تبیان، دستیار زندگی

نحوه ی شناخت خدا

راه عقل یا راه استدلال و فلسفه؛ این راه گرچه سخت و پر پیچ و خم است و طى آن و فهماندن و فهمیدنش نیاز به مقدمات زیادى دارد؛ ولى بهترین و محكم ترین طریق خداشناسى و معرفت به حضرت ربوبى است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خداوند
راه هاى پیش روى بشر براى خداشناسى، سه قسم است:

الف. راه دل یا فطرت؛ یعنى، هر انسانى به مقتضاى آفرینش و ساختمان اصلى روح خود، خدا را مى شناسد؛ بدون اینكه نیاز به اكتساب و تحصیل علوم مقدماتى داشته باشد. منظور از فطرت، عقل نیست؛ بلكه مقصود، «دل» است. عارفان از آنجا كه به نیروى عشق فطرى ایمان و عقیده دارند، در تقویت این نیرو مى كوشند. اگر بخواهیم بدانیم آیا چنین احساسى در آدمى هست یا خیر؟ دو راه در پیش داریم:

1. خودمان شخصا و عملاً، دست به آزمایش در وجود خویش و دیگران بزنیم.
2. ببینیم دانشمندانى كه سالیان دراز در زمینه روان آدمیان، از جنبه مسائل معنوى مطالعه و تحقیق كرده اند، چه نظرهایى دارند.

ب. راه حس و علم، یا راه طبیعت؛ این راه به نوبه خود به سه راه دیگر تقسیم مى شود:
1. راه تشكیلات و نظاماتى كه در ساختمان جهان به كار رفته است.

2. راه هدایت و راهنمایى نادیده اى كه موجودات را در مسیر خویش مى اندازد.

3. راه حدوث و پیدایش عالم.

ج. راه عقل یا راه استدلال و فلسفه؛ این راه گرچه سخت و پر پیچ و خم است و طى آن و فهماندن و فهمیدنش نیاز به مقدمات زیادى دارد؛ ولى بهترین و محكم ترین طریق خداشناسى و معرفت به حضرت ربوبى است.
هر یك از این سه راه، از وجهى بر راه هاى دیگر رجحان دارد:
راه دل و فطرت، از نظر شخصى كامل ترین راه ها است؛ یعنى، براى هر انسان بهتر، لذت بخش تر و مؤثرتر این است كه از راه دل، به معرفت خداوند راه یابد؛ ولى نمى توان آن را به صورت یك دانش قابل تعلیم و تعلّم براى عموم درآورد.
راه مطالعه حسى و علمى خلقت، از نظر سادگى، روشنى و عمومیت، بهترین راه ها است؛ اما این راه تنها ما را به وجود قوّه شاعر، علیم و حكیم و مدبّرى كه طبیعت را مى گرداند، معتقد مى كند؛ اما اینكه آیا آن قدرت خدا است و مصنوع صانع دیگرى نیست یا نه...؛ علوم حسى بشر، از نفى و اثبات آن ناتوان است.

راه عقل، تنها راهى است كه خداشناسى را به صورت یك علم مثبت، منسجم و منطقى درمى آورد.[1]
بر اساس مطالب پیش گفته، با شناخت نفس یا روح و یا حقیقت خود و توجه به این امر كه اصل ما (روح) ما چه بوده، چه گشته و چه مى تواند باشد و آگاهى از چگونگى تهذیب نفس و طریق سلوك و راه حصول كمال، مى توانیم خداوند را با علم حضورى اكتسابى بیشتر، بهتر و عمیق تر بشناسیم. در واقع، معرفت نفس ـ كه پلى براى معرفت خداوند است ـ همان سلوك  عملى و شرعى است. بنابراین، امرى كه انسان را به شهود وجه حق مى رساند، شناخت حقیقت خود و حركت به سوى مقام اصلى خویش است و این، جز با تحصیل تقوا میسر نخواهد بود. در این زمینه، توصیه مى شود كتاب مقالات استاد محمد شجاعى را با دقت، تكرار و وسواس مطالعه فرمایید. به هر حال باید دانست كه:

هر كسى اندازه روشندلى غیب را بیند به قدر صیقلى
هر كه صیقل بیش كرد، او بیش دید بیشتر آمد بر او صورت پدید[2]

پی نوشت:
[1]. اصول فلسفه و روش رئالیسم، مقدمه استاد مطهرى، ج 5، صص 51 ـ 70.
[2]. مثنوى، دفتر چهارم، ابیات 2909 ـ 2910.

منبع : پرسمان دانشجویی
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.