تبیان، دستیار زندگی
مین قسمت دوم تعامل با دیگر جنبش‌های اسلامی معاصر در دهه 1920 که افکار سیاسی اسلامی بین اندیشه‌ها 1- سنت‌گرایان یا عناصر محافظه کار الازهر 2- طرفداران نوسازی یا شاگردان محمد عبده و 3- اصلاح طلبان پیرو رشید رضا «در نوس...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آشنایی با جنبش اخوان المسلمین

قسمت دوم



تعامل با دیگر جنبش‌های اسلامی معاصر

در دهه 1920 که افکار سیاسی اسلامی بین اندیشه‌ها 1- سنت‌گرایان یا عناصر محافظه کار الازهر 2- طرفداران نوسازی یا شاگردان محمد عبده و 3- اصلاح طلبان پیرو رشید رضا «در نوسان بود، حسن البناء به مکتب سوم تمایل پیدا کرد.

گرچه حسن البناء از لحاظ فکری ترکیبی بود از (نوسازی) محمد عبده، (اصلاح طلبی) رشید رضا و (حرکت طلبی) سید جمال‌الدین اسد آبادی، ولی او برنامه‌های خود را به عنوان یک بینش جامع اسلامی ارائه کرد.

از نظر حسن النباء سید جمال (فقط یک فریاد هشدار برای مشکلات است) شیخ محمد عبده (فقط یک معلم فیلسوف و رشید رضا (فقط یک تاریخ‌نویس و وقایع نگار) در حالی که اخوان‌المسلمین به معنی (جهاد، تلاش و کار) است و فقط یک پیغام فلسفی نیست.


مراحل سه گانه فعالیت جنبش

حسن‌البناء از آغاز فعالیت‌های خود 3مرحله را برای تحقق هدف‌های خویش در نظر گرفت:

1- مرحله تبلیغ، ارتباط، تفهیم و تفاهم

2- مرحله جذب، انتخاب و سازماندهی حامیان

3- مرحله عمل

که کلیه فعالیت‌ها اخوان‌المسلمین در آن دسته‌بندی می‌شود.

فعالیت‌های اخوان در رابطه با مساله فلسطین و اعزام سلاح و نیرو به آنجا و همچنین اقدامات مهم آن‌ها در قبل و بعد از جنگ جهانی دوم در مصر و دیگر کشورهای اسلامی مخالفت‌های شدید غرب خصوصاً انگلیس را با آن‌ها برانگیخت.


اصول و پیام اخوان

اسحاق موسی‌الحسینی در کتاب خود درباره اخوان‌المسلمین، استدلال می‌کند که آن‌ها دارای 6 اصل می‌باشند:

1- علمی: ارائه یک تفسیر دقیق از قرآن و دفاع از آن در برابر تفسیرهای نادرست.

2- عملی: دعوت مصر و دول اسلامی براساس اصول قرآنی و تجدید نقش و تأثیر عمیق آن.

3- اقتصادی: گسترش و حفاظت از ثروت ملی، ارتقاء سطح زندگی و تحقق عدالت.

4- اجتماعی و خیرخواهانه: مبارزه با جهل، بیماری و فقر.

5- میهن دوستی و ملی ‌گرایی: آزادسازی دره نیل وکلیه کشورهای عرب و در نهایت همه دنیای اسلام.

6- جنبه انسانی و جهانی: ترویج صلح جهانی و تمدن انسانی بر بنیادهای جدید مادی و معنوی اسلام


اخوان‌المسلمین و دولت‌های اسلامی

حسن البناء در تلاش برای دعوت به حکومت اسلامی مطلوب خود، ضمن انتقاد از دولت‌ها، با ارسال نامه‌ها و بیانیه‌های متعدد برای آن‌ها، برنامه‌ها و نظرات خود را در مورد نحوه اداره مملکت تشریح کرد. از جمله این اقدامات، ارسال رساله‌ای تحت عنوان «نحوالنور» به سران کشورهای اسلامی و رهبران برجسته جهان عرب، (بعد از انعقاد پیمان 1936) است که در آن برنامه‌های اصلاحی اخوان عنوان شده است.

بطورکلی فعالیت‌های خارجی اخوان، رویکردی از ماده دوم آیین نامه این حرکت است که اذعان می‌کند: اخوان‌المسلمین، حرکتی جهانی و اسلامی است که در راه رسیدن به آرمان‌های اسلامی تلاش می‌کند.

اولین شعبه خارجی اخوان‌المسلمین در سال 1937 در دمشق ایجاد شد که دفتر کمیته مرکزی مسوول تأسیس مراکزی در سوریه و لبنان نیز بود. البته هر دفتر مرکزی می‌توانست با نظارت کمیته مرکزی شعباتی دایر کند.

در دهه50 میلادی، اخوان دفاتر زیادی در لبنان، سوریه، فلسطین، اردن، عراق، عربستان، اندونزی، سریلانکا و پاکستان دایر نمود و در ایران همکاری نزدیکی با فدائیان اسلام داشت که منجر به ترجمه و نشر بسیاری از آثار رهبران اخوان‌المسلمین در ایران شد. از طرفی در زمان دستگیری و اعلام حکم اعدام نواب صفوی و رهبران فدائیان اسلام، هیأتی از اخوان‌‌المسلمین برای رایزنی و جلوگیری از اعدام آنها به ایران آمد.


فعالیت‌های اخوان تا مرگ حسن البناء

- تشکیل کنگره‌های پنج‌گانه

یکی از علل رشد اخوان‌المسلمین بعد از انتقال قرارگاه اصلی از اسماعیلیه به قاهره دامنه و وسعت تشکیل کنگره‌های عمومی آن برای بحث و گفتگو پیرامون اقدامات عملی و برنامه‌های سازمان بود.

در واقع این کنگره‌ها نمای کلی فعالیت‌های اخوان را بین سال‌های 1932 تا 1939 ترسیم می‌کند.

- اولین کنگره عمومی: در ماه مه 1933 راجع به مسئله فعالیت‌های میسیونرهای مسیحی و طرق مبارزه با آنها.

- دومین کنگره عمومی: در اواخر 1933 در مورد نحوه تبلیغ و اشاعه افکار در جامعه و تشکیل موسسه انتشاراتی.

- سومین کنگره عمومی: در ماه مارس 1935 در رابطه با ضوابط و معیارهای عضویت و مراتب و ساختمان تشکیلاتی جامعه اخوان.

- چهارمین کنگره عمومی: در ژوئیه 1937 به منظور برگزاری جشن تاجگذاری فاروق (شاه جوان مصر).

- پنجمین کنگره عمومی: در ژانویه 1939، معرفی اخوان‌المسلمین به عنوان یک (سازمان سیاسی) که مصادف با دهمین سال فعالیت اخوان نیز بود.

گرچه حسن البناء از لحاظ فکری ترکیبی بود از (نوسازی) محمد عبده، (اصلاح طلبی) رشید رضا و (حرکت طلبی) سید جمال‌الدین اسد آبادی، ولی او برنامه‌های خود را به عنوان یک بینش جامع اسلامی ارائه کرد.


انشعاب در اخوان

بین سال‌های 1937و 1939 اعضایی که عقاید انفرادی داشتند، اخوان را به دلیل ناخرسندی از رویه حسن البناء که با تدبیر و صبورانه عمل می‌کرد ترک کردند، زیرا به نظر آن‌ها اعمال بناء آشکارا با اهداف آموزشی سازمان ناسازگار بود.

در سال 1939 اختلاف نظرها بر سر مسائل سیاسی و مصرف وجوه جمع‌آوری شده برای فلسطین در مصر و امتناع بناء از اجازه اقدام عملی از طریق توسل به زور، بذر جدایی طلبی و انشعاب را در جنبش اخوان کاشت. از آن جمله می‌توان به (جامعه جوانان محمدی) و پیوستن محمد ابوزید سردبیر نشریه النذیر به آن‌ها اشاره کرد.


انحلال جامعه اخوان‌المسلمین

فعالیت‌های اخوان در رابطه با مساله فلسطین و اعزام سلاح و نیرو به آنجا و همچنین اقدامات مهم آن‌ها در قبل و بعد از جنگ جهانی دوم در مصر و دیگر کشورهای اسلامی مخالفت‌های شدید غرب خصوصاً انگلیس را با آن‌ها برانگیخت.

از طرفی جوانان در تصمیم‌های عجولانه که بعضاً مورد تایید اخوان هم نبود اقدامات به ترورها و بمب‌گذاری‌های متعدد کردند که تبعات آن بر بدنه اخوان‌المسلمین وارد می‌شد.

بطور کلی فعالیت‌های نظامی را شاخه (کتائب) انجام می‌‌داد.

سال 1948سال اخوان‌المسلمین بود. در ژانویه آن سال، دولت مصر اعلام کرد که در تپه‌های موقاتم (در حومه قاهره) تعداد 165 بمب و جعبه‌های سلاح بعد از یک درگیری بین پلیس و اخوان‌المسلمین کشف شده است، البته اخوان اعلام کرد این تجهیزات برای ارسال به فلسطین نگهداری می‌شده است.

در 22مارس این سال (احمدالخزیندر) یکی از قاضیان برجسته مصر به دلیل محاکمه یکی از اعضای اخوان ترور شد و به قتل رسید.

در اکتبر همان سال دولت اعلام کرد یک انبار بزرگ سلاح و مهمات در اسماعیلیه از رهبر گروه ضربت اخوان کشف شده است.

مجموعه این اقدامات و دیگر فعالیت‌های اخوان موجب شد تا در 8 دسامبر1948 وزارت کشور مصر دستور انحلال اخوان‌المسلمین را صادر کند و بلافاصله بسیاری از مسئولین و اعضای اخوان دستگیر و روانه زندان شدند.


ترور حسن ‌البناء

انحلال جامعه اخوان باعث شد فعالیت‌های زیرزمینی آن شدت یابد. در 28دسامبر 1948 "نقراشی" نخست وزیر وقت مصر در حال ورود به وزارت کشور مصر توسط یکی از جوانان اخوان ترور شد.

بعد از مرگ نقراشی دولت جدیدی توسط دوست نزدیک وی "ابراهیم عبدالهادی" تشکیل شد. حسن البناء از همان ابتدا می‌خواست با عبدالهادی مذاکره کند و مرگ "نقراشی" را محکوم می‌کرد، اما "عبدالهادی" قبول نکرد. عبدالهادی اقدامات شدیدی را در رابطه با انهدام شاخه زیرزمینی اخوان انجام می‌داد. بناء که از دولت ناامید شده بود در نامه کوتاهی به نام (قول الفضل) تمام اتهامات به اخوان را رد کرد و انحلال آن را محکوم کرد. این آخرین نوشته بنا بود، چرا که وی در 12 فوریه 1949 به ‌طور مرموزی در مقابل مقر سازمان مسلمانان جوان به هنگام سوار شدن در یک تاکسی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و چند دقیقه بعد در بیمارستان درگذشت.

تحقیقات و محاکمه‌های بعدی حاکی از دخالت نخست وزیر مصر و مامورین پلیس در ترور حسن البناء بود.


فعالیت اخوان پس از قتل حسن النباء

پس از قتل حسن البناء حسن الهضیبی به عنوان دومین مرشد العام اخوان‌المسلمین انتخاب شد، وی بعد از امضای قرارداد 1954 بین مصر و انگلستان توسط جمال عبدالناصر، وی را خائن خواند و اخوان اقدام به ترور ناصر کرد، که این ترور نافرجام ماند و در نتیجه بسیاری از سران و اعضای اخوان‌المسلمین دستگیر و اعدام شدند.

بعد از ناصر در زمان ریاست‌جمهوری انور‌السادات، به دلیل اعتقاد وی به سکولاریسم و مخالفت شدید با فعالیت‌ اخوان، در ششم اکتبر 1981سادات توسط شاخه‌ای از اخوان‌المسلمین موسوم به (تکفیر و الهجره) به رهبری خالد الاسلامبولی ترورشد. از قتل سادات و اعدام اسلامبولی فشارهای زیادی بر اخوان‌المسلمین وارد شد و فعالیت‌های آنها بیشتر جنبه مخفیانه و زیرزمینی پیدا کرد و دچار انشعبات زیادی شد.

تا اینکه جماعت اخوان‌المسلمین تصمیم گرفت در سال 1987 تعدادی را وارد پارلمان کند و به عرصه فعالیت‌های سیاسی مصر وارد شود و 36 تن از اعضای آن موفق شدند وارد پارلمان شوند. مأمون الهضیبی در آن زمان به عنوان سخنگوی فراکسیون اخوان در پارلمان بود. اندکی بعد به معاونت مرشد عام جماعت اخوان‌المسلمین و سخنگوی رسمی این جماعت برگزیده شد.

نمایندگان جنبش اخوان‌المسلمین هم‌چنین در سال 2000 توانستند فقط از مجموع 444 کرسی در انتخابات پارلمانی به 17کرسی دست یابند که در نهایت دو تن از نمایندگان آنان نیز از پارلمان طرد شدند، اما به فعالیت‌های پارلمانی خود ادامه دادند.

محمد مأمون الهضیبی در 27 نوامبر 2002 و پس از درگذشت استاد مصطفی مشهور، به عنوان ششمین مرشد عام جماعت اخوان‌المسلمین برگزیده شد.

در زمان وی پس از حملات 11سپتامبر امریکا، فشارهای زیادی بر اخوان‌المسلمین وارد شد؛ چرا که این حرکت در ابتدا از طالبان حمایت می‌کرد.

مأمون الهضیبی در 9ژانویه سال 2004 در سن 83 سالگی دار فانی را وداع گفت و در حال حاضر (محمد مهدی عاکف) به عنوان هفتمین رهبر جماعت اخوان‌المسلمین از سوی اعضای این جماعت ایفای مسوولیت می‌کند. این رهبرهفتاد و هفت ساله، یکی از چهره‌های برجسته جماعت اخوان‌المسلمین بشمار می‌آید که اندیشه‌های وی از انعطاف بیشتری نسب به دیگر رهبران اخوان برخوردار است.

در انتخابات چندی پیش پارلمان مصر نیز که فضای سیاسی جهان نسبت به یک دهه گذشته به کلی تغییر کرده، اخوان‌المسلمین فرصت یافتند تا میزان محبوبیت ملی خود را آزمایش کنند.

حال که اخوان‌المسلمین پس از مرحله سوم در مجموع توانسته 90کرسی را بدست آورده، دیگر بار فشار بر این حرکت افزایش یافته و بسیاری از هواداران این حرکت در استان‌های اسکندریه، بحیره، قلبوبیه، غربیه، پورسعید، سوئز، اسماعیلیه، قنا و قیوم که بیشترین اعضای اخوان در آن حضور دارند، بازداشت شدند و علی‌رغم این موفقیت‌های سیاسی مسئولین مصری هنوز اخوان‌المسلمین را غیرقانونی تلقی می‌کنند.

منبع: ذکر- آموزشی تخصصی

لینک مطالب مرتبط:

آشنایی با اخوان المسلمین(1)