تبیان، دستیار زندگی
مان آیة الله فهری نقل می‌کنند: «میرزا جواد آقا ملکی تبریزی پسری داشته که شمع فروزان شبستان خانواده بوده است. در روز عید غدیر که ایشان در منزل بودند و قشرهای مختلف به زیارتشان می‌آمدند، خادمه منزل به کنار حوض خانه می‌آید...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درگذشت فرزند و اکرام مهمان


آیة الله فهری نقل می‌کنند:

«میرزا جواد آقا ملکی تبریزی پسری داشته که شمع فروزان شبستان خانواده بوده است.

در روز عید غدیر که ایشان در منزل بودند و قشرهای مختلف به زیارتشان می‌آمدند، خادمه منزل به کنار حوض خانه می‌آید و ناگاه چشمش بر پیکر بی جان پسر که بر روی آب بوده می‌افتد. بی اختیار فریاد می‌زند، اهل خانه که از درون با صدای خادمه بیرون می‌آیند و با منظره دلخراشی این چنین مواجه می‌شوند، بی اختیار همه فریاد می‌کشند.

مرحوم ملکی متوجه می‌شود که صدای شیون، خانه را پر کرد، از اتاق خود بیرون می‌آید. می‌بیند که جنازه پسرش در کنار حوض گذاشته شده است. رو به زن‌ها کرده و خطاب می‌کند: ساکت!

همگی سکوت می‌کنند و همین سکوت ادامه می‌یابد تا آن که مرحوم ملکی از همه میهمانان پذیرایی می‌کند و طبق معمول سال‌های گذشته، عده‌ای از آنان ناهار را در منزل ایشان صرف می‌کنند و پس از پایان غذا که عازم رفتن می‌شوند، مرحوم ملکی به چند نفر از خواص مهمانان می‌فرماید که شما اندکی تأمل کنید که با شما مرا کاری است و چون بقیه مهمانان بیرون می‌روند، واقعه را برای آنان بازگو می‌کند و از آنان برای مراسم تجهیز فرزند از دست رفته کمک می‌گیرد.

این داستان گذشته از آن که حاکی از اعلا درجه مقام رضا و تسلیم آن بزرگوار است، نشانگر قدرت روحی و نیروی تصرف در نفوس دیگران نیز هست .

منبع: کتاب طبیب دل‌ها


لینک مطالب مرتبط:

- شیخ انصاری؛ واسطه حضرت عباس علیه السلام

- سیره عملی شهیدثانی در تهیه معاش

- جریان حصیر کهنه شیخ انصارى(ره)

- عاقبت بی‌توجهی به همسایه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.