به تفاوتها لبخند بزن
ازدواج یعنی کاملشدن آدمها و این کاملشدن در دنیای واقعی همیشه به شکل ۲ قلب نیمه نیست که در کنار هم قرار بگیرند و یک قلب کامل را بسازند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1396/07/02
در همه ازدواجها تفاوتهای آدمها پس از گذشت مدت كمی كه شدت و حرارت عشق و شور اولیه فروكش كرد، خود را نشان میدهد و درست همینجاست كه آدمها در نقش همسر، فرایند سخت و دشوار كاملشدن را شروع میكنند. منتها اگر بلد نباشی كه چطور با تفاوتهای همسرت بسازی، چطور تفاوتها را بشناسی و مدیریت كنی، این فرایند سخت رفتهرفته دردناك خواهد شد، در مقابل اما اگر یاد بگیری كه چطور تفاوتها را مدیریت كنی، پا به پای همسرت و باگذار از تفاوتها به تفاهمها، به رشد و بلوغ خواهی رسید. سؤال این است كه چگونه؟
انسانها در بستر 2 عامل «محیط و اطرافیان» و «وراثت و ویژگیهای ژنتیك» ساخته میشوند، رشد میكنند و بزرگ میشوند. به تعداد انسانهای روی زمین و تفاوتهایی كه در محیط و وراثتشان وجود دارد، انسانهایی متفاوت با ویژگیهای شخصیتی و جسمی متفاوت بهوجود میآیند. تا اینجای كار مشكلی نیست اما مشكل وقتی شروع میشود كه 2آدم از 2 بستر رشد متفاوت و با فضاهای ذهنی، جسمی و شخصیتی متفاوت، میخواهند با هم زندگی كنند و 2«من» مجزا را به یك «ما»ی واحد تبدیل كنند.
اینجاست كه تفاوتها خود را نشان میدهد و مشكلات شروع میشود. این مشكلات وقتی بیشتر میشود كه آدمها یا هنگام انتخاب برای ازدواج به درستی تفاوتهای طرف مقابلشان را نشناسند و یا بشناسند و آن را انكار كنند یا در حالتی سادهلوحانه با خود بگویند: «اشكالی نداره، درستش میكنم» و این میشود سرنخ مسائل و اختلافهایی كه به كلافی سردرگم تبدیل میشود و حتی گاه زندگیها را به بنبست میرساند. نشناختن تفاوتهای میان روحیات و خصایص شخصیتی زن و مرد و تفاوتهایی كه میان نگاه زنانه و نگاه مردانه به زندگی وجود دارد هم به این مشكلات اضافه میشود و وضعیت شلم شوربایی میسازد كه خیلی از زوجها را به زانو در میآورد.
نخستین گام در برخورد مناسب با تفاوتهای بین شما و همسرتان، پذیرفتن و احترامگذاشتن به تفاوتهاست. هیچ دلیلی وجود ندارد كه شما و همسرتان كاملا شبیه هم باشید، شبیه هم فكر كنید و شبیه هم رفتار كنید. اگر یاد بگیرید كه به تفاوتهای همسرتان احترام بگذارید و شخصیت او را بهعنوان یك فرد یكپارچه، همراه با خوبیها و بدیهایش بپذیرید آنگاه از وجود تفاوتها دلسرد نمیشوید و حتی تفاوتها باعث جذابیت طرف مقابل در دل و جانتان هم میشود. بهیاد بیاورید روزهای ابتدایی آشنایی با همسرتان را؛ آن روزها همهچیز او برایتان دلنشین و جذاب بود.
تفاوتهای كلامی، رفتاری، علاقهها، انتخاب غذاها، فیلم و هر چیز متفاوت از او برای شما زاویه نگاه جدیدی به زندگی بود و آن را دوست داشتید، حالا اما بعد از مدتی همان تفاوتها آزارتان میدهد. این تغییر در نوع نگاه شما 2 دلیل بیشتر ندارد، اول اینكه شور و حرارت اولیه در احساسات شما كم شده و دوم اینكه حالا به جای اینكه از تفاوتهای همسرتان لذت ببرید میخواهید او را شبیه خودتان كنید تا كمترین چالش را داشته باشید. این اما آغاز اختلافهاست. بهخودتان بقبولانید كه قرار نیست همسرتان مثل شما بیندیشد و رفتار كند. او یك انسان آزاد و اختیاردار است كه در مسیر زندگی همراه شما شده و قرار است در كنار شما قدم بردارد، نه اینكه دقیقا پا جای پای شما بگذارد.
گاهی اوقات فضای ذهنی خانواده شما با همسرتان خیلی متفاوت است و این تفاوت خیلی به چشم میآید. در چنین موقعیتی معمولا خانوادهها سعی میكنند از طریق فشار بر داماد یا عروسشان او را با فضای ذهنی و هنجارها و سلیقههای خانواده خودشان هماهنگ كنند. همینجاست كه نقش شما تعیینكننده و حیاتی میشود. شما بهعنوان تنظیمكننده روابط خانوادهتان با همسر، باید سعی كنید تعادلی نسبی بین تفاوتهای این دو جبهه برقرار كنید. اگر قرار باشد شما هم وارد جبهه خانوادهتان شوید و به همسرتان برای هماهنگشدن فشار بیاورید تنها نتیجهای كه خواهید دید عكسالعملهای تند، رفتارهای عصبی و دورشدن همسرتان از شماست.
چرا كه او احساس خواهد كرد «ما»ی خانوادگی شما پس از ازدواج هم همچنان از «ما»ی زوجی و همسرانهتان قویتر است، بنابر این نمیتواند روی همراهی و همكاری شما در طول زندگی حساب باز كند و ذرهذره از شما دور میشود. بهترین كار در این موقعیتها این است كه نزد همسرتان با ظرافت و محبت سعی كنید بعضی از محدودیتهای خانوادگی را توضیح دهید و از او بخواهید مراعات خانوادهتان را بكند و در مقابل نزد خانوادهتان از احترام به تفاوتهای شخصیتی همسرتان و تفاوت نگاه در خانوادهاش بگویید. با این كار میتوانید كمكم به تعادل نسبی برسید و فضاهای دور ذهنی خانواده و همسرتان را به هم نزدیك كنید.
بسیاری از شمایی كه حالا این یادداشت را میخوانید شاید هنوز ازدواج نكرده و گزینه مناسب برای همسریتان را انتخاب نكرده باشید. اگر اینطور است شما فرصت مناسبی در اختیار دارید تا تصمیم بهتری بگیرید. افسانه و تصوری در ذهن بعضی از افراد وجود دارد كه فكر میكنند اگر كسی را دوست دارند اما او خصوصیاتی دارد كه برای آنها پذیرفتنی نیست و آزارشان میدهد پس از ازدواج میتوانند آن خصوصیتها را تغییر دهند. این بزرگترین اشتباهی است كه شما در مرحله انتخاب میتوانید بكنید.
افسانهها را فراموش كنید. آدمها معمولا در شرایطی بسیار سخت و به میزان اندك تغییر میكنند. آنقدر اندك كه بهتر است روی آن حساب باز نكنید. پس لطفا در ابتدای انتخاب چشمانتان را باز كنید و همه رفتارها، خصوصیات شخصیتی و عادتهای فرد مورد نظرتان را بررسی كنید و بعد از پذیرفتن آنها پا پیش بگذارید.
اگر شخصیت شما و همسرتان را یك بازه از صفر تا صد بگیریم احتمالا اگر جزو استثنائات نباشید و توافق بیش از حد یا اختلاف بسیار زیاد نداشته باشید، لااقل در 50درصد موارد باید با یكدیگر توافق و در 50درصد دیگر نظر متفاوتی از همسرتان داشته باشید. لازم نیست نیمه خالی لیوان را دودستی بچسبید، نیمه پر را ببینید؛ وقتهایی كه برای مسافرترفتن توافق دارید یا غذاهایی كه هردو میپسندید و موارد بیشمار دیگری كه روی یك موضوع همنظر هستید.
حالا میماند 50درصد باقیمانده تفاوتها. اگر با تأكید و پررنگكردن نقاط اشتراك و تفاهم، نیاز همسرانه خود و همسرتان به همراهی با یكدیگر را ارضا كنید حالا میتوانید برای باقی موارد كه اختلاف دارید یك پروتكل و توافق تنظیم كنید. مثلا ممكن است شما و همسرتان روی انتخاب فیلم مورد نظرتان همنظر نباشید. خب این راهحل مشخصی دارد، توافق كنید كه در زمان كنار هم بودن به نوبت فیلم مورد علاقه هر یك را ببینید. یا مثلا در موضوع مهمی مثل نامگذاری برای فرزندتان، نامهای مورد نظر خود و همسرتان را مورد قرعهكشی قرار دهید یا توافق كنید كه مثلا فرزند اول را براساس سلیقه شما نامگذاری كنید و فرزند بعدی نام مورد نظر همسرتان را داشته باشد.
با این الگو در همه موارد عدمتوافق یا میتوانید حوزههای شخصیتان را برای یك بازه زمانی مشخص جدا كنید یا هركدام به احترام طرف مقابل، در یك بازه زمانی سلیقه همسرتان را تحمل كنید.
منبع: همشهری
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید. دو آدم از دو دنیای متفاوت
انسانها در بستر 2 عامل «محیط و اطرافیان» و «وراثت و ویژگیهای ژنتیك» ساخته میشوند، رشد میكنند و بزرگ میشوند. به تعداد انسانهای روی زمین و تفاوتهایی كه در محیط و وراثتشان وجود دارد، انسانهایی متفاوت با ویژگیهای شخصیتی و جسمی متفاوت بهوجود میآیند. تا اینجای كار مشكلی نیست اما مشكل وقتی شروع میشود كه 2آدم از 2 بستر رشد متفاوت و با فضاهای ذهنی، جسمی و شخصیتی متفاوت، میخواهند با هم زندگی كنند و 2«من» مجزا را به یك «ما»ی واحد تبدیل كنند.
اینجاست كه تفاوتها خود را نشان میدهد و مشكلات شروع میشود. این مشكلات وقتی بیشتر میشود كه آدمها یا هنگام انتخاب برای ازدواج به درستی تفاوتهای طرف مقابلشان را نشناسند و یا بشناسند و آن را انكار كنند یا در حالتی سادهلوحانه با خود بگویند: «اشكالی نداره، درستش میكنم» و این میشود سرنخ مسائل و اختلافهایی كه به كلافی سردرگم تبدیل میشود و حتی گاه زندگیها را به بنبست میرساند. نشناختن تفاوتهای میان روحیات و خصایص شخصیتی زن و مرد و تفاوتهایی كه میان نگاه زنانه و نگاه مردانه به زندگی وجود دارد هم به این مشكلات اضافه میشود و وضعیت شلم شوربایی میسازد كه خیلی از زوجها را به زانو در میآورد.
به تفاوتها احترام بگذارید
نخستین گام در برخورد مناسب با تفاوتهای بین شما و همسرتان، پذیرفتن و احترامگذاشتن به تفاوتهاست. هیچ دلیلی وجود ندارد كه شما و همسرتان كاملا شبیه هم باشید، شبیه هم فكر كنید و شبیه هم رفتار كنید. اگر یاد بگیرید كه به تفاوتهای همسرتان احترام بگذارید و شخصیت او را بهعنوان یك فرد یكپارچه، همراه با خوبیها و بدیهایش بپذیرید آنگاه از وجود تفاوتها دلسرد نمیشوید و حتی تفاوتها باعث جذابیت طرف مقابل در دل و جانتان هم میشود. بهیاد بیاورید روزهای ابتدایی آشنایی با همسرتان را؛ آن روزها همهچیز او برایتان دلنشین و جذاب بود.
تفاوتهای كلامی، رفتاری، علاقهها، انتخاب غذاها، فیلم و هر چیز متفاوت از او برای شما زاویه نگاه جدیدی به زندگی بود و آن را دوست داشتید، حالا اما بعد از مدتی همان تفاوتها آزارتان میدهد. این تغییر در نوع نگاه شما 2 دلیل بیشتر ندارد، اول اینكه شور و حرارت اولیه در احساسات شما كم شده و دوم اینكه حالا به جای اینكه از تفاوتهای همسرتان لذت ببرید میخواهید او را شبیه خودتان كنید تا كمترین چالش را داشته باشید. این اما آغاز اختلافهاست. بهخودتان بقبولانید كه قرار نیست همسرتان مثل شما بیندیشد و رفتار كند. او یك انسان آزاد و اختیاردار است كه در مسیر زندگی همراه شما شده و قرار است در كنار شما قدم بردارد، نه اینكه دقیقا پا جای پای شما بگذارد.
هوای خانوادهها را داشته باشید
گاهی اوقات فضای ذهنی خانواده شما با همسرتان خیلی متفاوت است و این تفاوت خیلی به چشم میآید. در چنین موقعیتی معمولا خانوادهها سعی میكنند از طریق فشار بر داماد یا عروسشان او را با فضای ذهنی و هنجارها و سلیقههای خانواده خودشان هماهنگ كنند. همینجاست كه نقش شما تعیینكننده و حیاتی میشود. شما بهعنوان تنظیمكننده روابط خانوادهتان با همسر، باید سعی كنید تعادلی نسبی بین تفاوتهای این دو جبهه برقرار كنید. اگر قرار باشد شما هم وارد جبهه خانوادهتان شوید و به همسرتان برای هماهنگشدن فشار بیاورید تنها نتیجهای كه خواهید دید عكسالعملهای تند، رفتارهای عصبی و دورشدن همسرتان از شماست.
چرا كه او احساس خواهد كرد «ما»ی خانوادگی شما پس از ازدواج هم همچنان از «ما»ی زوجی و همسرانهتان قویتر است، بنابر این نمیتواند روی همراهی و همكاری شما در طول زندگی حساب باز كند و ذرهذره از شما دور میشود. بهترین كار در این موقعیتها این است كه نزد همسرتان با ظرافت و محبت سعی كنید بعضی از محدودیتهای خانوادگی را توضیح دهید و از او بخواهید مراعات خانوادهتان را بكند و در مقابل نزد خانوادهتان از احترام به تفاوتهای شخصیتی همسرتان و تفاوت نگاه در خانوادهاش بگویید. با این كار میتوانید كمكم به تعادل نسبی برسید و فضاهای دور ذهنی خانواده و همسرتان را به هم نزدیك كنید.
هنگام انتخاب، چشمانتان را باز كنید
بسیاری از شمایی كه حالا این یادداشت را میخوانید شاید هنوز ازدواج نكرده و گزینه مناسب برای همسریتان را انتخاب نكرده باشید. اگر اینطور است شما فرصت مناسبی در اختیار دارید تا تصمیم بهتری بگیرید. افسانه و تصوری در ذهن بعضی از افراد وجود دارد كه فكر میكنند اگر كسی را دوست دارند اما او خصوصیاتی دارد كه برای آنها پذیرفتنی نیست و آزارشان میدهد پس از ازدواج میتوانند آن خصوصیتها را تغییر دهند. این بزرگترین اشتباهی است كه شما در مرحله انتخاب میتوانید بكنید.
افسانهها را فراموش كنید. آدمها معمولا در شرایطی بسیار سخت و به میزان اندك تغییر میكنند. آنقدر اندك كه بهتر است روی آن حساب باز نكنید. پس لطفا در ابتدای انتخاب چشمانتان را باز كنید و همه رفتارها، خصوصیات شخصیتی و عادتهای فرد مورد نظرتان را بررسی كنید و بعد از پذیرفتن آنها پا پیش بگذارید.
روی تفاوتها توافق كنید
اگر شخصیت شما و همسرتان را یك بازه از صفر تا صد بگیریم احتمالا اگر جزو استثنائات نباشید و توافق بیش از حد یا اختلاف بسیار زیاد نداشته باشید، لااقل در 50درصد موارد باید با یكدیگر توافق و در 50درصد دیگر نظر متفاوتی از همسرتان داشته باشید. لازم نیست نیمه خالی لیوان را دودستی بچسبید، نیمه پر را ببینید؛ وقتهایی كه برای مسافرترفتن توافق دارید یا غذاهایی كه هردو میپسندید و موارد بیشمار دیگری كه روی یك موضوع همنظر هستید.
حالا میماند 50درصد باقیمانده تفاوتها. اگر با تأكید و پررنگكردن نقاط اشتراك و تفاهم، نیاز همسرانه خود و همسرتان به همراهی با یكدیگر را ارضا كنید حالا میتوانید برای باقی موارد كه اختلاف دارید یك پروتكل و توافق تنظیم كنید. مثلا ممكن است شما و همسرتان روی انتخاب فیلم مورد نظرتان همنظر نباشید. خب این راهحل مشخصی دارد، توافق كنید كه در زمان كنار هم بودن به نوبت فیلم مورد علاقه هر یك را ببینید. یا مثلا در موضوع مهمی مثل نامگذاری برای فرزندتان، نامهای مورد نظر خود و همسرتان را مورد قرعهكشی قرار دهید یا توافق كنید كه مثلا فرزند اول را براساس سلیقه شما نامگذاری كنید و فرزند بعدی نام مورد نظر همسرتان را داشته باشد.
با این الگو در همه موارد عدمتوافق یا میتوانید حوزههای شخصیتان را برای یك بازه زمانی مشخص جدا كنید یا هركدام به احترام طرف مقابل، در یك بازه زمانی سلیقه همسرتان را تحمل كنید.
منبع: همشهری