حق پیامبر صلی الله علیه و آله
هر كراماتی كه میجویی به جان او نمودت تا طمع كردی در آن
چند بت بشكست احمد در جهان تا كه یارب گوی گشتند امتان
گر نبودی كوشش احمد تو هم میپرستیدی چو اجدادت صنم
این سرت وارست از سجدهی صنم تا بدانی حق او را بر امم
گر بگویی شكر این رستن بگو كز بت باطن همت برهاند او
سر ز شكر دین از آن برتافتی كز پدر میراث مفتش یافتی
مرد میراثی چه داند قدر مال رستمی جان كند و مجان یافت زال
"دفتر دوم، ص 196"
اشاره: مولوی در اشعار فوق اشارهی لطیفی به حق پیامبر بر امت و مسلمانان مینماید و به مشقتها و مرارتها و سختیهایی كه پیامبر در مسیر رسالت و نبوت خود داشت ما را متنبه میكند.
مولانا در ابیاتی پیامبر را پدر معنوی امت و مسلمانان میخواند و آنانی را كه دستاورد بزرگ آن بزرگمرد را به آسانی از دست میدهند و بدان بی اعتنایند انسان میراثی میخواند. انسان میراثی بدان معناست كه آدمیانی دین را به ارث بردهاند و هیچ زحمت و مشقتی برای به دست آوردن آن نكشیدهاند و برای همین است كه آن را به راحتی همچون مال میراثی از دست میدهند.
منبع: HTTP://WWW.MONADI.COM
گردآوری و توضیح: سعید اعتماد مقدم