گذری کوتاه بر زندگی ادبی شاعر معاصر،پروین اعتصامی
پروین زمان
در آسمان فرهنگ و ادب فارسی، ستارگان فراونی درخشیدهاند که فروغ و روشنایی برخی از آنان، نه تنها در گذر زمان کمرنگ نمیشود بلکه هر روز بیشتر از دیروز در جان و دل مردم جای میگیرد.
بقا و ماندگاری آنها علتهای زیادی دارد که بررسی درخور توجه آن، مجالی بیش از این میطلبد.
همسویی با جریانهای مختلف جامعه، همصدایی با مردم، نزدیک بودن به زبان و دل مردم، درکی عمیق از حوادث تلخ و شیرین روزگار، همدردی و هم نوع دوستی، برخی از دلایل حیات و بالندگی آثار بعضی از بزرگان ادب است؛ آثاری که زمانی رخدادها و فراز و نشیبهای جامعه را در برگرفته و دردودل مردمان را در آینۀ تاریخ منعکس کرده است تا آیندگان از آن عبرت بگیرند و پند پذیرند.
در میان آن ستارگان فروزان، بانویی نام آشنا و درّ گرانمایه است به نام پروین که اثر گرانقدرش نزد مردمان، ارج و قربی کمنظیر دارد. صورت بی ریا و سیرت بی آلایش پروین، آینه ای زلال و شفاف است که زیباییهای اخلاق، ظرافتهای افراد و نجابتهای اسلاف را در حد بالایی به تصویر کشیده است.
اگرچه عمر پروین اندک و حیات او در دنیای فانی بس ناچیز و کوتاه بود، ثمرۀ عمرش چراغی تانباک است که محبوبیت آن در میان دوستداران ادب و محاسن اخلاق، روزافزون شده است.
پروین، شکلگیری شخصیت فرهنگی و ادبیاش را در حد زیادی مرهون پدر دانشمندش بود که اغلب اوقات شبانه روزیاش را با بزرگان و ادیبان روزگار سپری میکرد. مرحوم علامه دهخدا، ملک الشعرا بهار، نصر الله تقوی و چندین و چند تن دیگر، بزرگان و صاحبنظران ادبیِ وقت بودند که گاه و بیگاه با پروین و پدرش همنشین میشدند؛ این نشست و برخاستهای هدفمند، ساختارهای ذهنی و مایههای علمی ـ ادبی پروین را از دوران کودکی شکل داد و او از خرمن اندوختههای بزرگان فرهنگ، خوشهها چید.
پروین با استعداد سرشار و روح لطیف و بی آلایهای که داشت، بسیار زود از نامآوران ادب آن روز، مایۀ علمی گرفت و از روحیۀ فرهنگی و ادبی آنان تاثیر پذیرفت. معاشرت با اساتید فرهنگ و ادب، تاثیر عمیق بر جان و دل او گذاشت و به دنبال آن در سیزده یا چهارده سالگی شعری سرود که در مجلۀ بهار چاپ و منتشر شد. پروین با انتشار شعرش، به صورت رسمی پای در وادی بی انتها و حیرتآور ادب گذاشت و لیاقت و برازندگیاش را در میان شاعرانِ زبردست به اثبات رساند.
او بی صبرانه و سخت کوش در وادی ادب فارسی گام بر میداشت و شعرهای گرانمایه از خود ثبت و ضبط میکرد و هر روز بربالندگی و شکوفاییاش میافزوده؛ طبع سالم و روان سلیم او تکریم پیشکسوتان ادب را بر انگیخت و در سال 1314 دیوان او به زیور طبع آراسته شد که از سوی فرهنگ دوستان به صورت چشمگیری مورد استقبال قرار گرفت.
آراستگی و پختگی شعر پروین به قدری بود که برجستهترین شاعر و ادیب آن روز یعنی استاد ملک الشعرا بهار او را تکریم کرد، اشعار او را ستود و مقدمهای بر دیوانش نوشت.
پروین اعتصامی درست در سالهای اوج قدرت ادبی و فرهنگیاش، پدرش اعتصام الملک را از دست داد و داغ هجر پدر او را پریشان خاطر کرد.
اگرچه خاطر پروین در پی درگذشت پدرش افسرده بود، فعالیتهای فرهنگی و منزلت ادبی او سیر نزولی پیدا نکرد. همچنانکه مردانهوار دُرافشانی میکرد و شعریهای ناب میسرود، پس از مدتی خود را تسلیم رضای الهی یافت و به بیماری لاعلاج حصبه دچار شد و این شخصیت برجسته ادبی، پس از پدر دیر نپایید و در 16 فروردین 1320به او پیوست؛ در حالی که مرگ پدرش چهار سال قبل از آن اتفاق افتاده بود.
اگر بنا باشد شخصیت ادبی پروین بررسی شود و در مدار حقیقت، دربارۀ او اطلاعاتی به دست آید، باید دانست که اکثر اهل ادب و شعر شناسان با ذوق، او را در بیان نکات اخلاقی توانا، در چینش منظومهها چیره دست و در بیان حکمتهای عالی حتی به شکل مناظره و از زبان حیوانات، زبردست میدانند.
با خواندن اشعار گرانمایه و منظومههای غنی او، که از روحی بلند و فکر وسیعش مایه گرفته است درمییابیم او توانسته فرود و فرازهای اجتماعی زمان خودش را هنرمندانه و شفاف در ابیاتش منعکس کند. علاوه بر این خصوصیت کمنظیر، تمثیلها و حکایتهای سرشار از حکمت او، دریچهای دیگر از باغستان وجود او را در برابر اهل ذوق نمایان میکند.
با جود آنکه اربابان ادب و اهل قلم، شخصیت برجسته او را ستایش کرده و در حد خود برای شناساندن او همت گماشته اند، اگر بگویم پروین هنوز هم ناشناخته و غریب مانده و این غربت عجیب مینماید، گزاف نگفته ام.
سخنان پروین در ظاهر آراسته و متین و در باطن غنی و وزین است. کلام او در عین سادگی و بیآلایشی، عمیق است و ژرفای ابیات او بر اهل فرهنگ و ادب پوشیده نیست.
سخنان پروین حلاوتی دارد که هر صاحب ذوقی پذیرای آن است و شیرینیای در گفتارش رخ نموده که بهطرز شگفتآوری انسان را دلبسته خود میکند؛ زیرا کلامش از دل برخاسته و لاجرم باید بردل بنشیند.
مفاهیم کلی، ارزشهای اخلاقی و معنویای که در سرنوشت انسان تاثیرگذارند و در سرشت انسان جای دارند مانند: نوع دوستی، طلب معنویت و جستوجوی روحانیت، مهربانی و محبت، بینیازی و عزت، بیآزاری و عظمت، در لابهلای ابیات حکیمانۀ پروین گنجانده شده و جلوهگری میکند.
از دیگر نکات مورد توجه در خصوص او توفیق فراوانش در الهامگیری از داستانهای سودمند و پردازش آنها در قالب شعری است که در نوع خود بسیار شگفت و ستودنی است؛ به این معنا که پروین علاوه بر بهرهگیری از معارف بلند اسلامی و عرفانی، حکایتهای مفید اروپایی را نیز به خوبی دریافته و هضم کرد و آن را به طرز حیرتآوری در ابیاتش گنجانید.
در کلام آخر باید گفت پروین فریادگر انسانیت، عزت، تهذیب و نمایانگر عبرت هاست. عشق، محبت و عاطفه به همنوعان، خواستۀ اصلی او بوده که به نحو شایستهای در دیوانش پدیدار شده است.
روح بلند او در جوار رحمت کریمۀ اهل بیت حضرت فاطمه معصومه(س) آرام گرفته است.
همسویی با جریانهای مختلف جامعه، همصدایی با مردم، نزدیک بودن به زبان و دل مردم، درکی عمیق از حوادث تلخ و شیرین روزگار، همدردی و هم نوع دوستی، برخی از دلایل حیات و بالندگی آثار بعضی از بزرگان ادب است؛ آثاری که زمانی رخدادها و فراز و نشیبهای جامعه را در برگرفته و دردودل مردمان را در آینۀ تاریخ منعکس کرده است تا آیندگان از آن عبرت بگیرند و پند پذیرند.
در میان آن ستارگان فروزان، بانویی نام آشنا و درّ گرانمایه است به نام پروین که اثر گرانقدرش نزد مردمان، ارج و قربی کمنظیر دارد. صورت بی ریا و سیرت بی آلایش پروین، آینه ای زلال و شفاف است که زیباییهای اخلاق، ظرافتهای افراد و نجابتهای اسلاف را در حد بالایی به تصویر کشیده است.
اگرچه عمر پروین اندک و حیات او در دنیای فانی بس ناچیز و کوتاه بود، ثمرۀ عمرش چراغی تانباک است که محبوبیت آن در میان دوستداران ادب و محاسن اخلاق، روزافزون شده است.
پروین، شکلگیری شخصیت فرهنگی و ادبیاش را در حد زیادی مرهون پدر دانشمندش بود که اغلب اوقات شبانه روزیاش را با بزرگان و ادیبان روزگار سپری میکرد. مرحوم علامه دهخدا، ملک الشعرا بهار، نصر الله تقوی و چندین و چند تن دیگر، بزرگان و صاحبنظران ادبیِ وقت بودند که گاه و بیگاه با پروین و پدرش همنشین میشدند؛ این نشست و برخاستهای هدفمند، ساختارهای ذهنی و مایههای علمی ـ ادبی پروین را از دوران کودکی شکل داد و او از خرمن اندوختههای بزرگان فرهنگ، خوشهها چید.
پروین با استعداد سرشار و روح لطیف و بی آلایهای که داشت، بسیار زود از نامآوران ادب آن روز، مایۀ علمی گرفت و از روحیۀ فرهنگی و ادبی آنان تاثیر پذیرفت. معاشرت با اساتید فرهنگ و ادب، تاثیر عمیق بر جان و دل او گذاشت و به دنبال آن در سیزده یا چهارده سالگی شعری سرود که در مجلۀ بهار چاپ و منتشر شد. پروین با انتشار شعرش، به صورت رسمی پای در وادی بی انتها و حیرتآور ادب گذاشت و لیاقت و برازندگیاش را در میان شاعرانِ زبردست به اثبات رساند.
او بی صبرانه و سخت کوش در وادی ادب فارسی گام بر میداشت و شعرهای گرانمایه از خود ثبت و ضبط میکرد و هر روز بربالندگی و شکوفاییاش میافزوده؛ طبع سالم و روان سلیم او تکریم پیشکسوتان ادب را بر انگیخت و در سال 1314 دیوان او به زیور طبع آراسته شد که از سوی فرهنگ دوستان به صورت چشمگیری مورد استقبال قرار گرفت.
آراستگی و پختگی شعر پروین به قدری بود که برجستهترین شاعر و ادیب آن روز یعنی استاد ملک الشعرا بهار او را تکریم کرد، اشعار او را ستود و مقدمهای بر دیوانش نوشت.
پروین اعتصامی درست در سالهای اوج قدرت ادبی و فرهنگیاش، پدرش اعتصام الملک را از دست داد و داغ هجر پدر او را پریشان خاطر کرد.
اگرچه خاطر پروین در پی درگذشت پدرش افسرده بود، فعالیتهای فرهنگی و منزلت ادبی او سیر نزولی پیدا نکرد. همچنانکه مردانهوار دُرافشانی میکرد و شعریهای ناب میسرود، پس از مدتی خود را تسلیم رضای الهی یافت و به بیماری لاعلاج حصبه دچار شد و این شخصیت برجسته ادبی، پس از پدر دیر نپایید و در 16 فروردین 1320به او پیوست؛ در حالی که مرگ پدرش چهار سال قبل از آن اتفاق افتاده بود.
اگر بنا باشد شخصیت ادبی پروین بررسی شود و در مدار حقیقت، دربارۀ او اطلاعاتی به دست آید، باید دانست که اکثر اهل ادب و شعر شناسان با ذوق، او را در بیان نکات اخلاقی توانا، در چینش منظومهها چیره دست و در بیان حکمتهای عالی حتی به شکل مناظره و از زبان حیوانات، زبردست میدانند.
با خواندن اشعار گرانمایه و منظومههای غنی او، که از روحی بلند و فکر وسیعش مایه گرفته است درمییابیم او توانسته فرود و فرازهای اجتماعی زمان خودش را هنرمندانه و شفاف در ابیاتش منعکس کند. علاوه بر این خصوصیت کمنظیر، تمثیلها و حکایتهای سرشار از حکمت او، دریچهای دیگر از باغستان وجود او را در برابر اهل ذوق نمایان میکند.
با جود آنکه اربابان ادب و اهل قلم، شخصیت برجسته او را ستایش کرده و در حد خود برای شناساندن او همت گماشته اند، اگر بگویم پروین هنوز هم ناشناخته و غریب مانده و این غربت عجیب مینماید، گزاف نگفته ام.
سخنان پروین در ظاهر آراسته و متین و در باطن غنی و وزین است. کلام او در عین سادگی و بیآلایشی، عمیق است و ژرفای ابیات او بر اهل فرهنگ و ادب پوشیده نیست.
سخنان پروین حلاوتی دارد که هر صاحب ذوقی پذیرای آن است و شیرینیای در گفتارش رخ نموده که بهطرز شگفتآوری انسان را دلبسته خود میکند؛ زیرا کلامش از دل برخاسته و لاجرم باید بردل بنشیند.
مفاهیم کلی، ارزشهای اخلاقی و معنویای که در سرنوشت انسان تاثیرگذارند و در سرشت انسان جای دارند مانند: نوع دوستی، طلب معنویت و جستوجوی روحانیت، مهربانی و محبت، بینیازی و عزت، بیآزاری و عظمت، در لابهلای ابیات حکیمانۀ پروین گنجانده شده و جلوهگری میکند.
از دیگر نکات مورد توجه در خصوص او توفیق فراوانش در الهامگیری از داستانهای سودمند و پردازش آنها در قالب شعری است که در نوع خود بسیار شگفت و ستودنی است؛ به این معنا که پروین علاوه بر بهرهگیری از معارف بلند اسلامی و عرفانی، حکایتهای مفید اروپایی را نیز به خوبی دریافته و هضم کرد و آن را به طرز حیرتآوری در ابیاتش گنجانید.
در کلام آخر باید گفت پروین فریادگر انسانیت، عزت، تهذیب و نمایانگر عبرت هاست. عشق، محبت و عاطفه به همنوعان، خواستۀ اصلی او بوده که به نحو شایستهای در دیوانش پدیدار شده است.
روح بلند او در جوار رحمت کریمۀ اهل بیت حضرت فاطمه معصومه(س) آرام گرفته است.