند مشکل ساز‌اند.
انتظاراتی مانند «همسرم باید در تمامی لحظات با عشق و محبت با من رفتار کند.» به خاطر داشته باشید به هیچ عنوان نباید این انتظارات را ابزاری برای قضاوت افراد قرار داد.
در یک ازدواج موفق، طرفین بیش از آنکه عاشق هم باشند، همراه هم‌اند. در ازدواج‌های ماندگار بیش از آنکه عشق در رابطه پررنگ باشد، امنیت و آرامش اهمیت دارد.

نکته ی دیگری که باید به خاطر داشت این است که در یک ازدواج موفق، طرفین بیش از آنکه عاشق هم باشند، همراه هم‌اند. در ازدواج‌های ماندگار بیش از آنکه عشق در رابطه پررنگ باشد، امنیت و آرامش اهمیت دارد. البته این به معنی عدم وجود احساسات عاشقانه نیست، اما باید پذیرفت شد چنین احساساتی پس از گذشت زمان کاهش خواهد یافت. تحقیقات نشان می‌دهد میزان رضایت از ازدواج در طول چند سال اولیه به طرز بارزی کاهش می‌یابد. همین اتفاق پس از گذشت ۷-۸ سال مجدد تکرار می‌شود. همچنین هنگامی که فرزند اول وارد دوران نوجوانی می‌شود رضایت افراد از رابطه زناشویی در حد پایینی است.
اما زوج‌هایی که سالهاست با هم ازدواج کرده اند، به مراتب با هم راحت تر‌اند و توانسته‌اند توقعاتشان را مدیریت کنند تا با نیازهای یک ازدواج همخوانی داشته باشند. با بالا رفتن سن، افراد در تمام روابط خود کمتر احساسی رفتار می‌کنند. کاهش رفتارهای احساسی به معنی افزایش پایداری ازدواج است. در ازدواج‌های ماندگار نیز اختلافات وجود دارند اما طرفین را کمتر آزار می‌دهند و خاطرات مشترک و همدلی‌ها بیشتر به نظر می‌آیند.
در نهایت باید پذیرفت احساسات روزهای اول ازدواج با مرور زمان تغییر خواهند کرد، اما انواع و سطوح دیگری از خوشحالی و رضایت نیز وجود دارند. بسیاری از افراد انتظار تغییرات و حوادث زندگی را ندارند و ممکن است آنها را اشتباه برداشت کنند. مثلا فکر کنند روزهای خوش زندگی مشترک تمام شده، یا حتی در انتخاب همسر اشتباه کرده اند. اما این تغییرات در تمامی روابط روی می‌دهد بنابراین پایان دادن به یک ازدواج برای رسیدن به تجربه‌ای متفاوت، اشتباهی بزرگ است، چرا که همین روند در ازدواج‌های بعدی نیز اتفاق خواهد افتاد. اگر این واقعیات را بپذیریم، توقعاتمان نیز واقعی‌تر خواهند بود. زوج‌هایی که توقعاتی واقع گرایانه دارند کمتر دچار ناامیدی و ناکامی می‌شوند و قادر‌اند نگاهی مثبت و امیدوارانه نسبت به همسر و زندگی مشترک خود داشته باشند. ‏
منبع : اطلاعات
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.