تصویری از یک خانواده مصری
چهره هایی از مصریان
زندگی یک مصری، در دوران باستان، کوتاه و سخت بود. کودکان تازه به دنیا آمده حتی به سال اول حیات خود هم نمی رسیدند. نرخ مرگ و میر نوزادان بسیار بالا و احتمالا حدود 60 تا 70 درصد بود و مرگ و میر مادران در حین زایمان هم چیزی در همین حدود بود. برای همین کودکانی که به یک سالگی میرسیدند موهبتی استثنایی از سوی خدایان تلقی میشدند. پس از 5 سالگی، آموزش دختران و پسران از هم جدا میشد. پسران خانواده های ثروتمند به مدرسه میرفتند. پسران خانواده های فقیر هم به کمک کردن به پدرانشان میپرداختند. آموزش پسران تا 12 یا 16 سالگی طول میکشید که سنی بود که پس از آن دیگر آنها را بالغ میشمردند و آنها میتوانستند به کار کردن برای خود مشغول شوند. از این سن به بعد میتوانستند ازدواج کنند اما معمولا قبل از 17 تا 20 سالگی اولین زن خود را نمی گرفتند. مردان میتوانستند بیش از یک زن داشته باشند اما چون شرط تامین زندگی زنان و کودکان اجباری بود معمولا جز ثروتمندان کسی چند زن اختیار نمی کرد. اغلب مردان تا زمان مرگ کار میکردند و سن متوسط مرد کارگر فقیر حدود 30 سال بود. گذشتن از مرز چهل سالگی آن چنان عجیب و مبارک شمرده میشد که به فرد چهل ساله جایزه ای میدادند که شامل غلات و سبزیجات سالانه بود. به این ترتیب مرد چهل ساله باز نشسته میشد و بدون کار اما با رفاه کمتری زندگی میکرد. زندگی دختران بسیار با پسران تفاوت داشت. سراسر زندگی آنها بر محور خانه و خانواده میگشت. در چهار سالگی دختران آموزش خانه داری نزد مادرانشان را شروع میکردند و دوختن، غذا پختن و تمیز کردن خانه را یاد میگرفتند. ساعاتی که صرف این کار میشد به مراتب بیشتر از ساعات آموزش پسران بود. دختران در سن 12 یا 13 سالگی ازدواج میکردند، اما شواهدی بر ازدواج در سن 8 یا 9 سالگی هم وجود دارد. از هر عروسی انتظار میرفت که در سال اول ازدواج فرزندی به دنیا آورد. عمر زنان هم بسیار کوتاه بود و در میان فقرا از 30 سالگی هم در نمی گذشت. زنان بازنشستگی نداشتند و مراقبت از آنها به عهده پسرانشان بود و اگر نداشتند بر عهده دختران و دامادها بود؛ البته اگر دختر به خانه ثروتمندی به شوهر رفته بود. در غیر این صورت اغلب با گدایی به زندگی خود ادامه میدادند.