تبیان، دستیار زندگی

تئاتر اصفهان، مانند گز اصفهان است!

مسوولان یک پایگاه به عنوان تئاتر اصفهان در اختیار من بگذارند تا نگذارم چراغ تئاتر در شهرم خاموش شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
حسن اَکلیلی بازیگر

با حسن اَکلیلی بازیگر و کارگردان که تئاترهای متعدد و موفقی را در شهر اصفهان بازی و کارگردانی کرده، گفت و گویی داشته ایم که می خوانید:
اَکلیلی درباره تاریخچه تئاتر اصفهان به صبا، گفت: ایران قبل از ورود تئاتر از غرب با تعزیه در زمینه نمایش ریشه داشته و بعد از ورود تئاتر از اروپا در هر بِلادی، از جمله تبریز، آن هم به واسطه همجوار بودن با کشوری که تئاتر داشته و در اصفهان به دلیل حضور ارامنه این هنر ریشه و شکل گرفته است. بعد از حضور تئاتر در جُلفای اصفهان، این هنر به مرکز استان سرایت کرد و شخصیت های بزرگی در این زمینه فعال شدند و دسته های خاصی شروع به کار کردند. در ابتدا ورود زن به صحنه نمایش ممنوع بود که این هم با زن پوش هایی که مرد بودند برطرف و کارهایی تولید شدند. کم کم تئاتر اصفهان در قالب خودش که الهام گرفته از تئاتر اروپا بود، شکل گرفت. ۶۰ سال پیش کارهای بزرگ جهانی مانند، «مکبث»، «اتللو» و «بینوایان» توسط استادان روی صحنه رفت که با استقبال خوب مخاطبان مواجه شد.
وی ادامه داد: خروجی این نمایش ها، هنرمندانی شدند که تئاتر اصفهان را در معنا با شیوه کمدی- انتقادی بنیاد و شروع به کار کردند. مشهورترین این هنرمندان مرحوم رضا ارحام صدر بود که خیلی در این زمینه توفیق پیدا کرد و اجراهای بسیار موفقی را ارائه داد. بعد از انقلاب هم که گروهی را به نام «اصفهان فیلم» در اصفهان تشکیل دادم و برخی از دوستان هم فعالیت هایی را بیش و کم داشتند. با شیوه کُمِدی- انتقادی اصفهان که نامش را کُمِدی سپید هم می گذارم، نمایش های زیادی روی صحنه رفته است. نمایش های ما تعداد زیادی مخاطب را جلب خودش کرد و شیوه آن خاص و متفاوت است. در این نمایش ها در کلام، ژست و بدن مان طنازی می کنیم، ولی کار جِلف در آن کارها نیست. این نمایش ها باید در شان خانواده های ایرانی باشد و هر فردی از هر قشری که به سالن نمایش می آید لحظات شادی را بدون کوچک ترین دلواپسی درباره بدآموزی برای فرزندش طی کند و ذهنیت چرکی برایش ایجاد نشود.
این کارگردان تئاتر درباره مکتب تئاتر اصفهان توضیح داد: مکتب تئاتر اصفهان حکایت از زیرکی و هوشیاری انسان ها می کند. درباره مصیبت هایی که ممکن است بعدها در جامعه پیش آمد کند، پیش داوری می کند، ایراد می گیرد، انتقاد می کند، مدیریت می کند و به کل جامعه هشدار می دهد. چگونگی زیستن و در جامعه به حقوق یک دیگر احترام گذاشتن را روایت می کند.
او درباره جذابیت های تئاترهای اصفهان که حتی بعد از چندبار دیدن باز مخاطبان دوست دارند آنها را ببینند، گفت: مصداق این مثل که «حَرف که از دل برآید/ لاجَرَم بر دل نشیند»، دلنشین بودن این نمایش ها حکایت از آن دارد که کارها طوری نوشته نشده که تنها برای یک روز باشد و فقط امورات امروزمان بگذرد. بخشی از زندگی یک دوره را تجسم می کند. مثل اینکه تاریخ می بینید و یا به جغرافیا نزدیک می شوید. این نمایش ها محاسبات شان نزدیک به مردم است. چون کاری مردمی است و ممکن است در همه ادوار مردم بهره بگیرند. در پوشش، گویش، حرکت و قصه و اتفاقات رو به امید است. ناهنجاری درونش نیست. قصه ها به گونه ای نیست که تا تمام می شود ناامید از زندگی شوید. امید و نگاه مثبت درون همه قصه هاست.
اکلیلی در پایان درباره فعالیت های این روزهایش، عنوان کرد: کاری را با عنوان «ارتباط با تماشاخانه» با شبکه اصفهان قرارداد بستم. ۱۳ قسمت از ۲۶ قسمت نمایشنامه را آماده کرده بودم، ولی متاسفانه امکانات مالی کار تهیه نشد. افتخار این را دارم که نمایشنامه های آماده ام درباره مسائل روز جامعه و مشکلات روزمره است و اگر حمایتی از طرف مسوولان شود، کارها را روی صحنه می برم. موضوعات این نمایشنامه ها در ارتباط با طلاق، وقف، حج، اختلاف بین نسل ها، گذشت و تعهد نسبت به یکدیگر است. از من دعوت شد نمایشنامه هایم را خارج از کشور هم اجرا ببرم، ولی بحثم این است که تئاتر اصفهان مانند گز اصفهان است و باید مهمانی که به اصفهان می آید و می گردد ناظر بر تئاتر اصفهان باشد و شب به تماشاخانه بیاید و نمایش ببیند.
حرفم با مسوولان این است که یک جایگاه و پایگاه به عنوان تئاتر اصفهان در اختیار من بگذارند تا با ته مانده عمرم نگذارم در شهرم چراغ تئاتر خاموش شود. جوانانی را تربیت کنم که این سبک و سیاق از بین نرود.
امیدوارم بتوانم نمایشنامه هایم را روی صحنه ببرم و بعد از آن برای تلویزیون ضبط کنم. برخی از تئاترهایی که کار کرده ام از تلویزیون بیش از ۳۰ بار پخش شده است. با امید به خدا امیدوارم بتوانم به زودی در خدمت مخاطبان باشم. 

منبع: صبا