تبیان، دستیار زندگی
محیی‌الدین در عرفان عملی نیز قدمی راسخ داشت. یعنی اصلا از اول عمرش اهل ریاضت و مجاهده بوده است. محی‌الدین اول كسی است كه عرفان را متفلسف كرد یعنی به صورت یك مكتب منظم درآورد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عرفان نظری(2)

كبوتر

محیی‌الدین در عرفان عملی نیز قدمی راسخ داشت. یعنی اصلا از اول عمرش اهل ریاضت و مجاهده بوده است. محی‌الدین اول كسی است كه عرفان را متفلسف كرد یعنی به صورت یك مكتب منظم درآورد. اصلا مسئله‌ی «وحدت وجود» كه محور عرفان است (و حتی در عرفان عملی نیز همین‌طور است زیرا آن توحیدی كه عارف آخرش به آن می‌رسد همان و حدت وجود است) اولین بار توسط محیی‌الدین عربی بیان گردید و او بود كه شاگردهای عظیم و بزرگی تربیت كرد و هركس هم كه از آن زمان به بعد آمده بدون شك ریزه‌خوار خوان محیی‌الدین است. اصلا این مرد یك شور و غوغای عرفانی در جهان اسلام بپا كرد.

محیی‌الدین در عرفان عملی نیز قدمی راسخ داشت. یعنی اصلا از اول عمرش اهل ریاضت و مجاهده بوده است.

او از نظر نژاد عرب است. یعنی طایی اندلسی است. به او می‌گویند: «محیی‌الدین عربی طایی اندلسی». عربی می‌‌گویند چون عرب است. طایی می‌گویند چون از قبیله‌ی «طی» است. حاتمی می‌‌گویند چون از اولاد عدی بن حاتم است. نسلش به حاتم طایی می‌رسد. اندلسی می‌گویند چون در اندلس (یعنی همان اسپانیای فعلی) ساكن بود. در آن وقت اندلس اسلامی بود و مركز بزرگی برای تمدن و فرهنگ اسلامی بوده است. در هر قسمتی، چه در ادبیات چه فلسفه چه عرفان چه طب چه ریاضیات. و اشخاص بسیار بزرگی به وجود آورده و چه سرنوشت غم‌انگیزی هم دارد كه عجیب است. مسیحی‌ها آمدند و آنجا را اشغال كردند و از آن به بعد هم دیگر اسپانیا روی سعادت ندید.

محیی‌الدین مسافرتهای زیادی به دنیای اسلام كرد. اولا سالهای زیادی مجاور مكه بوده و مجاورت مكه و بیت‌‌الله الحرام و مجاورت قبر مقدس پیامبراكرم(ص) جزو چیزهایی بوده كه عرفا برای خودشان لازم می‌دانسته‌اند كه یك مدتی در این مكانها باشند و مجاور باشند و برای مجاورت این مكان یك آثار خاصی قایل بودند. نه تنها عرفا، غیر عرفا هم همین‌جور بوده‌اند. شما می‌بینید كه زمخشری اهل ماوراءالنهر است. اهل شمال ایران قدیم. یعنی سرزمین شوروی كنونی. سرزمین بسیار سردسیر. از آنجا حركت می‌كند می‌آید. سالهای زیاد مجاور سرزمین داغ مكه می‌شود. كه من تعجب می‌كنم یك آدمی كه عادتش بوده كه در سرزمین‌های سرد زندگی كند، این چه ایمانی بوده و این چه شوری بوده كه سالیان دراز این مرد را مجاور بیت‌الله الحرام می‌كند كه ملقب می‌شود به «جار‌الله» و در تفسیر كشاف در یكی از آیات سوره‌ی عنكبوت می‌گوید شما اثر مكانها را غافل نباشید و هركسی كه سالها مجاور خانه‌ی كعبه باشد می‌فهمد كه یك آثار معنوی در این مجاورت هست كه در غیر آنجا نیست. یا همین مجد‌الدین فیروزآبادی شیرازی صاحب قاموس سالها مجاور مكه بود.

از محیی‌الدین پرسیدند سهروردی را چگونه دیدی؟ گفت مرد صالحی بود.

غرضم این است كه اختصاص به عرفا ندارد و غیر عرفا هم از ادبا، فقها، شیعه و سنی چنین بوده‌اند. شما می‌بینید «امین استرآبادی» سالها می‌رود در مكه و مدینه مجاور می‌شود و فوائد‌المدنیه می‌نویسد. بحرالعلوم سالها مجاور در مكه بوده است. محیی‌الدین هم سالها در مكه مجاور بوده و فتوحات خودش را كه از یك نظر بزرگترین كتاب عرفانی است در مكه نوشته است و به همین مناسبت فتوحات او فتوحات مكیه نامیده می‌شود. با سهرودی معروف (یعنی شیخ شهاب‌الدین سهرودی مقتول صاحب حكمه‌الاشراق) در مكه ملاقات كرده است و می‌‌گویند كه اینها ساعتها با یكدیگر درخانه‌ی كعبه ملاقات داشتند و به احتمال بسیار قوی – كه این جهت بیشتر مورد غفلت است- جناب سهروردی حكمت ذوقی و اشراقی را بیشتر تحت تأثیر محیی‌الدین عربی بوده است تا دیگران. غرض این‌كه محیی‌الدین حتی در حكمت اشراقی اسلامی هم اثر فراوان داشته. می‌گویند وقتی از هم جدا شدند از شیخ اشراق پرسیدند، این مرد را چگونه دیدی؟ گفت دریایی بی‌پایان. از محیی‌الدین پرسیدند سهروردی را چگونه دیدی؟ گفت مرد صالحی بود.

پیوند به مطلب مرتبط:

عرفان نظری (1)


منبع:‌عرفان حافظ ص13-15 نوشته‌ی استاد شهید مرتضی مطهری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.