تبیان، دستیار زندگی
یی درسال 1347درروستای کلامرود از توابع شهرستان رودسر گیلان کودکی چشم به جهان گشود که دردامن مادری مهربان وپدری سخت کوش جای گرفت ودر خانه ای لبریز از ایمان وعشق به معبود سرود جاودانگی سرداد. از همان اوان کودکی خمیرمایه اش ب...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شهید حجةالاسلام والمسلمین علی رضایی

درسال 1347درروستای کلامرود از توابع شهرستان رودسر گیلان کودکی چشم به جهان گشود که دردامن مادری مهربان وپدری سخت کوش جای گرفت ودر خانه ای لبریز از ایمان وعشق به معبود سرود جاودانگی سرداد. از همان اوان کودکی خمیرمایه اش بامسجد ودعا وذکر مصائب سید وسالار شهیدان شکل گرفت وروز به روز بالنده وشکوفا شد ومراحل ترقی وپیشرفت را طی نمود. شش ساله بود که روح پاکش با طراوت آیات وحی انسی دائم گرفت وذکر لبان کوچکش شد.
پس از گذراندن تحصیلات ابتدائی درروستای کلامرود به شهرستان رودسر رفت تاتحصیلات متوسطه راادامه دهد. اگرچه نوجوانی 15ساله بود امادل بی قرارش تشنه کمال وتعالی بود لذا آنگاه که دردریای شفاف وژرف حوزه علمیه غوطه ور گردید حلاوت علم وعمل را مشتاقانه با تمام وجودش لمس کرد وخودرا برساحل سعادت رسانید. درس می خواند ودر فرصت های مختلف به راز ونیاز وعبادت وعزاداری و....می پرداخت.
چه شور وحالی داشت فانوس عشق به عترت رسول خداص دردلش شعله می افروخت وبرای آخرتش تلاشی وافرداشت. تااینکه باشروع جنگ تحمیلی صاعقه قدم های پرصلابتش بر خاک مطهر جبهه خورد وآن چنان با سنگر وخاکریز انس گرفت که بریدن از آن برایش غیر ممکن می نمود. حتی آن گاه که ازدواج کرد باز هم هیچ تعلقی نتوانست بر دل شیفته وصاف او غبار ماندن بفشاند وجغرافیای ذهنش رااز تاریخ کربلا جدا سازد.
تفنگ وقرآن و تسبیح سه یار همیشگی او بودند وهر لحظه چونان پرنده ای سبکبال سرود سفررادر آشیانه قلبش ساز می زد. لذا به همین انگیزه عازم جبهه های نبرد گردید تاخودرا به خدا بفروشد زیرا می دانست اگر به کمتر از این قانع شود ضرر کرده است. اوارزش خویش رامی دانست وبهای آن نیز شهادت بود لذا درسرزمین سلیمانیه عراق در عملیات والفجر 9باسوزی سرشار از عشق ومعنویت درزیر آبشار خونین شهادت نشست تاتن را برای حضور غسل تطهیر دهد.
سرانجام در اسفندماه 64روح خودرا به ملکوت اعلی پیوندداد وبه میهمانی آنانی که عمری در آرزوی وصالشان سپری کرده بود نایل گردید.
سلام ودرود خدا براو.