زندگی صارم را چمران و ابوترابی ساختند
سرگذشت برخی انسانها در دل تاریخ همراه با سراسر شگفتی و اعجاب است. داستان زندگی سردار شهید «صارم طهماسبی» پر از بالا و پایین و فراز و فرود است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1396/11/07 ساعت 09:31
سرگذشت برخی انسانها در دل تاریخ همراه با سراسر شگفتی و اعجاب است. داستان زندگی سردار شهید «صارم طهماسبی» پر از بالا و پایین و فراز و فرود است. داستان مردی كه سفرش از آبادان و خرمشهر شروع میشود و به لبنان و افغانستان، مهران و اردوگاههای حكومت بعث عراق میكشد. حاجصارم طهماسبی 15 آبان 1394 در سن 58 سالگی به جمع همرزمان شهیدش پیوست ولی خوشبختانه خاطراتش برای آیندگان به یادگار مانده است و امروز میتوانیم شرح زندگانی او را بخوانیم.
«صارم» نام كتابی به قلم «نورالدین نورالهی» است كه داستان زندگی یكی از قهرمانان جنگ را پیش رویمان میگذارد. این كتاب كه توسط انتشارات پیام آزادگان منتشر شده بخشی از تاریخ معاصر و دفاع مقدس را نیز روایت میكند و خواننده را با خود به ماجراهای بسیاری میكشاند؛ داستان مردی كه زن و دو پسرش را از دست میدهد و با 194 گلوله و تركش در بدن سالها زندگی میكند.
صارم پیش از انقلاب برای فرار از رد شدن در كنكور سفری بدون مقصد و برنامه را به خرمشهر و آبادان شروع میكند. زندگی او از همین نقطه حال و هوایی دیگر به خود میگیرد. تصادف با ماشین فرزندان رئیس شركت نفت آبادان مسیری جدید پیش روی این جوان ایلامی میگشاید.
كار كردن در جنوب و آشنایی با محمدمهدی صولت شیرینترین رویداد زندگی صارم را رقم میزند. فعالیت و راهنماییهای محمدمهدی از صارم، آدم دیگری میسازد. تأثیر اندیشه محمدمهدی نگاه تازهای به صارم میدهد و سبب آشنایی او با امام خمینی میشود. صارم حالا با یك شخصیت بزرگ آشنا شده و وارد فعالیتهای انقلابی میشود. از این پس سفر صارم و دوستانش به افغانستان و سوریه و لبنان شروع میشود. این سفرها، بیش از هر زمان دیگری صارم را با شور انقلابی آشنا میكند. این مبارز انقلابی در جریان آشنایی با دكتر مصطفی چمران درسهای بزرگ از او میآموزد. سادگی و بیآلایشی شخصیت بزرگی مثل چمران برای صارم بسیار جالب بود. ارادت و جاذبه حضور بودن در كنار چمران، شجاعت و جسارت مبارزه را در وجود صارم دوچندان كرد.
پیروزی انقلاب، صارم و محمدمهدی و بسیاری از جوانان آن نسل را به آرزوی بزرگشان میرساند. این بار شروع جنگ تحمیلی و تهاجم دشمن یك جبهه دیگر برای صارم و همپیمانانش گشوده بود. صارم از همان نخستین روزهای جنگ خودش را به جبهه میرساند و در كنار دیگر رزمندگان مشغول دفاع از كشور میشود.
او در تابستان 1361 ازدواج میكند و مدتی بعد به خاطر شركت در مرحله چهارم عملیات بیتالمقدس به شدت مجروح و نیمی از بدنش به كلی فلج میشود. كمی پس از بهبودی در تاریخ 13 آبان 1363 دوباره راهی منطقه میشود و به اسارت گروه ضدانقلاب فرسان درمیآید. ضدانقلاب، اسیر ایرانی را به عراقیها تحویل میدهند و از اینجا به بعد داستان سالها اسارت صارم شروع میشود.
اسارت با شكنجه و آزار و اذیت بعثیها همراه است. در دوران آزادگی همنشینی و همصحبتی با حاجآقا ابوترابی دریچهای تازه برای صارم میگشاید. آنجا كه سید آزادگان میگوید: «قرآن خواندن ثواب دارد ولی فهم قرآن «در جستوجوی سیمرغ: پیه مونتسه» عنوان مستند تولید شده در شبكه پرستیوی است كه مخاطبان این شبكه را با نظرات و دیدگاههای «آنجلو میكله پیه مونتسه» ایرانشناس ایتالیایی و استاد دانشگاه ساپینزا آشنا میكند و «عمل به فهم آن هر اندازه كه باشد ثواب بیشتری دارد» اسرای ایرانی را به تقوا و پرهیزکاری دعوت میكند. سال 1367 صارم و چند آزاده مجروح دیگر به خاطر وضعیت جسمیشان به كشور بازگشتند.
كتاب، داستان زندگی شهید صارم طهماسبی را تا زمان بازگشتش به كشور روایت میكند و سالهای بعدی زندگی او و سختیهایی كه در زندگی میكشد به نوعی مغفول میماند. فقط پسر شهید در مقدمه كتاب اشارهای كوتاه به مظلومیت پدرش و روزهای سختی كه پشت سر گذاشته میكند و توضیح بیشتری از آن روزها نمیدهد. شاید اگر كتاب در بخشهای پایانی و جای تكخاطرههایی به ادامه زندگی صارم میپرداخت خواننده بیشتر متوجه سختیهای قهرمانش میكرد. صارم از روزهای سرگشتگی در آبادان، به سبب آشنایی با محمدمهدی به یك چریك و مجاهد خستگیناپذیر تبدیل میشود. چمران در لبنان بر جسارت و شجاعتش میافزاید و روزهای جنگ به محلی برای پس دادن آموختههایش بدل میشود. روزهای اسارت و آشنایی با دیگر آزادگان و مرحوم ابوترابی بر معرفت صارم میافزاید و او را به شخصیتی منحصر به فرد در تاریخ دفاع مقدس تبدیل میكند.
منبع: روزنامه جوان