تبیان، دستیار زندگی
یكی از مباحث اساسی در زمینه مسائل قرآنی بحث پیرامون پدیده وحی است؛ یعنی بحث درباره شناخت حقیقت وحی و تحلیل ماهیت این شعور مرموز، تبیین نحوه تلقی آن، چگونگی برقراری ارتباط میان دو عالم علوی و سفلی و ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اندر «چیستی وحی»

قرآن

یكی از مباحث اساسی در زمینه مسائل قرآنی بحث پیرامون پدیده وحی است؛ یعنی بحث درباره شناخت حقیقت  وحی و تحلیل ماهیت این شعور مرموز، تبیین نحوه تلقی آن، چگونگی برقراری ارتباط میان دو عالم علوی و سفلی و ...

پاسخ به سوالاتی از این دست، راه را برای دریافت باورهای قرآنی هموارتر خواهد ساخت.

وحی در لغت

وحی در لغت به معانی مختلفی آمده است از جمله: اشارت، كتابت، نوشته، رساله، پیام، سخن پوشیده، اعلام در خفا، شتاب و عجله و هر چه از كلام یا نوشته یا پیغام یا اشاره كه به دیگری به دور از توجه دیگران القا و تفهیم شود وحی گفته می‌شود.(1)

راغب اصفهانی گوید: «اصل الوحی الاشاره السریعه؛ وحی پیامی پنهانی است كه اشارت گونه و با سرعت انجام گیرد.»

(2)

به طور كلی می‌توان گفت معنای لغوی وحی عبارت است از: اعلام سریع و مخفیانه كه همه موارد استعمال وحی در قرآن را به گونه‌ای حقیقی و یا مجازی شامل می‌شود؛ به عبارت دیگر، معانی مذكور ریشه در معنای لغوی داشته و بدین معنا بازگشت می‌كنند.(3)

وحی در اصطلاح قرآن

واژه وحی در قرآن معانی متعددی یافته است:

1.اشاره پنهانی و رمز آلود: چنانكه درباره زكریای نبی علیه السلام می‌فرماید: «فخرج علی قومه من المحراب فاوحی الیهم ان سبحوه بكرة و عشیا؛ پس، از محراب بر قوم خویش درآمد و ایشان را آگاه گردانید كه روز و شب به نیایش بپردازید».(4)

یكی از مباحث اساسی در زمینه مسائل قرآنی بحث پیرامون پدیده وحی است؛ یعنی بحث درباره شناخت حقیقت  وحی و تحلیل ماهیت این شعور مرموز، تبیین نحوه تلقی آن، چگونگی برقراری ارتباط میان دو عالم علوی و سفلی و ...

2.الهام و هدایت غریزی: نظیر كریمه «و اوحی ربك الی النحل ان اتخذی من الجبال بیوتا ... و پروردگار تو به زنبور عسل وحی كرد كه در كوهها برای خود خانه‌ای بساز».(5)

3.هدایت فطری یا الهامات ربانی: سخن قرآن درباره مادر موسی علیه السلام ناظر به این قسم از وحی است: «و اوحینا الی ام موسی ان ارضعیه فاذا خفت علیع فالقیه فی الیم ... ؛ و به مادر موسی وحی كردیم كه او را شیر ده و چون بر او بیمناك شدی او را در نیل بینداز ...».(6)

4. هدایت تكوینی: مانند: «و اوحی فی كل سماء امرها(7)؛ (خداوند سبحان) در هر آسمانی نظام تكوینی آن را تقدیر نموده و به ودیعت گذاشته است».(8)

5.القاءات وسوسه انگیز و فتنه آلود شیطانها: قرآن درباره وسوسه افكنی‌های و فتنه خیزی‌های شیاطین جن و انس نیز تعبیر به وحی نموده است: «و ان الشیاطین لیوحون الی اولیائهم لیجادلوكم...؛ و در حقیقت شیطان‌ها دوستان خود را وسوسه می‌كنند تا با شما به مجادله برخیزند... »(9)

6.وحی بر انبیا و رسل: آنگاه كه گفته می‌شود قرآن یك كتاب وحیانی است منظور این قسم خاص از وحی است چنانكه در قرآن می‌خوانیم: «و كذالك اوحینا الیك قرآنا عربیا لتنذر ام القری من حولها؛ و بدین گونه قرآن عربی بر تو وحی كردیم تا (مردم) مكه و كسانی را كه پیرامون آنند هشدار دهی.»(10)

کاربرد وحی در معنای اخیر خود بر سه گونه است: 1- وحی مستقیم و بی واسطه 2- وحی با واسطه فرشته‌ای چون روح القدس یا جبرئیل 3- وحی از فراسوی یك حجاب همچون آفرینش صوت در درخت واقع در كوه طور كه در داستان حضرت موسی علیه السلام بدان اشاره شده است:

وحی در لغت به معانی مختلفی آمده است از جمله: اشارت، كتابت، نوشته، رساله، پیام، سخن پوشیده، اعلام در خفا، شتاب و عجله و هر چه از كلام یا نوشته یا پیغام یا اشاره كه به دیگری به دور از توجه دیگران القا و تفهیم شود وحی گفته می‌شود.

«و ما كان لبشر ان یكلمه الله الا وحیا او من وراء حجاب او یرسل رسولا فیوحی باذنه ما یشاء انه علی حكیم؛ و هیچ بشری را نرسد كه خدا با او سخن گوید جز ( از راه) وحی یا از فراسوی حجابی، یا فرستاده‌ای بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحی نماید آری، اوست بلند مرتبه سنجیده كار».(11)

در تبیین وحی نبوی همین مقدار می‌توان گفت كه: وحی تلقی و دریافت پیام راهنمایی انسان از راه اتصال به غیب است و پیامبر تنها وسیله این سنخ ارتباط میان انسان‌ها و جهان دیگر، یعنی عالم مافوق طبیعت است كه حاصل این پیام و ارتباط غیبی همان دین الهی و كتاب آسمانی است كه به جامعه عرضه می‌كند.(12)

از آنچه گذشت می‌توان نتیجه گرفت كه وحی كلمه مشتركی است كه از رابطه خداوند در ربوبیت و تدبیر سراسر گیتی حكایت می‌كند:«ربنا الذی اعطی كل شیء خلقه ثم هدی؛ پروردگار ما كسی است كه هر موجودی را آفرید و راه رسیدن به مقصود را به او نشان داده است».(13)

این فرآیند گسترده‌ی الهام بخشی، سه چیز را كه عبارتند از: قوانین جاری در طبیعت، راه یابی غریزی موجودات حیوانی و قوانین تشریعی مخصوص انسان، پدیدار ساخته است كه گیرنده این نوع سوم افراد ویژه‌ای هستند. همچنان كه قلمرو محدود معرفت‌های انسان، ناتوان از تحلیل و تبیین بسیاری از رازهای نهفته در جهان كیهانی و ادراكات غریزی عالم حیوانات است طبیعتا نمی‌توان توقع داشت كه ماهیت وحی تشریعی پیامبران را كه یك نوع رابطه انحصاری با جهان ماورای طبیعت است دریابد، اما وجود این حقیقت را می‌توان از طریق ره آورد فكری و آثار و نشانه‌های آن شناخت كه بهترین معرف هر كس اثر وجودی اوست.(14)

پی‌نوشت‌ها:

1- محمد هادی معرفت، علوم قرآنی، صص11-12.

2- راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص515.

3-سید محمد حسن جواهری، پرسمان علوم قرآنی، ص37.

4- مریم 11:19.

5-نحل 68:16.

6- قصص 7:28.

7- فصلت 12:46.

8- همان، پرسمان علوم قرآنی، ص38.

9- انعام 121:6.

10- شوری 7:22.

11- شوری 51:42.

12- ر.ك. مرتضی مطهری، وحی و نبوت، ص142و محمود رامیار، تاریخ قرآن، ص135.

13- طه 50:20.

14- ر.ك. فصلنامه بینات، شماره8، زمستان1374، محمد باقر سعیدی روشن، وحی از زبان وحی، ص61.

سایت تبیان:

ابوالقاسم شكوری