تبیان، دستیار زندگی

جهان در چه زمانی بوجود آمده؟ 

در‌ این‌ شـماره‌ بـخش های خـود را در پیرامون «دلائل‌ خداشناسی» و پاسخ «ایرادات مادی ها» پایان‌ می دهیم، و چنانچه خوانندگان گرامی‌ مایل باشند توضیحات بیشتری در مـباحث فوق و مانند آن بدست‌ آورند به کتاب «آفریدگار‌ جهان» که به تازگی‌ انتشار‌ یافته‌ و مجموعه بـخش های ما در آن به طرز جالبی‌ جـمع‌ آوری شـده مراجعه نمایند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جهان در چه زمانی بوجود آمده؟ 

عالم هستی راستی عجیب است، روی هر نقطه آن دست بگذاریم اسراری در آن‌ نهفته‌ است، هر گوشه‌ای از آن را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم بـه نکات تازه و عجیبی می رسیم. موجودات و حوادث این جهان غالبا به صورت «سهل و ممتنع» هستند، یعنی ظاهرشان‌ به قدری ساده و روشن است که‌ حتی‌ کند ذهن‌ ترین افراد آن را درک می کنند اما باطن آنها به قدری عمیق و اسـرارآمیز اسـت که باهوش‌ ترین دانشمندان از حل آن عاجزند!

دکتر «جـان ویلیام کلاتس» استاد فیزیولوژی و علوم طبیعی معاصر می گوید: «جهان ما به قدری پیچیده و تـو در تو است که امکان نـدارد تـصادفی خود به خود به وجود آمده‌ باشد، دستگاه بغرنج‌ آفرینش‌ جهان، وجود آفریدگار فوق‌ العاده عاقل و عالمی را ایجاب‌ می کند و تصادف کورکورانه نمی تواند این جهان را بوجود آورده باشد. البته علوم در مشاهده و درک شگفتی های خلقت به ما کمک کرده‌اند و از‌ ایـن رو‌ در‌ رسوخ ایمان ما به‌ پروردگار‌ عالم‌ مؤثر‌ بوده‌اند!(نقل از کتاب اثبات وجود خدا صفحه 77)


راه دور نرویم، همین «زمان» و «مکان» که در آن زندگی‌ می کنیم‌ از جمله چیزهائی‌ است که همه آن را درک می کنند، مسلما روز و شب و سال و ماه و ساعات و دقایقی وجوددارد، هر کاری که مـا انـجام می دهیم حتما در زمان خاصی صورت می گیرد‌، این‌ موضوع برای همه‌ روشن است؛ همچنین «مکان» یک واقعیت محسوس و قابل درک برای عموم مردم است،اینجا و آنجا این محل و آن محل هر یـک مـکانی هستند و هر حادثه و موجودی‌ نیازمند‌ به مکانی‌ است، خواهید گفت اینها توضیح‌ واضحات‌ است‌ ما هم قبول داریم.
اما نکته جالب توجه اینجاست که کمتر کسی به خوبی می داند حقیقت و کـنه زمـان و مـکان چیست؟ آیا زمان مقدار گردش‌ کره‌ زمـین‌ بـه دور خـود یا به دور آفتاب است یا مقدار گردش‌‌ ماه‌ به دور زمین می باشد؟ اگر چنین است پس اگر فرضا ما را به یکی از کواکب دور دست ببرند که اثری از گـردش مـاه‌ و خـورشید‌ یا‌ زمین در آنجا نباشد آیا در آنجا زمان نـخواهیم داشت؟ و سـاعات‌ و دقایق در آنجا نامفهوم است؟!
یا اینکه زمان «بعد» و امتداد موهومی است که ما آن را ظرف حوادث می‌ پنداریم‌ در‌ این‌ صورت‌ آیـا ایـن «بـعد موهوم» می تواند ظرف وقوع حوادث و موجودات باشد؟
یا اینکه‌ زمان‌ یـک «جوهر مجرد» و یک حقیقت غیر مادی است که ظرف وجود مادیات‌ شده است؟
از زمان که‌ بگذریم‌ باید‌ دید حـقیقت و کـنه «مـکان» چیست؟ آیا همین سطحی است که‌ جسم روی آن قرار‌ می گیرد؟! اگر‌ چنین‌ باشد پس هرگاه مـا بـه وسیله موشکی در فضا پرواز کنیم باید موشک فضاپیمای ما‌ مکانی‌ نداشته‌ باشد، زیرا روی سطحی قرار نگرفته است، یـا ایـنکه مـکان عبارت از فضائی است‌ که‌ جسم آن را اشغال می کند؛ مثلا این فضائی را کـه بـدن‌ مـا اشغال کرده‌ و فرضا‌ در‌ حدود یک متر مربع است، مکان ماست و در هر کجا باشیم ایـن مـکان وجـود‌ دارد‌.
خوب، اگر چنین باشد بحث در این می آید که این فضا چیست؟ اگر به نقطه دور دستی‌‌ برویم‌ کـه‌ بـه قول دانشمندان خلاء محض است و در آنجا هیچ چیز وجود ندارد، نه هوا نه گـاز‌ دیـگر‌ نـه جسم سنگین، آیا باز فضا هست؟ این فضا چیست؟
آیا امر موجودی است یا‌ معدوم‌ است؟ اگر موجود‌ اسـت فـرض کنید معدوم شود جای آن‌ فضا که معدوم شده چه خواهد بود؟
اینها و مـانند‌ ایـنها‌ سـؤالاتی‌ است که فلاسفه و دانشمندان درباره حقیقت و کنه «زمان و مکان» از خود کرده‌ اند‌ و هر‌ یک به فکر خـود راهـی برای حل مشکل زمان و مکان پیدا کرده‌اند درست ملاحظه فرمودید که ایـن‌ دو‌ مـوضوع سـاده‌ ای که در تمام عمر با آنها سر و کار داریم‌ تا چه‌ اندازه‌ مرموز و تودارند که بـه این زودی چـهره‌ واقـعی‌ خود‌ را به مطالعه کنندگان نشان‌ نمی دهند، زمان و مکان‌ در‌ این قسمت تنها نیستند، بـسیارند مـوجوداتی که ظاهری سهل و ساده و باطنی عمیق و اسرارآمیز‌ دارند‌. جهان آفرینش عجائب بسیار دارد‌؛ این هم‌ یکی از‌ آنهاباشد‌.
در‌ ایـنجا مـا نمی خواهیم درباره حقیقت زمان‌ و مکان‌ زیاد بحث کنیم و گفتگوهای فراوانی‌ را که فـلاسفه و دانـشمندان برای حل این‌ دو‌ «معما» کرده‌ اند یادآور شـویم هـمین قدر آخـرین‌ نظراتی که در این‌ زمینه‌ داده شده ذکر کـرده و وارد‌ اصـل‌ بحث یعنی «دنباله پاسخ‌ ایراد مادی ها در موضوع حدوث جهان آفرینش» می شویم.
آخرین‌ نـظریه‌ دربـاره حقیقت «زمان» که دلائل‌ عقلی‌ آن را‌ تـأیید می کند ایـن است‌ کـه‌: «زمـان عبارت است از‌ مقدار‌ حرکت» یعنی زمـان مـولود حرکت و نتیجه آن است. حال فرق نمی کند این حرکت؛ حرکت ماه‌ و خورشید‌ بـاشد یـا کره زمین یا حرکت‌ کهکشان‌ ها‌ و کـواکب دیگر‌ یا‌ حرکت‌ جـسمی روی زمـین یا‌ در وسط فضا. بنابراین اگـر مـا به جائی از فضا برویم که هیچ موجود متحرکی در‌ آنجا‌ نباشد، سفینه فضائی ما هـم در‌ آنـجا‌ متوقف‌ در‌ وسط‌ فضا بماند در‌ بـدن‌ و قـلب و ریـه و نبض و دست‌ و پای مـا هـیچ نوع حرکتی‌ وجود نـداشته بـاشد، در آنجا هیچ یک از کواکب‌ آسمان‌ هم‌ که حرکت دارند دیده نشود خلاصه همه‌ چیز‌ در‌ آنـجا‌ بـه حالت‌ سکون‌ و سکوت مطلق باشد در چنین نـقطه‌ای زمـان‌ ابدا مـفهومی نـخواهد داشـت‌. (فیلسوف معروف ملاصدرا شیرازی یک نوع حرکت دیگر به نام «حرکت جوهری» قائل است که در ذرات تمام موجودات‌ مادی‌ وجود دارد و قـابل انـفکاک‌ از‌ آن نیست بحثی که‌ در بالا ذکر شده نظر از این نوع حرکت است.)

زمان و مکان‌ چیزی نـیست کـه قبل از وجود جهان وجود داشته باشد بلکه هر دو مولود جهان هستند و پس‌ از وجود موجودات بوجود می آیند، زیرا تا موجود متحرکی‌ بوجود نیاید‌ «زمان‌» وجـود‌ پیـدا نمی کند، و تا دو موجود بـا اوضـاع مختلف با یکدیگر مقایسه نشوند «مکان» مفهومی نخواهد داشت. این ‌‌اشتباه‌ است که ما تصور کنیم هر موجودی‌ محتاج به زمان و مکان است بلکه قضیه‌ به عکس‌ است‌ و زمان و مکان نیازمند بـه موجودات هـستند و تا آنها نباشند زمان و مکانی پیدا نمی شود.


بنابراین کشش و امتداد خـاصی که آن را زمان می نامیم همان امتداد و کششی است که‌ از «حرکت» بوجود‌ می آید و جائی که حـرکت نـیست زمان هم نیست، منتها مردم جـهان بـرای‌ تـنظیم امـور زنـدگی یک نوع حرکات مـخصوصی را (مـانند حرکت زمین به دور خود و به دور آفتاب) مقیاس سنجش زمان قرار‌ داده‌اند‌ و امور اجتماعی خود را بر آن پایـه‌ اسـتوار سـاخته‌اند.
اما «مکان» از طرز انتشار موجودات مختلف و سـنجش آنـها بـه یکدیگر پیـدا مـی شود، یـعنی هنگامی که دو موجود مختلف را با هم‌ بسنجیم‌ و چگونگی وجود آنها را از نظر «انتشار» با یکدیگر مقایسه کنیم مفهوم مکان از آنجا بدست می آید. بنابراین اگر در تمام‌ جهان هستی‌ یک‌ مـوجود بیشتر نباشد مکان مفهومی‌ نخواهد‌ داشت! چه اینکه تا موجود دیگری نباشد که طرز وجود آن با این موجود مقایسه نشود مکان مفهومی نخواهد داشت.
با‌ در‌ نظر گرفتن بـیانات فـوق، پاسخ این قسمت از ایرادات مادی ها که می گویند: اگر این جهان حادث است در چه زمان و مکانی به وجود آمده؟ چون هر حادثی نیازمند به زمان و مکانی است» روشـن مـی شود‌.
زیرا‌ زمان و مکان‌ چیزی نـیست کـه قبل از وجود جهان وجود داشته باشد بلکه هر دو مولود جهان هستند و پس‌ از وجود موجودات بوجود می آیند، زیرا تا موجود متحرکی‌ بوجود نیاید‌ «زمان‌» وجـود‌ پیـدا نمی کند، و تا دو موجود بـا اوضـاع مختلف با یکدیگر مقایسه نشوند «مکان» مفهومی نخواهد داشت. این ‌‌اشتباه‌ است که ما تصور کنیم هر موجودی‌ محتاج به زمان و مکان است بلکه قضیه‌ به عکس‌ است‌ و زمان و مکان نیازمند بـه موجودات هـستند و تا آنها نباشند زمان و مکانی پیدا نمی شود.
پس این سؤال‌ که «جهان در چه زمان و مکانی حادث شده» درست مثل این است که‌ سؤال‌ کنیم خورشید در چه‌ سالی‌ بوجود آمده؟ این سؤال، سؤال عجیبی اسـت؛ زیـرا در آن وقت‌ کـه خورشید نبود، سال (یعنی مقدار گردش زمین به دور آفتاب) اساسا وجود نداشت. یا اینکه سؤال کنیم حـضرت مسیح (علیه السلام) در چه سال میلادی‌ تولد یافت و پیغمبر اسلام (صلی الله و علیه وآله) در کدام سال حـجری از مـکه بـه مدینه هجرت نمود، بدیهی است این گونه سؤالات مفهوم‌ صحیحی ندارد تا جواب آن گفته شود زیرا قبل از تولد حـضرت ‌مـسیح‌ (علیه السلام) و پیش‌ از هجرت‌ پیامبر اسلام (صلی الله و علیه وآله) سال میلادی و سال هجری وجود نداشت، بلکه این سـالها پس از ایـن دو حـادثه‌ به وجود آمد.
در اینجا سخنان خود را با گفته یکی از دانشمندان‌ علوم‌ طبیعی خاتمه می دهیم:
دکتر «جـان ویلیام کلاتس» استاد فیزیولوژی و علوم طبیعی معاصر می گوید: «جهان ما به قدری پیچیده و تـو در تو است که امکان نـدارد تـصادفی خود به خود به وجود آمده‌ باشد، دستگاه بغرنج‌ آفرینش‌ جهان، وجود آفریدگار فوق‌ العاده عاقل و عالمی را ایجاب‌ می کند و تصادف کورکورانه نمی تواند این جهان را بوجود آورده باشد. البته علوم در مشاهده و درک شگفتی های خلقت به ما کمک کرده‌اند و از‌ ایـن رو‌ در‌ رسوخ ایمان ما به‌ پروردگار‌ عالم‌ مؤثر‌ بوده‌اند!(نقل از کتاب اثبات وجود خدا صفحه 77)
منبع:
درسهایی از مکتب اسلام » دی 1340، سال سوم - شماره 11

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.