تبیان، دستیار زندگی
ی" خاندان موسوی "خوانساری" "گلپایگانی" "اصفهانی" "روضاتی" در زمره اسره ای است که بیش از 400 سال به علم و تقوا و ورع معروفنذ و در نواحی مذهبی ایران ، عراق و حتی پاکستان به پاکدامنی و صلاح شهرت دارند مرحوم آیت الله العظمی گل...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ملجا الانام و سید الاعلام مرحوم آیت الله العظمی موسوی گلپایگانی


"رضوان الله تعالی"

خاندان موسوی "خوانساری" "گلپایگانی" "اصفهانی" "روضاتی" در زمره اسره ای است که بیش از 400 سال به علم و تقوا و ورع معروفنذ و در نواحی مذهبی ایران ، عراق و حتی پاکستان به پاکدامنی و صلاح شهرت دارند مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی نیز از همین خاندان است که نسب شریفش از طریق مرحوم سید اسد الله به مرحوم آیت الله العظمی میرکبیر خوانساری منتهی می شود . در اثر توسلی که به ساحت مقدس حضرت ثامن الائمه امام علی ابن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثنا برایتان نقل کردیم خداوند متعال فرزندی به وی عنایت می كند كه آینده ای درخشان و سرنوشتی بس نیكو برایش رقم خورده است . شخصیتی كه به گواه بزرگان از موفق ترین و سعادتمندترین مراجع عظام تقلید شیعه بشمار می رود و قریب 40 سال بر مسند مرجعیت
و نیابت عامه امام عصر ارواح العالمین له الفداه منشا خدمات علمی , فرهنگی , سیاسی و اجتماعی بسیاری در سرتاسر جهان گردیده است .
ولادت حضرت آیه الله العظمی گلپایگانی آیت الله العظمی گلپایگانی در نهم ذیقعده سال 1316 هجری قمری در قریه گوگد گلپایگان پا به عرصه وجود نهاد. پدر آن بزرگوار از سادات عالیقدر و معروف به زهد و تقوی و فضیلت بوده است و از اینرو در نزد مردم آن سامان مقامی محترم داشته و وی را چنان به قداست و طهارت نفس شناخته بودند كه به نام سیدمحمدباقر امام می خوانده اند.
آیت الله العظمی گلپایگانی می فرمود :




پدرم بسیار مواظبت به خواندن زیارت عاشورا داشت و هر روز بالای بام رفته و حضرت سیدالشهدا علیه السلام را با این زیارت شریفه زیارت می كرد.
آیه الله العظمی گلپایگانی دوسال و نیم داشت كه مادر مهربان و پارسای خویش را از دست داد. نامهربانی روزگار در حق این كودك خردسال به همینجا ختم نگردید و در 9 سا لگی به سوگ پدر فاضل و با تقوای خود نشست ولی از آنجا كه تقدیر الهی آینده ای درخشان و روشن را برایش رقم زده بود هیچكدام از این مشكلات نتوانست در اراده او برای تحصیل خللی ایجاد كند چنانكه خود می فرمود : گرنگهدار من آنست كه من می دانم
شیشه را در جدل سنگ نگه می دارد
خاطراتی از دوران تحصیل
آیه الله العظمی گلپایگانی از محضر اساتیدی چون مرحوم محقق نائینی محقق عراقی محقق غروی اصفهانی آیه الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی آیه الله سیدمحمدحسن خوانساری آیه الله آخوند ملامحمد تقی گوگدی آیت الله شیخ محمدرضا اصفهانی نجفی ـ مسجدشاهی و آیه الله میرزا محمدباقر گلپایگانی بهره برد اما استاد عمده و بلكه مهمترین استاد ایشان آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالكریم حائری یزدی قدس سره ـ موسس حوزه علمیه قم ـ می باشد در علمیت و نبوغ مرجع بلند آوازه شیعه آیه الله العظمی حائری همین بس كه آیه الله العظمی گلپایگانی می فرمود : من در درس مرحوم آقای نائینی شركت می كردم و برتری برای نائینی نسبت به مرحوم آقای حائری احساس نكردم .
زعیم عالیقدر اسلام , حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی قدس سره الشریف مدت مدیدی در درس این شخصیت درخشنده و خودساخته و كم نظیر شركت می كرده و از فیض محضر وی بهره مند بوده است .
آیه الله العظمی گلپایگانی رحمه الله علیه می فرمودند :




(پس از هجرت به اراك در درس مرحوم آقای حاج شیخ عبدالكریم رحمه الله علیه حاضر شدم . آقای حائری درس را شروع كردند ولی جمعیت درس بسیار كم بود بطوریكه اطراف اتاق را پر می كرد).
آری ! همین جمعیت كم و تعداد قلیل طلاب جوان كه از تعداد انگشتان دست نیز تجاوز نمی كرد شالوده و بنیان حوزه مقدسه علمیه قم گردید و هر كدام از این طلاب جوان كه وجود مبارك آیه الله العظمی حائری یزدی را همچون نگینی در برگرفته بودند هركدام روزگاری در مسند مرجعیت هدایت و زعامت جهان اسلام را برعهده گرفته و علوم و معارف اهل بیت علیهم السلام را به سراسر جهان رساندند.
امروز نیز شاگردان و درس آموختگان این مكتب , در سراسر دنیا به نشر علوم آل محمد صلوات علیهم اجمعین مشغولند تا آنجا كه این حدیث شریف تحقق یابد كه فرمود :
در دوره آخرالزمان , علوم ما اهل بیت از قم به سراسر جهان منتقل می شود تا آنجا كه هیچ مستضعفی در عالم پیدا نشود كه علوم ما به ا و نرسیده باشد(و حجت بر همه تمام می شود)
و همین جمع قلیل بودند كه با مبارزات سرسختانه خویش بر علیه طاغوت , طومار سلطنت 2500 ساله شاهنشاهی را درهم پیچیدند.
شخصیتها و بزرگانی چون امام خمینی , آیه الله العظمی گلپایگانی , آیه الله العظمی حاج سیداحمدخوانساری , آیه الله العظمی اراكی , آیه الله آخوندملاعلی همدانی , آیه الله میرسیدعلی یثربی كاشانی و آیت الله مدنی كاشانی و... كه هر كدام بسان ستاره هایی فروزان در آسمان علم و فضیلت درخشیدند.
آیه الله العظمی گلپایگانی با وجود آنكه هنوز 21 سال از بهار عمر شریفش سپری نگردیده بود در درس فقه و اصول مرحوم آیت الله العظمی حائری یزدی شركت می كرد و 19 سال از محضر آن استاد فرزانه و فقیه عالیمقام و مرجع بلندآوازه استفاده كرد و از شاگردان بزرگ درس ایشان به شمار می رفت چنانكه خود می فرموده :
من و آقای سید محمدتقی خوانساری و آقای میرسیدعلی یثربی كاشانی و آقای اراكی در درس خارج شیخ اشكال علمی می كردیم و بحث ایشان را نقد می كردیم .
اولین ورقه مربوط به لباس و مسائل روحانیت كه از سوی آیه الله العظمی حائری اعلی الله مقامه الشریف صادر شده است به نام مبارك آیه الله العظمی گلپایگانی رضوان الله تعالی علیه است . از این رو می توان آیه الله العظمی گلپایگانی (ره ) را اولین طلبه رسمی حوزه علمیه قم پس از بنیانگذاری آن توسط آیه الله العظمی حائری دانست .
مسئولیت پاسخگویی به استفتائات آیه الله العظمی حائری برعهده آیه الله العظمی گلپایگانی بوده است و از این رو می توان معظم له را آشناترین فرد به مبانی فقهی و اصولی آیه الله العظمی حائری دانست و این مطلب در حواشی عالمانه و محققانه معظم له بر كتب استاد خویش بخوبی هویدا است كه از جمله كتاب شریف افاضه العوائد در علم اصول است كه آیه الله العظمی گلپایگانی آنرا بر در رالفوائد آیه الله العظمی حائری نگاشته اند. از مزایای مهم این حاشیه این است كه در زمان حیات آیت الله العظمی حائری نگاشته شده است .
اندكی بعد از مهاجرت آیت الله العظمی حایری یزدی به قم مردم اراك كه از بازگشت ایشان به اراك ناامید شده بودند از محضر ایشان تقاضا می كند تا آیه الله العظمی حاج سیداحمد خوانساری و آیه الله العظمی گلپایگانی رضوان الله تعالی علیهما را كه در آن دوران از فضلای جوان حوزه علمیه قم بودند , جهت تصدی امور شرعی به اراك بفرستد.
آیت الله العظمی حائری قدس سره الشریف در پاسخ می فرمایند :


من می خواهم این دو نور نیرین را آقای دنیا كنم شما می خواهید آنها آقای اراك باشند
مبانی فقهی آیت الله العظمی گلپایگانی زعیم عالیقدر حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی (قدس سره ) سبك خاص به خود را داشت و روش فقهی ایشان را باید در دو بخش از احكام بررسی كرد :
احكامی كه در آنها اخبار و روایاتی وارد شده است . در این قسم معظم له به فهم عرفی ظواهر اخبار اكتفا می كردند و هرگز آن دقتهای فلسفی را در مدلول روایات راه نمی دادند. چون ائمه به لسان اهل عرف با اصحاب سخن می گفتند. معظم له در استخراج احكام از سنت واخبار ید طولایی داشت و در تعارض بین خبرین چنان بین اخبار جمع می كرد كه مورد اعجاب همه بود و از همین جهت بزرگان حوزه از ایشان به عنوان « زراره ابن اعین » تعبیر می كردند.
و این نكته , عمق فقهی و انس ایشان با اخبار اهل بیت را می رساند خلاصه معظم له با كمال دقتی كه در مسائل به كار می برد در روایات بسیار عرفی وارد بحث می شدند كه باید هم اینگونه باشد.
دسته دیگر احكامی هستند كه در آنها روایات خاصه ای موجود نیست و از طریق قواعد و كلیات اثبات می شوند. در این دسته هم معظم له ید طولایی در تطبیق كبریات بر مصادیق و صغریات داشته اند چه اینكه در این موارد صرف دانستن قواعد كلی فایده ای ندارد آنچه مهم است تطبیق آنهاست بر مصادیقشان و در این موارد است كه دقت نظر و فقاهت شخص فهمیده می شود. به تعبیر حضرت آیت الله العظمی تبریزی « هذاما یمتحن به الفقیه » مثلا حضرت آقا با دقت نظر مخصوصی كه خودشان داشتند « مضاربه » را از مصادیق وكالت می دانند نه عقدی مستقل و واضح است كه این مبنا ثمرات فراوانی در سرتاسر مباحث مضاربه خواهد داشت و یا در بحث قضا در مساله « متولی شدن غیرمجتهد امر قضاوت را از طرف مجتهد » ایشان به خوبی از طریق عمومات وكالت وارد بحث شده و مساله را ثابت می كنند كه قبل از ایشان كسی این دلیل را متعرض نشده است وامتیاز مهم فقه ایشان همین تشخیص دقیق مصادیق و قواعد كلی است كه به نوبه خود دارای آثار بسیاری است و دقت فقیه را میرساند. این دقت و تیزبینی ها در تمامی حواشی ایشان بر عروه ملموس است كه ذكر موارد آن از حیطه سخن ما بیرون است .
امتیاز دیگر فقه آیت الله الظعمی گلپایگانی داشتن عرفیات بسیار خوب بود و در استخراج فروع از اصول بسیار دقیق و واقعا محقق بود.
اما ویژگی كمی فقه آیت الله العظمی گلپایگانی این بود كه در تمام ابواب فقه فتوا داشتند و حواشی ایشان یكی از پربارترین حواشی برعروه الوثقی میباشد و از اینرو فضلا و علما از حواشی مزبور بیشترین استفاده را می كنند. به خاطر غور و غوصی كه معظم له در اعمال قضایا داشت , وقتی حاشیه ایشان بر عروه الوثقی به دست بزرگان نجف رسیده بود آنرا با اعجاب و تحسین پذیرفتند و در خواست كردند تعدادی از این كتاب به آنجا فرستاده شود.
حتی آیت الله العظمی سید محمود شاهرودی كه از مراجع بزرگ حوزه علیمه نجف به شمار میرفت با دیدن حواشی معظم له بر عروه , احتیاطات خود را به ایشان ارجاع داده بود. قابل توجه است كه آیت الله العظمی گلپایگانی حواشی عروه را در پنجاه سالگی نوشته و منتشر ساخته بودند و این مطلب میرساند كه آن فقیه بزرگ در جوانی این عمق نظر و فقاهت را كسب كرده بود.
مرجعیت چنانكه گذشت فقه بزرگوار و مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی تدریس خارج فقه و اصول را از دوران آیت الله العظمی آغاز كرده بودند.
پیش از مهاجرت آیه الله العظمی بروجردی به قم و در عصر آیات ثلاثه (خوانساری صدر , حجت ) بسیاری از مردم نظر به علمیت و تقوای آیت الله العظمی گلپایگانی خواستار انتشار رساله توضیح المسائل ایشان می شدند. بنابر همین اصل رساله منتخب الاحكام آن مرجع بزرگ در دو جلد منتشر شد و از آنجا كه انتشار آن مصادف با ورود آیت الله العظمی بروجردی به قم شده بود به احترام معظم له از درج عنوان آیت الله بر روی جلد امتناع می فرمایند ولی در عین حال اقشاری از مومنین در همان عصر مرجعیت آیت الله العظمی بروجردی از آیت الله العظمی گلپایگانی تقلید می كرده اند. پس از رحلت آیت الله العظمی بروجردی نظر به اینكه آیت الله العظمی گلپایگانی از زمان شكل گیری حوزه علمیه قم از اركان آن مجمع علمی كم نظیر بشمار می رفتند و از سوی دیگر آیت الله العظمی بروجردی نیز احتیاطات خود را به آیت الله العظمی گلپایگانی ارجاع می دادند اداره بخش عمده حوزه علمیه قم و مرجعیت و زعامت بخش وسیعی از جهان تشیع به ایشان منقل گردید.
پس از رحلت امام خمینی و آیت الله العظمی خوئی آن مرجع بزرگ كه در سراسر جهان مقلدین بیشماری داشتند به مرجعیت عامه جهان تشیع نائل شدند و شیعیان جهان در اقصی نقاط عالم از كشورهای خاور دور در آسیا گرفته تا هند و پاكستان و كشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس تا عربستان و اردن و مصر و كشورهای دور افتاده آفریقایی تا مسلمانان مقیم اروپا و امریكا تا شیلی و نیكاراگونه عمدتا از ایشان تقلید می كردند. اخلاص
از ابعاد مهم شخصیت آیه الله العظمی گلپایگانی اخلاص ایشان بود روح اخلاص و یقین در اعمال آن مرجع بزرگوار بود و تنها به رضای خداوند متعال می اندیشید از شهرت و نام آوری گریزان بود و آن هنگام بالاترین منصبها و مشهورترین شهرتها و پرآوازه ترین مناصب یعنی تصدی زعامت و مرجعیت عالم تشیع به سراغش آمد , با آن برخوردی بس كریمانه داشت .
آن فقیه پارسا مرجعیت را تنها به حكم وظیفه پذیرفته بود و از اینرو از ترویج نام و شهرت خویش گریزان بود و با آن به شدت مقابله می كرد. در سالهای آخر عمر شریف آیه الله الظعمی بروجردی یكی از نمایندگان ایشان درباره تعیین مجتهد بعد از خوشان در رجوع به احتیاطات واجب ایشان سوال می كند. آیه الله العظمی بروجردی در پاسخ خویش می فرمایند : به اعلم فاالاعلم رجوع كنید. آن شخص در استفتا دیگری خواستار تعیین مصداق از سوی ایشان میشود. آیت الله العظمی بروجردی در پاسخی كه كتبا مرقوم داشته اند می فرمایند : به فقیه گلپایگانی رجوع شود.
متعاقب آن به فرد استفتا كننده پس از رحلت آیه الله العظمی بروجردی و مطرح شدن مرجعیت علما و شخصیتهای مختلف در صدد نشر و تكثیر آن استفتا برمیآید و هنگامیكه نیت خود را با آیه الله العظمی گلپایگانی در میان می گذارد او را به شدت از اینكار نهی كرده و حتی برگه استفتا را نیز از او گرفته و در نزد خود نگه می دارند.
آن شخص كه از علاقمندان آیه الله العظمی گلپایگانی بوده است عرض می كند آن برگه استفتا شرعا متعلق به من است و آیه الله العظمی گلپایگانی در پاسخ به زیبایی می فرمایند : یعنی تو معتقدی كه من به این اندازه بر تو ولایت ندارم
همچنین یكی از علمای نجف كه از سوی آیه الله العظمی گلپایگانی جهت تبلیغ به ایلام عزام شده بود پس از مدتی به نزد معظم له آمده و عرض می كند : چون بنده دروس شما را ندیده ام و اعلمیت شما برایم محرز نشده است لذا وقتی مردم آنجا درباره تقلید و مرجع اعلم از من سوال می كنند آیه الله العظمی خوئی را معرفی می كنم و من از این كه از طرف شما باشم و هزینه ام از جانب شما تامین شود ولی دیگری را تبلیغ كنم راضی نیستم .
آیه الله العظمی گلپایگانی در پاسخ فرموده بودند :


من تو را نفرستادم آنجا كه مرا تبلیغ كنی ! من شما را فرستادم كه بروی دین خدا را تبلیغ كنی كه مردم دیندار باشند حتی اگر بخواهی پول می دهم رساله آقای خوئی را بخری و آنجا به مردم بدهی تا دیندار شوند!
در موردی كه دیگر فردی از روحانیون شیراز به حضور آیت العظمی گلپایگانی رحمه الله تعالی علیه مشرف شده و عرضه داشت كه من مردم را از تقلید آیه الله العظمی حكیم به تقلید شما برگردانده ام .
این فرد كه انتظار داشت مورد تشویق آیه الله العظمی گلپایگانی واقع شود برخلاف انتظارش نه تنها مورد تشویق ایشان قرار نگرفت بلكه با ناراحتی آن مرجع بزرگ مراجه شد تا جائیكه به او فرموده بودند : من راضی نیستم و بر شماست كه همه آنها را به تقلید آقای حكیم بازگردانی و فرمودند : مردم را در تقلید هرزه نكنید. طوری نكنید كه مساله تقلید در میان مردم قداست خود را از دست بدهد.
پس از رحلت امام خمینی و طرح مرجعیت آیت الله العظمی اراكی , (علی الله مقامه الشریف ) آیه الله العظمی گلپایگانی اظهار خوشحالی كرده و فرموده بودند : الحمدلله كه از وجود ایشان هم در حوزه ها استفاده می شود. ما در ذهنمان دغدغه ای بود كه چرا از وجود ایشان در حوزه استفاده نمی شود و خطاب به اعضای جامعه مدرسین و شورایعالی مدیریت حوزه كه برای كسب تكلیف در امور حوزه بحضور شان مشرف شده بودند فرمود :
شما حتما خدمت آیت الله اراكی هم برسید و ایشان را در كارهای حوزه دخالت دهید.
مراتب یقین
در قضیه رحلت فرزند رشید و خدوم و بزرگوارشان مرحوم حجه الاسلام والمسلمین حاج آقامهدی رحمه الله تعالی علیه كه برای كمك رسانی به زلزله زدگان طبس عازم آن دیار شده بود و در تصادفی مشكوك به دیار باقی شتافت مراتب اخلاص و یقین خویش رانشان دادند :
آن هنگام كه خبر آن رویداد تاسف انگیز را دریافت كردند فرمودند : بارالها! نه تنها شاكرم بلكه ممنونم كه فرزندم در راه تو جان باخت .
در آن ایام یكی از علما كه برای تسلیت به حضور ایشان رسیده بود اظهار داشت : مرحوم آیه الله میرزا عبدالعلی طهرانی هنگامیكه فرزندش را از دست داد می گفت دعا كنید محبتش از دلم برود. اكنون شما نیز از خدا بخواهید تا محبت آن فقید سعید را از دلتان بیرون كند , اما آن مرجع بزرگ در پاسخ فرمودند : اما من دعا میكنم خدا محبتش را در دلم بیشتر كند تا من در این مصیبت بیشتر صبر كنم و خداوند متعال پاداش بیشتری عنایت فرماید.

در پی این حادثه دردناك , مقامات رژیم شاه با ارسال تلگراف تسلیت به محضر آیه الله العظمی گلپایگانی قصد داشتند از حادثه مزبور در جهت بهبود رابطه خویش با مرجعیت و روحانیت استفاده كنند كه علیرغم انتظارشان با پاسخ قاطع و كوبنده آن مرجع مبارز و رشید مواجه شدند.
در اینجا به عنوان نمونه تلگراف نخست وزیر شریف امامی و پاسخ آیه الله العظمی گلپایگانی به آن را درج مینمائیم .
حضرت آیه الله العظمی آقای سید محمد رضا گلپایگانی (دامت بركاته ) مرجع عالیقدر شیعیان حادثه اسفناك فقدان آیه الله زاده آقای سید مهدی گلپایگانی موجب تاسف و تاثر قبلی اینجانب شد.
انشاالله تعالی قادر متعال صبر جمیل در تحمل این مصیبت عظمی عنایت خواهد فرمود. بقای عمر و دوام عزت آن مرجع عالیقدر را كه وجود محترمشان در ترویج احكام اسلامی و ارشاد مسلمین معتنم است از پیشگاه حضرت حق مسئلت دارم و امید كه توجه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) موجب رستگاری و آمرزش همه شیعیان باشد. برای فقید سعید قدس سره طلب مغفرت و رحمت دارم . آمین یا رب العالمین .
التماس دعا
نخست وزیر شریف امامی 31 شهریور 1357
و اما پاسخ قاطع آیه الله العظمی گلپایگانی به تلگراف مزبور كه در آن بدون رعایت احترامات و متعارفات معمول , تاسف خویش از اوضاع جامعه و مهجور ماندن قوانین و ضوابط اسلامی را به مراتب بیش از رحلت فرزندشان دانسته اند بدین شرح است :
جناب آقای مهندس شریف امامی : تهران
تلگرام تسلیت واصل , تسلی خاطر اینجانب وقتی فراهم می شود كه مصائب وارده بر اسلام و قرآن مجید كه قلب مبارك حضرت ولی عصر (ارواح العالمین له الفداه ) را جریحه دار ساخته است جبران و نظام كامل اسلامی در مملكت برقرار گردد.
از خطراتی كه بواسطه وضع غیر اسلامی آموزش و پرورش و مدارس مختلط و نشریات و مطبوعات گمراه كننده و تلفیقات و تبلیغات الحادی و سپاه دانش دختران و پلیس و افسر زن و امور دیگر كه شرف و حیثیت و عفت اجتماع را لگددار نموده و فرزندان عزیز اسلام را تهدید میكند به مراتب بیش از مرگ فرزندم متاسف می باشم .
خداوند متعال همگان را به آنچه خیر و صلاح و ترقی آزادی و استقلال جامعه مسلمان در آن است هدایت فرماید. 24 شوال المكرم 1398 ـ 7,4 ـ 1375 ـ گلپایگانی عشق و ارادتی وصف ناشدنی به آستان مقدس اهل بیت
عشق وارادت فقیه اهل بیت عصمت طهارت حضرت آیه الله العظمی گلپایگانی به آستان قدس اهل بیت علیهم السلام بعد دیگری از فضائل اخلاقی آن مرجع بزرگوار است .
معظم له خود در این باره می فرمود : در زمان رضاخان بین علما صحبت بود كه چه كنیم . ایام عزاداری است و نمی توانیم مجلس عزا برقرار كنیم . من گفتم در منزل ما بین الطلوعین مجلس عزا می گیریم و خودم هم منبر میروم و روضه می خوانم . مجلس روضه را برگزار كردیم . مرحوم آیه الله حائری و آقا شیخ ابوالقاسم كبیر و دیگر بزرگان هم به مجلس مشرف میشدند و بنده خودم منبر می رفتم و روضه می خواندم .
عشق و علاقه حضرت آیه الله العظمی گلپایگانی به آستان مقدس حضرت سید الشهدا (علیه السلام ) به حدی بود كه هر سال عصر عاشورا بستگان خویش را پیرامون خود جمع میكرد و برای آنها شخصا روضه می خواند و می فرمود : می خواهم نامم در زمره روضه خوانهای سیدالشهدا (علیه السلام ) ثبت شود.
این عادت مرجع بزرگ حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی تا آخرین سال از حیات مباركشان یعنی محرم سال 1414 هجری قمری ترك نشد و براستی در اقامه عزا و ذكر مصیبت سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام ) چه سری نهفته است كه مرجعی بزرگ حوزه خود را مقید به روضه خواندن و ذكر مصائب آن امام مظلوم می داند.
به هنگام حضور در مجالس روضه و ذكر مصائب اهل بیت (علیه السلام ) مودب و به هیات كسی كه در محضری والا و بزرگ شرف حضور دارد می نشستند.
سرانجام در روز پنجشنبه 18 آذر ماه روح بلند و ملكوتی آن عبدصالح پرودگار و فقه بزرگ اهل بیت عصمت و طهارت شیعه به هنگام غروب آفتاب , به سوی مبدا متعال عروج كرد و پس از قریب به یك قرن تلاش و كوشش خستگی ناپذیر در تحصیل علوم اهل بیت علیهم السلام و تربیت هزاران شاگرد و تلاش در جهت احیای علوم آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین و مبارزه با رژیم طاغوت و تاسیس بیش از 300 مركز عبادی , علمی , فرهنگی , درمانی و... در داخل و خارج از كشور در جوار رحمت متعالی حق به آرامش ابدی دست یافت و به لقا پروردگار كریم و حضور در بساط قرب الهی و صحبت نبیین و صدیقین و شهدا و صالحین دست یافت . و حسن اولئك رفیقا
در اینجا مناسب است كفتار خویش را با آخرین سفارش از آن مرجع راحل به پایان رسانیم كه میفرمودند : دنبال درس امام زمان باشید , دنبال فقه امام زمان پسند باشید.