تبیان، دستیار زندگی

یک رمز برای هر دوی ما

پیوندی حاصل عشق دختر و پسری است که بعد از کشاکش مراسم ها کنار هم قرار گرفته اند. حالا باید تا می توانند تلاش کنند تا زندگی شان را تنظیم و حفظ کند. زن و مرد هر کدام باید جایگاه خود را بشناسند. زن نسبت به مرد و مرد نسبت به زن، باید نگاه همراه با عشق و اعتماد داشته باشند و آن را حفظ کنند؛ چرا که مثل همه ی چیزهای دیگر آن هم زایل شدنی است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
رمز تلفن همراه

وقتی دو نفر با هم ازدواج می کنند، طبیعی است که دوست دارند بیشتر از هم بدانند و همین مساله باعث می شود تلاش کنند دنیای هم را بیشتر کشف کنند و البته به آن وارد شوند. با این روند نزدیکی، مرزهای زیادی جابجا می شود. اتفاقی که گاهی باعث می شود یکی از طرفین احساس خطر کند؛ احساسی که ممکن است ناشی از حساسیت زیاد خود او یا زیاده روی طرف مقابلش باشد اما به خاطر پایبندی به قسم راستشان در مورد صداقت، سعی می کنند جا نزند.

در دوران ابتدایی زندگی که افراد هنوز به شناخت کامل از یکدیگر نرسیده اند، تلاش بیشتری برای واکاوی و رسیدن به چیزهایی که به تعبیری فضای "من" در دوران مجردی بوده است، می شود. این گشت و گذر در دوران مجردی از سوی زنان بیش از مردان مورد علاقه است و به هر طریقی می خواهند همه اتفاقاتی را که تا آن سن، فرد انجام داده با جزئیات کامل بدانند. از این رو در همه وسایل شخصی و غیر شخصی جستجو می کنند. امروزه دیگر داشتن دفتر خاطرات و آلبوم شخصی یک وسیله از رده خارج شده محسوب می شود و همه و همه در یک گوشی ذخیره می شود. پس برای یافتن اینکه تا قبل از ازدواج طرف مقابل چه کارهایی انجام داده است، یافتن رمز تلفن همراه او می تواند کمک بزرگی انجام دهد. اما مگر گوشی جزء وسایل "من" محسوب نمی شود؟ آیا بعد از ازدواج تلفن همراه جزء وسایل "ما" می شود؟

اگر بپذیریم که زوجین افرادی مستقل با احساسات و افکاری متفاوت هستند و نیز اگر بپذیریم زوجین شریک زندگی هستند و نه مالک یکدیگر، آنگاه خواهیم پذیرفت که هر کدام از زوجین باید دارای محدوده شخصی برای خود باشند. گرچه این امر نیاز به تعریف و درک محدوده شخصی درست دارد. و این حریم خصوصی نباید به گونه ای باشد که تحت هیچ شرایطی گاهی اجازه ورود به همسر را نداد.  چرا که  به واسطه پیوندی که بین آنها ایجاد شده است و برای کسب اعتماد و اعلام اینکه فضای شخصی من و تو ندارد، داشتن یک رمز واحد و مشترک می تواند یک تفاهم کوچک برای تفاهم های بزرگتر در زندگی باشد. همان گونه که زوجین در ابتدای روزهای زندگی برای خرید حلقه و ساعت ست به بازار می روند تا با داشتن یک نماد مشترک در ظاهر همدیگر، تفاهم خود را دیگران نشان دهند، داشتن یک رمز ایمیل و گوشی مشترک نیز می تواند زمینه سازی برای اعتمادهای بیشتر در زندگی مشترک باشد. این عمل می تواند ست زن و شوهری برای دل خود زوجین و نه برای نشان دادن ست بودن به دیگران باشد.

اما باید توجه داشت که حریم خصوصی هم شامل احساسات و تجارب درونی است و هم موقعیت های فیزیکی و خارجی و هم برخی ابزار و امکانات است. اینکه گاهی یکی از همسران بخواهد احساسات خود را بروز ندهد و یا اینکه در مکانی با خود و افکارش خلوت کند و یا به اقتضای نوع تعامل یا شغل، برای گوشی یا ایمیل خود از رمز شخصی استفاده کند.

اعتماد یک امر قراردادی نیست که این گونه باشد که بیا من به تو اعتماد کنم، و تو به من اعتماد کن. اعتماد را باید با خوبی در عمل، رعایت اخلاقیات، رعایت آداب و حدود جلب کرد.


نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که حق داشتن حریم شخصی متفاوت با پنهان کاری و مخفی کاری است. چیزی که به اعتماد همسران آسیب می زند پنهان کاری است و نه رعایت حریم شخصی.  به منظور پیشگیری از سوء ظن لازم است تا جایی که امکان دارد از رفتاهایی که بروز تردید را به دنبال دارد پرهیز شود و در عین حال در صورت امکان گوشی و ایمیل و... بدون رمز در دسترس باشد تا زمینه برداشت اشتباه فراهم نشود ولی فرد مقابل خود را متعهد بداند که بدون اجازه و یا علم به رضایت همسر از این امکانات استفاده نکند. یا در مواردی که از رمز استفاده می شود خود فرد داوطلبانه و به صورت پیش قدم شدن دلیل استفاده از رمز را برای همسر خود بازگو نماید، تا هم حریم شخصی محفوظ بماند و هم از بروز سوء تفاهم جلوگیری شود. بنابراین حفظ کانون اعتماد و اطمینان وظیفه طرفین و نه یکی از آنها است. 

هیچ‌کس توقع ندارد و حتی توصیه نمی‌کند که شما نسبت به زندگی و رفتار و روابط همسرتان بی‌تفاوت باشید و برایتان فرقی نکند که همسرتان با چه کسانی رابطه دارد. این دقیقا خلاف قداست خانواده و تعهد زوجین به هم است. اما قطعا کنترل و چک کردن بیش از حد و مرضی همسر نیز، راهکار مناسبی برای نشان دادن توجه نیست. این تعهد و کنترل‌گری باید درونی باشد. شما با محبت، عشق، اعتماد، احترام، صمیمیت، گذشت، اعتماد به نفس، داشتن مهارت‌های زندگی و… کنترل‌گری را از منبع بیرونی به یک نیروی کنترل درونی منتقل می‌کنید که هم آرامش خودتان و هم آرامش همسرتان را تامین می‌کند.

ناگفته پیدا است که وارسی این ابزار یا امکانات بدون اجازه یا رضایت همسر می تواند آغازی بر ایجاد یا تشدید فضای سنگین و مهلک بی اعتمادی و اختلاف میان همسران شود.

والبته اعتماد یک امر قراردادی نیست که این گونه باشد که بیا من به تو اعتماد کنم، و تو به من اعتماد کن. اعتماد را باید با خوبی در عمل، رعایت اخلاقیات، رعایت آداب و حدود جلب کرد.  بی اعتمادی پایه محبت را از بین می برد. زوجین باید تلاش کنند که این بی اعتمادی در زندگی ایجاد نشود. اگر می خواهید محبت باقی بماند، اعتماد را باید حفظ کنید، و اگر می خواهید زندگی پایدار بماند باید محبت را نگه دارید.

 
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.