تبیان، دستیار زندگی
ته این‏جانب محسن مجتهد شبسترى در 1316 شمسى در شبستر متولد شدم. پدرم مرحوم آیةاللّه حاج میرزا كاظم از فقیهان مبارز دوران استبداد رضاخانى بود. وى پس از پایان تحصیلات از حوزه نجف اشرف، مدّتى در شبستر رحل اقامت افكند. سپس ده س...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حضرت آیت اللّه آقاى حاج شیخ محسن مجتهد شبستری دامت برکاته

این‏جانب محسن مجتهد شبسترى در 1316 شمسى در شبستر متولد شدم. پدرم مرحوم آیةاللّه حاج میرزا كاظم از فقیهان مبارز دوران استبداد رضاخانى بود. وى پس از پایان تحصیلات از حوزه نجف اشرف، مدّتى در شبستر رحل اقامت افكند. سپس ده سال آخرِ عمرش را مقیم تبریز شد و از عالمان طراز اوّل شهر به شمار مى‏آمد. جدّم مرحوم ملّا على اشرف از علماى بزرگ آذربایجان و تاآن‏جا كه اطلاع دارم تا جدّ ششم ما از سلسله روحانیّت بوده‏اند.
تولد و دوران كودكى
دوران نوجوانى و تحصیل
فعّالیّت‏هاى علمى
الف) تدریس

ب) تألیف

فعّالیّت‏هاى سیاسى پیش از انقلاب

فعّالیّت‏هاى سیاسى پس از انقلابخاطره از مجلس خبرگان
پس از تحصیل دروس مقدّماتى در تبریز در مهرماه 1332 عازم حوزه علمیّه قم شدم.
پس از پایان دوره‏سطح عالى،از درس خارجِ فقه و اصول آیات عظام‏بروجردى، محقّق داماد، گلپایگانى، آقا میرزاهاشم آملى و حضرت امام خمینى(ره) استفاده كردم. هم‏چنین فلسفه و تفسیر را از محضر استاد علّامه طباطبائى استفاده بردم.
علاوه بر خوشه چینى از خرمن علوم اساتید و محقّقان بزرگوار حوزه، از محضر علماى بزرگ اخلاق نظیر مرحوم حاج آقا حسین فاطمى قمى و حاج شیخ عبّاس تهرانى نیز بهره‏هاى وافر بردم.
الف) تدریسدروس حوزوى از مقدّمات عربى و معانى بیان گرفته تا سطوح عالى (جلدین كفایه) را تدریس نموده‏ام و نیز پس از آمدن به تهران در سال 1352شمسى، مشغول تدریس فقه و اصول براى طلّاب علوم دینى شدم. ضمناً مدّت قریب سه سال در دانشكده الهیّات تهران اشتغال به تدریس معارف و فقه داشتم و در مسجد طلاچیان تهران براى جمعى از تحصیل‏كردگان و دانش‏جویان به تدریس تفسیر قرآن و نهج‏البلاغه و معارف اسلامى مشغول بودم و اكنون نیز در تبریز به تدریس خارج فقه اشتغال دارم.
ب) تألیفنوشته‏هاى حقیر كه غالباً در زمینه‏هاى تفسیر، عقاید، فقه و اصول است به علّت گرفتارى‏ها و مشاغل و عدم توفیق تنقیح و تنظیم، تاكنون غالباً به طبع نرسیده است. جز آن‏چه كه‏در برخى نشریّات منتشر شده‏است و«تفسیر آیات عبادالرحمن» سال گذشته به‏طبع رسیده شده‏است و فعلاً تفسیر سوره‏جمعه و منافقین تحت طبع‏است.
قبل ازپیروزى انقلاب با بزرگانى چون استاد شهید مطهّرى، آیةاللّه شهید دكتر بهشتى، استاد شهید دكتر مفّتح و سایر عزیزان جلساتى داشتیم كه مسائل سیاسى در آن مطرح مى‏شد و زمینه تشكیل جامعه روحانیّت مبارز تهران از همان جلسات پایه‏گذارى شد. از دیگر كارهاى سیاسى بنده نوشتن متن اعلامیّه‏هاى روشن‏گرانه جامعه روحانیّت مبارز است كه پس از كسب رهنمود از محضر امام(ره) و مشاوره با اعضاى محترم جامعه تهیّه مى‏شد. هم‏چنین رهبرىِ راه‏پیمایى و فعّالیّت‏هاى سیاسىِ منطقه شش تهران و سخن‏رانى علیه رژیم ستم‏شاهى در اجتماعات عظیم به عهده حقیر بود. گفتنى است در این راه بارها تحت تعقیب ساواك قرار گرفتم و بازداشت شدم.
در یك بازداشت دسته جمعى كه 21 نفر از علماى تهران در یكى از شب‏هاى ماه مبارك رمضان سال 1356 پس از حادثه اصفهان دستگیر شدند، این‏جانب نیز جزء بازداشت شده‏ها بودم. ماجرا از این قرار بود: جلسه‏اى در منزل یكى از علماى تهران در منطقه تهران ویلا تشكیل یافت، این جلسه تا نزدیك سحر به طول انجامید. پس از پایان جلسه ناگهان دیدیم منزل در محاصره پلیس است و هنگام خروج از جلسه همگى را دستگیر كردند. این‏جانب در آن جلسه یادداشت‏هایى نوشته بودم و قرار بود فردا شب در معیّت آیةاللّه امامى كاشانى آن را به صورت اعلامیّه‏اى درآورم و پس از امضاى اعضاى روحانیّت مبارز تهران - كه گاهى تعداد امضا كنندگان به شصت نفر مى‏رسید - طبع و منتشر كنم؛ ولى آن یادداشت‏ها را موقع تفتیش از جیب من درآوردند و پیش بینى مى‏شد جرم من سنگین‏تر از جرم دیگران باشد، ولى سرانجام پس از هجده ساعت بازداشت، همگى آزاد شدیم؛ زیرا دستگیرى بیش از بیست تن از ائمّه جماعاتِ معروف تهران آن هم در ماه مبارك رمضان، بازتاب بدى داشت و این موضوع براى رژیم سنگین تمام مى‏شد. ازاین‏رو، ناچار شدند همه را آزاد كند.
بعد ازپیروزى انقلاب اسلامى مدّتى مسئولیّت كمیته انقلاب را در منطقه شش تهران عهده‏دار شدم. هم‏چنین چهار دوره (دوره اوّل، دوم، چهارم و پنجم) از سوى مردم تهران به نمایندگى مجلس شوراى اسلامى برگزیده شدم و در این چهار دوره مسئولیّت كمیسیون‏هاى مربوطه به عهده این‏جانب بود.و
نیز در دوره اوّل و دوم و سوم انتخابات خبرگان رهبرى از سوى مردم شریف استان آذربایجان شرقى به نمایندگى مجلس انتخاب شدم.
در دوره‏هاى گذشته و این دوره از اعضاى اصلى هیئت تحقیق مجلس خبرگان بوده‏ام. در گذشته در كمیسیون آیین‏نامه نیز عضویّت داشتم و مدّت شش سال واندى است بنا به دستور مقام معظّم رهبرى - دام‏ظلّه - مسئولیّت نمایندگى ولىّ‏فقیه در استان آذربایجان‏شرقى و امامت جمعه تبریز به حقیر محوّل گردیده است.
مهم‏ترین واقعه‏اى كه در اواخر دوره اوّل مجلس خبرگان رخ داد، انتخاب شایسته حضرت آیةاللّه العظمى خامنه‏اى - دام ظلّه - پس از ارتحال امام(ره) بود كه موجب یأس دشمنان نظام اسلامى و خوش‏حالى دوست‏داران انقلاب به ویژه اكثریّت ملت آگاه ایران شد. خاطره فراموش نشدنى حقیر از آن جلسه سرنوشت‏ساز خبرگان آن است كه در شب رحلت امام(ره) از هیئت رئیسه مجلس خبرگان (آیةاللّه طاهرى خرّم آبادى) تلفن كرد كه فردا در مجلس شوراى اسلامى جلسه خبرگان تشكیل مى‏شود. بدیهى بود كه از شنیدن این خبر تأسّف‏بار اندوهگین شوم؛ چرا كه ارتحال جان‏گداز امام رهبر كبیر انقلاب و استاد بزرگوارم - اعلى اللّه مقامه - از یك‏سو و تاریكى سرنوشت‏كشور و انقلاب‏اسلامى از سوى دیگر، خیلى دردناك و نگران‏كننده بود؛ ولى بنده چون مطلبى شنیده بودم مبنى بر این كه امام(ره) در باره رهبرى آیةاللّه خامنه‏اى سخنانى فرموده است، مطمئن بودم كه خداى متعال كمك مى‏كند. صبح فردا كه جلسه تشكیل شد و وصیّت‏نامه امام(ره) قرائت گردید، جلسه وارد بحث اصلى شد و شكل شورایى بودن رهبرى مطرح شد؛ ولى رأى نیاورد بعد كه بنا شد به مصادیق بپردازند، بنده یادداشتى نوشتم به جناب آقاى هاشمى رفسنجانى دادم، ولى به آن اكتفا نكرده از جاى برخاستم با صداى بلند گفتم: جناب آقاى هاشمى! من شنیدم امام(ره) در باره رهبرى آیةاللّه خامنه‏اى مطالبى فرمود و شما هم از امام(ره) شنیده‏اید، بفرمایید آن‏سخنان چه بوده است؟ ایشان رو كرد به نمایندگان خبرگان و فرمود: آقاى مجتهد شبسترى چنین مى‏گوید، آیا مایلید من آن‏چه را شنیده‏ام، بگویم؟ كه ناگهان از هر سو صدا بلند شد: بلى، بلى، بفرمایید حالا اگر نگویید پس كى خواهید گفت؟ آن‏گاه ایشان فرمود: روزى به اتّفاق حاج احمد آقا در خدمت امام بودم، وقتى تلویزیون سخن‏رانى آیةاللّه خامنه‏اى را در مجلس كره پخش مى‏كرد، به امام(ره) گفتم: آقاى خامنه‏اى خوب صحبت مى‏كند، مجلس را قبضه كرد. امام فرمود: آقاى خامنه‏اى شایستگى رهبرى دارد و یك بار دیگر هم وقتى در نزد امام(ره) از عزل قائم مقام رهبرى، اظهار نگرانى شد، امام فرمود: با وجود آقاى خامنه‏اى جاى نگرانى نیست. كه در این لحظه آقاى موسوى اردبیلى نیز مطالب و گواهى آقاى رفسنجانى را تأیید كرد. پس از آن نمایندگان مجلس خبرگان با اطمینان خاطر بیش‏ترى آن رأى قاطع را به رهبرى مقام معظّم رهبرى دادند گرچه اگر این رهنمود امام(ره) را هم خبرگان نمى‏شنیدند به فردى شایسته‏تر از رهبر عزیز نمى‏رسیدند، ولى شنیدن این اظهارات امام(ره) قطعاً در تعداد آرا و سرعت تصمیم‏گیرى و رفع تردید برخى از افراد، مؤثّر بود. باید خداى متعال را شاكر باشیم كه مجلس خبرگان را در آن‏روز حسّاس از هدایت خود برخوردار كرد وچنین خَلَف صالحى رابراى امام(ره) براى سكّان‏دارى كشتىِ انقلاب‏اسلامى مرحمت نمود.