تبیان، دستیار زندگی

بررسی«خانه کاغذی» از نگاه رسانه ای

روزی روزگاری خبرنگاری

«خانه کاغذی»تازه ترین فیلمی است که یک خبرنگار محور روایت داستان آن شده. در این نوشتار فیلم را از منظر انطباق داستان با واقعیت بررسی کرده ایم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : احمد رنجبر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
خانه کاغذی
این یك واقعیت اثبات شده است كه حرفه خبرنگاری وجوه دراماتیك زیادی برای تبدیل شدن به فیلم دارد. در سینمای جهان،خبرنگاران به اشكال مختلف سوژه شده اند اما در كشور خودمان عدد فیلم هایی كه یك سر آن به خبرنگار برسد،‌كم است.از این نظر تلاش سازندگان «خانه کاغذی» قابل ستایش است. با این حال چند ضعف اساسی دارد که به نوع نگاهش به خبرنگاری بر می گردد. وگرنه قصه «خانه کاغذی» مخاطب را با خود همراه می کند و می تواند اسباب سرگرمی او را فراهم کند. به عبارت دیگر، اگر دنیای فیلم و روابط آدم ها را پذیرفتید، همراه شدن با قصه کار سختی نیست. خاصه آن که ماجرای دو عشق امروزی و قدیمی هم مطرح است و اسباب جذابیت قصه فراهم.

قدرت روزنامه

واقعیت تلخی است اما باید پذیرفت روزنامه ها قدرت گذشته را ندارند. نه این که تاثیرگذاری به صفر رسیده باشد اما ظهور رقبا، سیطره آن را کمرنگ کرده و رسانه های تازه جایش را گرفته است. از طرفی، محدودیت های بیشمار، باعث می شود روزنامه نگار از رسالت اصلی خود دور شود و حتی عرصه را خالی کند. نتیجه ای که بدست آمد این است: در روزنامه ها، نویسنده های صاحب نام، همچون سابق کم سراغ داریم و مهم تر این که «احتیاط» جای جسارت را گرفته. در «خانه کاغذی» اما یک روزنامه بواسطه افشاگری ستون نویس باسابقه از خاک بلند می شود و به تیراژ چشمگیری می رسد. یک نویسنده به تنهایی می تواند قدرت و وجاهت را به روزنامه برگرداند و عامل فروش آن شود؟ آن هم در زمانه پر سوء تفاهم که مخاطب اعتماد کامل به روزنامه ندارد؟

فضای مجازی

در«خانه کاغذی» ستون نویس خانه نشین شده چون توی مطلب او دست برده می شود و اجازه نمی دهند افشاگری کند.این واقعیتی است که تا سال ها نویسنده ها به آن گرفتار بودند اما در حال حاضر و با گسترش رسانه های نوظهور،امکان های تازه ای پدید آمده است.دیگر برای نوشتن یک مقاله تند و تیز نیاز نیست از چم و خم روزنامه عبور کرد؛می توان تندترین نقدها را در فضای مجازی به اشتراک گذاشت که اتفاقا حساسیت ها روی آن کمتر است و حالا به وفور شاهد مطالب تند و تیز هستیم. مهم تر از آن قهرمان فیلم از سوی حکومت تهدید نمی شود بلکه «آدم های ذی نفع» او را در منگنه قرار می دهند. چرا با اسم مستعار و در فضای مجازی دست به افشاگری نمی زند؟

زمانه داستان

شاید اگر «خانه کاغذی» یک دهه عقب تر می رفت، از آن به عنوان یک اتفاق یاد می شد. این فیلم نسبت به نمونه های ساخته شده درباره تعهد روزنامه نگار و اصالت ستون نویس های روزنامه، بخوبی حق مطلب را ادا می کند اما آن چه تبدیل به پاشنه آشیل می شود، دو نکته ای است که در بالا ذکرش رفت. یعنی کم شدن قدرت روزنامه و ایجاد شرایط تازه. حالا دیگر نمی توان با نگرانی و دغدغه قهرمان قصه همراه شد و خیلی زود پیشنهادهایی در ذهن مطرح می شود. اتفاقا خود مهدی صباغ زاده سال 70 سراغ این موضوع رفته بود و بخاطر انطباق زمانی، «خانه خلوت» تبدیل به اثری ویژه شد. در «خانه کاغذی» حتی شاهد المان های آن فیلم هستیم ولی کارگردان فراموش کرده زمانه عوض شده و  ماندن در دهه هفتاد و ارجاع به یک فیلم موفق، ضعف است نه قوت.

بازی پرستویی

نقش امیر علی ابراهیمی یا همان روزنامه نگار خانه نشین را پرویز پرستویی بازی می کند. بی انصافی است اگر صفت ضعیف برای بازی اش بکار ببریم اما حتما بخش عمده ای از علت همراه نشدن با دغدغه شخصیت به کیفیت بازی او بر می گردد. امیرعلی به اقتضای روزگار یک آدم عبوث است اما زیادی روی این ویژگی مانور داده می شود و بندرت از این جلد بیرون می آید. مواجهه او با دختر و رفیقش که می گوید به دنیای نویسندگی برگرد نیز توام با حرف های کلی و شعاری است که کاربردش در فضای امروز چندان قابل درک نیست. شروع دوباره اش و قلم به دست گرفتن نیز ، چنان است که گویی قیصر پاشنه کفش ورکشیده. بازتاب های آنی نیز بر شدت اغراق افزوده است.

تحریریه

عدم همخوانی تحریریه روزنامه در فیلم ها با آن چه در واقعیت وجود دارد، ایراد ثابت آثار سینمایی است. نه ظاهر تحریریه و نه مراوده خبرنگارها واقعی است و نه حتی صفحه بندی روزنامه.«خانه کاغذی» از این حیث به استاندارد نزدیک شده و به جز یکی دو مورد ایراد گل درشتی متوجه آن نیست. شکل داخلی یک رزونامه و چینش میزها همانی است که در واقعیت وجود دارد. خبرنگارها ، آدم های فضایی نیستند که فرق تیتر و لید را ندانند! مواجه آن ها با سردبیر، شکل اداری ندارد و ... ایراد اصلی «خانه کاغذی» به صفحه بندی روزنامه برمی گردد که البته نویسنده آن گفته این شکل از صفحه بندی که یک ستون، جای تیتر اصلی را می گیرد، تعمدی و در راستای اهداف تصویری کردن قصه است.
بیشتر بخوانید
«خانه کاغذی» فیلم شریف و درخشانی است

شناسنامه خانه کاغذی

کارگردان: مهدی صباغ زاده
نویسنده مهدی صباغ زاده،خسرو نقیبی،علی مسعودی نیا
تهیه‌کننده :تینا پاکروان
بازیگران: پرویز پرستویی، تینا پاکروان،  ثریا قاسمی، ستاره اسکندری،  مهدی پاکدل، علیرضا کمالی،  حسین پاکدل،  محسن قاضی مرادی، شقایق فراهانی
خلاصه‌‌‌‌‌ داستان: امیرعلی ابراهیمی روزنامه‌نگار کنارکشیده در خانه‌ قدیمی‌اش همراه دخترش سارا که او هم روزنامه‌نگار است زندگی می‌کند. بازگشت مینو که روزگاری عاشق هم بوده‌اند و شنیدن حقایق درباره‌ دلایل رفتن او، امیرعلی را مجاب به بازگشت دوباره و افشای اسراری می‌کند که بابت آن‌ها خود را بازنشسته کرده. از سوی دیگر سارا که دل در گروی عشق سردبیرش دارد، راه و رسمی متفاوت از پدر برای زندگی‌اش انتخاب کرده است...