عراقِ بعد از کرکوک
ارتش عراق و نیروهای امنیتی اتحادیه عراق و سایر گروه‌های نظامی در زمان بحران سازی‌های داعش و در زمان بحران کرکوک عزت ملی خود را یافت و مردم عراق به آن‌ها اعتماد دارند و الان ایشان محافظان دولت عراق هستند و بر آن‌هاست که در آینده دولت عراق نقش داشته باشند.
1- بیش از هر زمان دیگر تمرکز اصلی و اساسی سیاست عملی عراق بر مرجعیت است، زیرا به جرأت می‌توان گفت فتوای آیت‌الله‌سیستانی از نجف برای جهاد و مبارزه با داعش و نیز دعوت بارزانی به بازگشت از راه اشتباهی که در پیش گرفته بود، سرنوشت عراق را به صورت کلی دگرگون کرد. این چنین پیوندی میان مرجعیت و هماهنگی مرجعیت و مردم نشان از نکته ای مهم دارد که نباید هرگز آن را بی اهمیت دانست و فراموش کرد. این مرجعیت بود که آینده عراق را ترسیم کرد و نفوذ مرجعیت در حفظ دولت و قانون این کشور بود که حساب های شرق و غرب را تغییر داد.
2- امروز آقای العبادی تبدیل به مردی بزرگتر از پیش از حادثه پیروزی در کرکوک شده است. در زمان وی، عراق توانست نود و پنج درصد این کشور را از دست داعش پس گرفت و ضربه ای که طرح بارزانی برای جدایی از عراق را زده بود گرفت و این روند در سایه محبوبیت رو به رشد وی در میان مردم ملت عراق بعد از حوادث کرکوک به دست آمده است و تا پس گرفتن و آزاد سازی سایر مناطق در جریان خواهد بود.
نقشه سیاسی در عراق، سوریه، لبنان و ایران و نوعاً در ترکیه درست برخلاف میل و منافع این دو دشمن ترسیم شد.
3- سیاستی بر پایه گفتگو و آرامش و حکمت و مشارکت تعداد بیشتری در تعیین سرنوشت و تصمیم گیری ها چیزی است که العبادی با همه گروه ها و اقلیت های عراق از جمله عراق در پیش گرفته است که یکی از نتایج آن دستیابی به پیروزی نظامی در کرکوک است که حداقل اثر آن بر رویای اتحاد میان چهار کشور خواهد بود. این اتحاد میان چهار کشور را می توان توسعه داد و به عنوان جایگزینی برای خلیج فارسی تفکیک شده در نظر گرفت و همچنین این امید را داشت که چنین اتحاد مستحکمی بقایای بحران های منطقه ای را محو کند که عموماً در سوریه و خصوصاً در عراق مانده است. این رویا بیشتر به واقعیت نزدیک شده است و فرصت های مثبتی فراهم شده است که همه می توانند در آن سرمایه گذاری کرده و سپس بهره برداری کنند.
4- ارتش عراق و نیروهای امنیتی اتحادیه عراق و سایر گروه‌های نظامی در زمان بحران سازی‌های داعش و در زمان بحران کرکوک عزت ملی خود را یافت و مردم عراق به آن‌ها اعتماد دارند و الان ایشان محافظان دولت عراق هستند و بر آن هاست که در آینده دولت عراق نقش داشته باشند خصوصاً اینکه هیچ نقطه ای از این کشور نیست که خارج از سیطره آن ها باشد. حوادث نشان می دهد که این نیروها از سوی اکراد و اهل سنت و شیعیان عراق بسیار مورد توجه و مورد اعتماد و اطمینان هستند. با دلیل و برهان اکنون می توان مدعی شد که نظر نیروهای امنیتی و مسلح عراق در بالاترین مراحل ملی قرار دارد و نیروهای بسیج مردمی عراق( الحشد الشعبی) در صدر هستند. دکترین، موقعیت و خون میان بسیج مردمی و سایر موسسه های امنیتی عراق همگام شده است و آن ها را تبدیل به عراقی نیرومند ساخته است که روی آن حساب می کنند.
5- نقش ایران به نقشه اکراد عراق بازگردانده شد و به آن ها اجازه داد که نقش ها و موقعیت خود را تغییر دهند. بارزانی به حاشیه رانده شد و اگر مایل بود نقش ثانویه ای در حزبش خواهد داشت. محور دیگری نیز نزدیک شدن سه حزب کرد الاتحاد و کوران و جماعت اسلامی به حکومت مرکزی عراق است و نیرویش به دولت مرکزی عراق ملحق خواهد شد و در توازن با اقلیم، منجر به ایجاد روابط جدید با دولت مرکزی خواهد شد. از همین روز بر دولت مرکزی و احزاب عراق است که این حقایق و متغیرات را درک کنند و از این ها استفاده کنند و راه های فرار بارزانی را نپذیرد و نیروهای معتدل کرد را رها نکنند و همه در جهت تقویت آن ها و تعامل با آن ها مطابق دیدگاهی استراتژیک عمل کنند.
6- اسطوره های دیکتاتوری بارزانی، بعثی و جدایی طلب تا ابد دوره شان تمام شد و این دولت عراق است که نفوذ و قدرتش را نشان داد و ثابت کرد که خواسته دشمنان محقق نخواهد شد؛ زیرا که آنان تصور می کردند قادرند عراق را خسته کرده و با جسارت آن را پاره پاره کنند و دولت و حاکمیت این بخش از عراق را به نفع برخی کشورهای خلیج فارس و رژیم صهیونیستی سوق دهند. از دید آنان مردم عراق ضعیف به نظر می رسیدند و مایل بودند از همین حربه استفاده کرده و عراق را برای اجرای پروژه های خود برای از بین بردن عراق بهره برداری کنند.
7- این رویداد که میان عراقی ها در کرکوک فاصله بیندازند در نهایت با سرنگونی خانه های عنکبوت توطئه گران علیه عراق به پایان رسید. تا زمانی که مؤلفه های ملی و فرقه ای این ملت نتواند میان این ملت فاصله بیندازد، عراق امروز بیش از هر زمان دیگر به وحدت می رسد و حکومتی پایدار بر شیعه و سنی و کرد وجود خواهد داشت. پیروزی در کرکوک خط فاصل میان دو عراق بود، عراقی ضعیف که پروژه های دشمنان خارجی آن را تفکیک شده می خواست و عراقی دیگر که با اراده ای ملی اداره می شود.
8- تأکید می شود که عراق( شامل حکومت، ملت، ارتش، و در رأس همه این ها مرجعیت) تصمیم و اراده ای داخلی دارد که از خارج از کشور متأثر نمی شود. روشن است که ایالات متحده آمریکا پروژه ای را در عراق دنبال می کند؛ پروژه هایی که آن ها با استفاده از واسطه هایی به گوش دولت مرکزی و بارزانی رسانده اند؛ اما آنچه مسلم است اینکه این پروژه ها تاکنون ناکام مانده است و برخلاف میل دشمنان، تا کنون ایالات متحده نتوانسته آن گونه که مایل است عراق را آن گونه که می خواهد به بازی بگیرد.
9- پس از بازگشت بارزانی که آخرین دیکتاتوری خانوادگی را در عراق داشت، امروز عراق به سوی عراقی قانونمند حرکت می کند و حاکمیت ملی در سایه حیات مدنی نیز بازگشته است.
10- پیروزی بر داعش و آزادسازی کرکوک می تواند به عنوان نیرویی مضاعف برای بازگشت دوباره اعتماد به نفس برای پروژه اسلامیت به خیابان های عراق و بسیج مردمی و مقاومت باشد در حالی که انان همواره در طول تاریخ وطن پرستی شان را ثابت کرده اند.
11- نقشه سیاسی کرد و سنی و شیعه مطابق نتایج حاصل از پیروزی ملی در کرکوک ضد داعش طراحی خواهد شد و این آخرین دفعه ای است که کسی از جدایی و تفکیک عراق و فدرالی شدن تقلبی سخن گفته است.
روابط عراق با کشورهای خلیج فارس، بر پایه روابط عراق قوی است و نه براساس آنچه برخی کشورها خلیج فارس به عراق دیکته می کنند.
12- خبرهایی که از مراکز مطالعاتی و تصمیم سازی ترکیه رسیده نشان از ان دارد که آنان نیز بارها و بارها در عراق نیز به این نکته اشاره کرده اند که در مقابل عراق چیز جز احترام به سیادت آن ها هدف دیگری ندارند و بر سیاست منافع مشترک بر پایه ملی تأکید دارند. لازم است ترکیه نیز واقع بین باشد و شیوه طغیان را در برخورد با عراق نداشته باشد و این شیوه را متوقف کند و باید با دولت مرکزی عراق تعامل داشته باشد آن هم به شیوه ای که باعث تضعیف سیادت عراق نشود.
13- پیروزی بر کرکوک رویاهای رژیم صهیونیستی را در عراق را تا ابد بر باد فنا داد. نقشه سیاسی در عراق، سوریه، لبنان و ایران و نوعاً در ترکیه درست برخلاف میل و منافع این دو دشمن ترسیم شد. در این چند سال اخیر بارها و بارها به آنان ثابت شد که منافع منطقه غرب آسیا و موضوع امنیت در این منطقه با نقشه های شوم آن ها در تعارض کامل است و کل منطقه در برابر آن ها ایمنی یافته است.
14- روس ها بیش از دیگران به سیادت کشورهای منطقه احترام قائل می شود و مخصوصاً در هلال این چهار کشور _ ایران ، ترکیه، عراق و سوریه). نظریه حاکم بر روابط روسیه با این کشورها باید بر اساس احترام به منطقه به اندازه احترام آن ها برای روسیه باشد، و هیچ دولتی هر قدر هم بزرگ باشد – چه روسیه یا حتی اروپا یا آمریکا – نمی تواند نظرش را به آن ها دیکته کند و دیگران را تحت اختیار خودش بداند. ضروری است که روابط برابر باشد. این که روس ها در شرایط اضطراری منطقه وارد عمل شدند باعث نمی شود که منطقه همواره از روس ها تبعیت کنند همچنین لازم است به این نکته توجه شود که نباید طبق نظریه تقسیم نفوذ بین کشورهای بزرگ، روس ها منطقه را از لحاظ جغرافیایی، اقتصادی، نظامی و امنیتی با آمریکایی ها تقسیم کنند؛ بلکه خود کشورهای منطقه بازیگرانی مهم و اساسی در تعیین سرنوشت خود هستند و همه آن ها با هم بزرگتر از همین دولت های بزرگ هستند.
15- نفت و گاز با سیاست های ملی در عراق مدیریت می شود و جزء اموال خانوادگی افراد یا احزاب و غیره نیست و مال یک اقلیم هم نیست.
16- روابط عراق با کشورهای خلیج فارس، بر پایه روابط عراق قوی است و نه براساس آنچه برخی کشورها خلیج فارس به عراق دیکته می کنند.
17- عراق به تازگی از بحران و مصیبت کرکوک«شیعی، سنی، کرد » خارج شده است و آنچه را دارد بیش از هر زمان دیگری میان ملتش به اشتراک می گذارد و هرکس تلاش کرد تا از طریق فتنه انگیزی و آتش افروزی های طائفه ای و قومی به اهدافش برسد محکوم به نابودی و مجازات شده و در زباله دان تاریخ دفن گشت.
و این عراق پس از بازگردان کرکوک است؛ نکاتی ظریف و خلاصه برای آنکه سیاستمداران از نتایج آن بهره مند شوند و از آن ها در استراتژیکی کاربردی شان استفاده کنند در راه کسب پیروزی های سیاسی و امنیتی و برقراری روابط خارجی و تقویت انسجام ملی برای رشد عراق پیروز.
