مهربان ترین راننده تاکسی
از کارم انرژی می گیرم
ابراهیم دهباشیزاده خامنه، مهربان ترین راننده تاکسی شهر
اگر روزی سوار تاکسی شدید و راننده یک شاخه گل به همراه برگه ای پر از جملات تاکیدی تقدیمتان کرد و تا آخر مسیر هم به شما انرژی مثبت داد، تعجب نکنید. شما سوار ماشین مهربان ترین راننده تاکسی شهر شده اید.
ابراهیم دهباشیزاده خامنه، 41 سال است که در خیابان های شهر رانندگی می کند و برای مسافرانش از عشق و امید و زندگی می گوید. خودش می گوید: روزهایی که رانندگی نمی کنم خسته می شوم و دوست دارم بیشتر کار کنم تا به افراد بیشتری روحیه بدهم. تنها لحظه ای که اندوه را در چشمانش می بینی وقتی است که از پسر جوان، ورزشکار و تحصیلکرده اش که چندی پیش در اثر تصادف از دست رفته حرف می زند و می گوید: "شاید امتحان الهی بود و شاید هم خواست خدا بود که آلوده نشود."
بزرگی در جهان می گوید: « یک بچه واکسی که کارش را درست انجام می دهد بهتر از رییس جمهوری است که کارش را به خوبی بلد نیست.» ابراهیم دهباشیزاده خامنه فردی است که توانسته در کار خود تفاوت ایجاد کند و از این منظر شایسته ی تقدیر است.
او خودش را این گونه معرفی می کند:
من ابراهیم دهباشیزاده خامنه هستم. 41 سال است که با تاکسی کار می کنم و شاید از معدود رانندگان تاکسی باشم که از شغل و زندگی ام راضی هستم و از سلامت جسم و روان بسیار بالایی برخوردارم.
یک همسر مهربان و سه دختر دارم و فارغ التحصیل رشته نوع دوستی، صلح، صفا، عشق، محبت و امید درمانی از دانشگاه جامعه هستم.
*روزی چند ساعت کار می کنید؟
زمانی روزی 16 ساعت کار می کردم، اما از وقتی که تصمیم گرفتم بیشتر با خانواده باشم، بین 10 تا 12 ساعت در روز کار می کنم.
*شما مهربان ترین راننده تاکسی تهران نام گرفتید. آیا می توانید ادعا کنید که در خانه هم مهربان ترین پدر یا همسر دنیا هستید؟
من به خاطر آرامش خودم برخورد خصمانه را هیچ گاه با دشمنم هم نداشته ام چه برسد به خانواده ام. چون می دانم که اگر بخواهم کسی را ناراحت کنم اول باید خودم ناراحت شوم . البته نمی دانم مهربان ترین پدر دنیا هستم یا نه، چون همه ی پدران دیگر را ندیده ام اما در منزل ما همیشه آرامش برقرار است و با هم کنار می آییم.
* شما فردی هستید که به همه انرژی و روحیه می دهید. با این سن و سال چگونه روحیه تان را حفظ کرده اید در حالی که بسیاری از جوانان که ممکن است شغل ها و موقعیت های مناسب تری هم داشته باشند، روحیه ی خوبی ندارند؟
من از کارم انرژی می گیرم و از روحیه دادن به مسافران لذت می برم. اما اگر کسانی هستند که روحیه ندارند دلیلش این است که ایمان کاملی ندارند به نظر من ایمان واقعی یعنی ایمان به خداوند اما قدرت ایمان فراتر از بحث های اعتقادی است.
*از نیروی ایمان گفتید، خودتان خدا را چگونه تعریف می کنید و چه رابطه ای با او دارید؟
من خدا را همیشه همراه خودم می بینم و برایم یقین شده است که امکان ندارد کسی کار مثبتی را انجام دهد و بازتاب مثبت آن را در همین جهان و جهان آخرت نبیند.
*اگر یک مسافر توی تاکسی شما مدام حرف منفی بزند چه می کنید؟
به او می گویم اگر منفی نگر نباشید و به آینده امیدوار باشید زندگی سرشار از آرامش را خواهید یافت. اما اگر نپذیرفت زیاد با او بحث نمی کنم. به نظر من همه ی منفی نگران روزی بیدار خواهند شد اما چه بهتر که کمک کنیم این بیداری هرچه زودتر صورت بگیرد.
*با بحث های سیاسی توی تاکسی چه می کنید؟
من به کسی نمی گویم سیاسی باش یا نباش، اما معتقدم هر کاری باید در جا و زمانی صورت بگیرد که بیشترین تأثیر را بگذارد. به نظر من تاکسی جای مناسبی برای بحث سیاسی نیست و چون تأثیر چندانی ندارد نوعی تلف کردن وقت و انرژی است.
*توی ترافیک سنگین اعصابتان به هم نمی ریزد؟
به هیچ عنوان، چون با اعصاب خرد کرن نه راه باز می شود و نه هوا بهتر می شود. من وقتی راه می افتم می پذیرم که امکان برخورد با ترافیک هست. وقتی این را پذیرفتم آرامش بیشتری خواهم داشت. در هنگام ترافیک اگر مسافر داشته باشم با آنها گفت وگو می کنم و اگر تنها باشم در ماشین موسیقی می گذارم و از صدای اساتیدی چون شجریان، ناظری، افتخاری و بنان لذت می برم.
*اگر یک مسافر سوار ماشین شما شود و وسط راه بفهمید که پول ندارد باز هم همین طور با او برخورد می کنید؟
بارها این اتفاق افتاده، من نه تنها او را به مقصد رسانده ام بلکه کرایه برگشتش را هم به او داده ام. اگر طرف خیلی اصرار داشته باشد می گویم که بعداً پولش را بیندازد توی صندوق صدقات. گاهی فکر می کنم خداوند این بنده را عمداً در مسیر من قرار داده تا ببیند که چگونه با او برخورد می کنم.
*اگر روزی یک رییس جمهور سوار تاکسی شما شود به او چه می گویید؟
به او پیشنهاد می دهم. می گویم: برای هر صنف یک نماینده از طرف خودت تعیین کن و به او حقوق بده تا به طور ناشناس به میان آن صنف برود و مشکلات آنها را بررسی کند. مثلاً ببیند یک نانوا، راننده تاکسی یا معلم چه مشکلی دارد و سپس آن را با رییس جمهور در میان بگذارد. "البته فقط به طرح مشکل نباید بسنده شود بلکه راه حل های آن را نیز ارایه نماید.
*اهل مطالعه هستید؟
بله، اما یاد گرفتن را فقط در کتاب خواندن نمی بینم. به نظر من از هر آدمی که سر راهمان قرار می گیرد یا از هر موقعیتی می توانیم چیز یاد بگیریم.
*آینده را چطور می بینید؟
من آدم خوشبینی هستم و معتقدم آینده همیشه بهتر از امروز خواهد بود.زنگی حاصل عشق است و امید، کسی از یاس به جایی نرسید.
*یک خاطره ی خوب از کارتان؟
کسی به ماشین من زد و وقتی برخورد مرا دید گفت: کاش زودتر به ماشینتان می زدم تا از شما چیز یاد می گرفتم. "چون دیدیم مساله با ناراحتی حل نمی شود سعی کردیم با آرامش حلش کنیم.
برگزیده جملاتی که مسافران برای مهربان ترین راننده ی شهر نوشتند:
1 - خدا به شما قدرتی داده که بسیاری از مردم فاقد آن هستند و آن حسن خلق و مهربانی شماست.
2 - امروز روز سختی برای من بود، چون تصادف کره بودم ولی با دیدار شما تمام خستگی های من رفع شد.
3 - در اوج گرما تاکسی شما خیلی خنک بود، هر چند کولر نداشت.
4 - به عنوان یک روان پزشک از شما تشکر می کنم .
5 - از شما یاد گرفتیم که فقط با یک جمله می شود روحیه ی کسی را عوض کرد.
6 - اگر ممکن است یک کلاس آموزشی برای باقی همکاران خود نیز بگذارید.
7 - کاش شما به جای راننده تاکسی معلم بودید تا درس زندگی را به فرزندان ما یاد می دادید.
8 - امروز بعد از چندین سال با شخصی رو به رو شدم که با کسی دعوا نداشت.
9 - جز به خدا به کجا می توان وصل بود که دلواپسی داشت، اما دلواپس نبود؟
10 - مطمئن باشید این انرژی مثبتی را که به مردم می دهید خدا چندین برابر آن را به سویتان باز می گرداند.
11 - شاد بودن بزرگ ترین نعمت زندگی است، اما شاد کردن دیگران از آن هم ارجمندتر.
12 - خداوند از روح خود به ما عطا کرد تا مثل او باشیم، من امروز سیمای خداوند را در وجود بنده اش دیدم.
13 - امتحان نهایی دین دینداری نیست، محبت است.
14 - شما یک پیک صلح و دوستی هستید که از جانب خداوند به زمین فرستاده شده است.
15 - در زندگی همیشه دنبال معجزه ایم، غافل از این که معجزه همین اتفاقات کوچک است که خودمان می توانیم بسازیم.
منبع: مجله ی موفقیت
