تبیان، دستیار زندگی
مین قسمت اول اشاره جنبش اخوان‌المسلمین را اصولاً باید زائیده اوضاع سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر مصر در پی رواج تفکر جدایی دین از سیاست (سکولاریسم) در میان روشنفکران و آهنگ احساسات ملی‌گرایانه برای اصلاح این کشور د...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آشنایی با جنبش اخوان المسلمین

قسمت اول



اشاره

جنبش اخوان‌المسلمین را اصولاً باید زائیده اوضاع سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر مصر در پی رواج تفکر جدایی دین از سیاست (سکولاریسم) در میان روشنفکران و آهنگ احساسات ملی‌گرایانه برای اصلاح این کشور در دوران اختتاق بعد از انقلاب 1919 مصر برضد انگلیس دانست.

اهداف بنیان‌گذاران این جنبش- به ویژه حسن البناء- از یک سو بر ایجاد تحول در اعتقادات اسلامی مسلمانان و بالاخص مصریان از حالتی ایستا و بی‌تحرک به سمت پویایی و حاکمیت تعالیم شریعت بر زندگی اجتماعی و سیاسی مصر و از سوی دیگر بر یگانگی مسلمانان در برابر استعمارگران غرب که کشورهای اسلامی را مورد تجاوز قرار داده بودند، دور می‌زد.

هدف‌ها و اقدامات عملی اخوان‌المسلمین در زمینه‌هایی که ذکر شد، تا پیش از کشته شدن حسن البناء توأم با نوعی هماهنگی و یکپارچگی بود لیکن در پی این حادثه و به ویژه ظهور جمال عبدالناصر در صحنه قدرت مصر و بهره‌گیری وی از اسلام در جهت اهداف خود، نوعی تفاوت بین اهداف و اقدامات اخوان‌المسلمین به وجود آمد از آنجا که این جنبش به عنوان یک حزب در کشور مصر تلقی نمی‌شود، لکن به دلیل اهمیت آن به ذکر تاریخچه ای از فعالیت هایش می پردازیم.

پیدایش نهضت اخوان‌المسلمین

حسن‌البنا

حسن‌البناء بنیان‌گذار جنبش اخوان‌المسلمین در سال 1906در دهکده محمودیه در دلتای رود نیل از نواحی (بحیره) مصر چشم به جهان گشود.

وی به خاطر ریشه‌های فکری مذهبی پدرش که از طلبه‌های بنام و از پیروان مکتب بنیاد‌گرایان حنبلی بود، با اصول اسلامی (سنتی) تربیت شد و در محیطی کاملاً اسلامی رشد یافت، بناء در این رابطه‌ می‌گوید:اسلام پدر من است و من جز او پدری ندارم.

آغاز فعالیت

حسن البناء در خاطراتش می‌نویسد: در ماه مارس 1928 شش تن از برادرانی که در درس‌ها و کنفرانس‌های من شرکت داشتند، یعنی احمدالمصری، فواد ابراهیم، عبدالرحمان حب‌الله، اسماعیل عزو و ذکی المغربی به منزل من آمدند و گفتند: ما دیگر از این زندگی مذلت بار به تنگ آمده‌ایم، در این دیار مسلمانان هیچ عزتی ندارند و جایگاه آن‌ها از خدمتکاران و بیگانگان نیز پایین‌تر است. ما حاضریم با نثار خون خود، ایمان و تقوای خویش در راه خدا، با تو همگام شویم. من به حدی از سخنان آن‌ها متاثر شدم که نمی‌توانستم از زیر بار مسئولیتی که به من واگذار شده بود، شانه خالی کنم، از این رو به دعوت آن‌ها لبیک گفتم و در همان جا سوگند خوردیم تا جان در بدن داریم در راه اسلام فعالیت و مبارزه کنیم. در آن جا کسی پرسید: چه نامی برای خود انتخاب کنیم؟ یک انجمن، فرقه، اتحادیه و... تا رسمیت پیدا کنیم. گفتم: هیچ یک! ما برادرانی هستیم در خدمت اسلام یعنی «اخوان‌المسلمین» و اخوان شعار خود را: (الله هدف ماست، رسول‌الله رهبر ماست، قرآن برنامه‌ی ماست، جهاد و تلاش کار ماست، شهادت آرزوی ماست) قرار داد.

آن زمان فاصله میان روش اسلامی و امکان عملی ساختن این روش وسیع شده بود. این امر کمک کرد که حرکت بنا مورد قبول قشر مردمی قرار گیرد و موجب مشارکت وسیع و حماسی شود. از مهم‌ترین عوامل انتشار سریع حرکت اخوان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- اعراب و مسلمانان مصر در یاس و ناامیدی به سر می‌بردند و این موضوع در نتیجه زندگی سرشار از بندهای سیاسی و اجتماعی بود که از سوی استعمار اروپایی بر آنان تحمیل می‌شد.

2- اختلافات مذهبی و حزبی در بیشتر احزاب مصری (از زمان آغاز شکل‌گیری و تأسیس آن‌ها در سایه اشغال) شیوع پیدا کرد که منجر شد رغبت و تمایلی در حرکت به سوی مردم مصر ایجاد شود که جایگزینی برای احزاب باشد. اسلام گرایان ضرورت تغییر مرحله‌ای و بیرون کشیدن اسلام از انزوا را احساس کردند. این انزوا به دلیل گرایش‌های متصوفانه و افراط گرایی و تعصب دینی به شکل‌های مختلف، ایجاد شده است.

3- اصطکاک سلبی مستمر میان سربازان اشغالگر بریتانیایی و شهروندان، گسترش موسسه‌های مسیحی، فعالیت تعدادی از شرق‌گرایان در زندگی فکری و فرهنگی مجتمع مصری، تأثیر‌پذیری تعدادی از متفکران مصری به دنبال جریان وسیعی که دعوت به تفکرالحادی، مادی و وجودی منقول از غرب می‌کرد و نیز گسترش جریان جدایی دین از سیاست در منطقه عربی در اواخر عهد عثمانی به عنوان خلاء فکری که اکثریت فضای عربی را در برگرفته بود.

4- فساد سلطه‌سیاسی حاکم و تخلف آن از دنبال کردن اهداف مردم مصر و دوری آن از احکام اسلام به دنبال پیروی از سیاست جدایی دین از دولت در اجتماع مسلمانی که یکی از مهم‌ترین اماکن بارز علمی و اسلامی آن جامع‌ الازهر بود. خصوصاً صدور کتاب یکی از شیوخ الازهر با عنوان اسلام و اصول حکومت، که در آن از دنباله روی حکومت از استعمار بریتانیایی انتقاد شده بود و چنین حکومتی را شایسته حکومت بر مسلمانان ندانسته بود.

در زمان حسن‌ البناء دو اتفاق مهم در دهه دوم قرن بیستم افتاد که منجر به جدال وسیعی میان دو فضای فرهنگی و سیاسی در مصر شد که بر روش بنا و در نتیجه بر حرکت اخوان‌المسلمین در آغاز تشکیل آن تأثیر زیادی گذاشت. اتفاق اول جریان دعوت به مسیحیت بود که میسیونرهای مذهبی تابع استعمار انگلیسی آن را انجام می‌‌دادند. اتفاق دوم قضیه شکل نظام حکومتی در اسلام بود که با قدرت و حماسه از سوی علمای دین و سیاست مطرح شد؛ پس از آن که این احساس در میان گروه‌های دینی به وجود آمد که پایه اسلام در آستانه فروپاشی و انهدام قرار دارد. این امر پس از لغو منصب خلافت از سوی کمال آتاتورک و عزل آخرین خلیفه عثمانی در ترکیه بود تا نظام جمهوری براساس قومیت سیاسی جایگزین آن شود. این موضوع سبب شد که رجال دینی مصر این امر را استیلای نظام اسلامی با نظامی ساخته غرب و خروج از اسلام قلمداد کنند.

حسن البناء در این جا نظر واضحی را اعلام کرد و آن این بود که دعوت و یاری باید تنها برای خدا باشد نه برای خلیفه یا سلطان. حالا درجه عملی یا قدرت اداره وی هر چقدر که می‌خواهد باشد. بنابراین امر تلاش نمود که اجتماع مصر را از دعوت مسیحی دور کند. این امر حرکت اخوان‌المسلمین را به سوی مواجهه با نیروهای خارجی مسلط بر مصر که به عنوان پشتیبان اول دعوت کنندگان مسیحیت بودند سوق داد. همچنین حرکت اخوان‌المسلمین بر اصلاح قاعده مردم و حکومت حاکم بر آنان به طور همزمان اعتقاد داشت و تلاش کرد از طریق جدا کردن مسلمانان از بدعت و گمراهی و اوهام و خرافات آنان را به سمت بنیان‌های اسلامی هدایت کند که این حرکت به آن معتقد بود.

جماعت «حزب تحریر» جریان اخوان‌المسلمین را متهم کرد که تفکر آنان از افکار این حزب استفاده کرده است و برای اثبات ادعایشان به این امر استناد می‌کردند که سعی می‌کرد که خلافت اسلامی را بنیان نهد همچنان که در آثار وی این مسأله مطرح شده است.

اما در حقیقت اختلاف این دو گروه در روشی بود که اخوان‌المسلمین در راه تحقق خلافت اسلامی در پیش گرفته بود.

آن زمان فاصله میان روش اسلامی و امکان عملی ساختن این روش وسیع شده بود. این امر کمک کرد که حرکت بنا مورد قبول قشر مردمی قرار گیرد و موجب مشارکت وسیع و حماسی شود.

گسترش جنبش

به تدریج با افزایش اعضا و گسترش دامنه فعالیت‌ها، حسن البناء قرارگاه اصلی اخوان‌المسلمین را به قاهره منتقل کرد و پس از تأسیس دارالاخوان (در آوریل 1929) رسماً اخوان‌المسلمین اعلام موجودیت کرد. حسن‌ البناء در مرکز فعالیت‌ها که (التهذیب) نام داشت به سازماندهی تمام وقت تشکیلات پرداخت و دامنه فعالیت اخوان گسترده‌تر شد، در این راستا برای تربیت زنان در مصر مرکزی به نام (المهد الامهات المسلمین) نیز توسط وی تأسیس شد.

بعدها اخوان‌المسلمین هدف‌های دیگری را هم مدنظر قرار داد و در سال 1939 با تکیه بر آرمان فلسطین و دفاع از حقوق اعراب، اخوان به یک (سازمان سیاسی) مبدل شد و این منجر به گسترش نفوذ آن‌ها در سوریه، اردن و تا حدودی در لبنان، سودان و شمال افریقا شد و حسن البناء پیشوای بزرگ (مرشدالعام) شناخته شد. اصطلاح مرشد العام، از آنجا نشأت می‌گرفت که حسن‌ البناء خود را رهبری فرهمند می‌‌دانست که مردم بدون آنکه کسی آنها را مجبور کند از وی پیروی می‌کنند.

حرکت اخوان‌المسلمین از کانال‌های مختلفی در پیشبرد و گسترش فعالیت‌ اسلامی خود استفاده کرد که می‌توان آن‌ را در 5 روش زیر خلاصه کرد:

اول- روش تنظیم هرمی از راس به قاعده، از قاعده به رأس که در تحول و حرکت بسیاری از موسسه‌های رسمی، دولتی، اقتصادی و اجتماعی نقش داشت.

دوم- تشکیل جناح نظامی که یکی از ستون‌های دولت اسلامی را تشکیل می‌دهد و جریان اخوان در جنگ سال 1948 فلسطین از آن در کنار نیروهای عربی علیه نیروهای اسرائیلی اشغالگر استفاده کرد همچنین این جناح از مقاومت مردمی در کانال سوئز در سال 1951 با هماهنگی با افسران ارتش مصر پشتیبانی کرد.

خشنونت نظامی و ترورهای سیاسی از ابزارهایی بود که جناح نظامی حرکت اخوان در دهه 40 با هدف تغییر اجتماعی و سیاسی، عنوان خشونتی علیه خشونت حکومت از آن استفاده کرد.

خشنونت حکومت، در ارتش، پلیس و نیروهای خارجی هم پیمان با آن جلوه‌گر بود.

سوم- گسترش به جهان عربی و اسلامی: حرکت اخوان‌المسلمین به عنوان محوری برای پیوند خصوصاً حرکت‌های اسلامی دیگر شد.

بعدها اخوان‌المسلمین هدف‌های دیگری را هم مدنظر قرار داد و در سال 1939 با تکیه بر آرمان فلسطین و دفاع از حقوق اعراب، اخوان به یک (سازمان سیاسی) مبدل شد و این منجر به گسترش نفوذ آن‌ها در سوریه، اردن و تا حدودی در لبنان، سودان و شمال افریقا شد و حسن البناء پیشوای بزرگ (مرشدالعام) شناخته شد.
دعوت به وحدت دو جهان عربی و اسلامی و استقلال آن و عدم جهت‌گیری آن به سوی شرق یا غرب، یکی از مهم‌ترین اهداف و شعارهای این جریان بود که در آغاز دهه 40مطرح شد.

چهارم- روش اصلاحی در فعالیت سیاسی این جریان: این امر زمانی بود که حرکت اخوان، برنامه اصلاحی وسیعی را تدوین کرد که در آن افکار عدالت اجتماعی، برابری، آزادی، صلح و چگونگی رو به رو شدن با سختی‌های زندگی عمومی جلوه‌گر بود که به آن محبوبیت مردمی زیادی خصوصاً میان طبقه فقیر که شامل اکثریت مردم مصر بود، بخشید.

پنجم- ایمان به مرحله‌ای بودن فعالیت‌ها: اخوان معتقد بودند که مراحل متعددی وجود دارد که حرکت اخوان باید از آن عبور کند تا به هدف خود برسد، که نهایتاً این مراحل به عملی ساختن شرع خداوند در زمین منجر می‌شود.

در (21صفر سال 1352هـ ق) روزنامه اخوان‌المسلمین برای نخستین بار در مصر منتشر شد. این روزنامه نخستین نشریه ارگان اخوان المسلمین به شمار می‌رفت.

گفته می‌شد شمار اعضاء این جمعیت در پایان جنگ جهانی دوم به بیش از دو میلیون نفر می‌رسید.

ادامه دارد...

منبع: ذکر ـ آموزشی تخصصی