تبیان، دستیار زندگی

انسان و قدرت انتخاب گری اش

انسان موجودى است كه با انتخاب خود صورت و سیرت زندگى خویش را مى‌آفریند و ایمان و كفر را بر خود رقم مى‌زند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
بخش نهج البلاغه تبیان
قدرت انتخاب انسان
( إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا ) قرآن ، انسان / ۳ ما او را راهبری نمودیم ، خواه سپاسگزار باشد و خواه ناسپاس.
خداى متعال انسان را به مسیرى كه او را به غایت مطلوب یعنى حق مى‌رساند، راهبری نموده و به مسیری كه بر انسان واجب است كه در زندگى دنیایى‌اش آن را بپیماید تا با پیمودن آن به سعادت دنیا و آخرت برسد ارائۀ طریق کرده است ؛ و البته راهى كه خداى سبحان انسان را بدان هدایت كرده راهى است اختیارى، و شكر و كفرى كه بر هدایت مذكور مترتب است، در اختیار انسان قرار داده شده است و هر انسانى به هریك از آن دو كه بخواهد مى‌تواند متّصف شود و اكراه و اجبارى در كار نیست.

 مقدّرات انسان قبل از هر چیز و هركس در دست خود انسان است و هرگونه تغییر و دگرگونى در خوشبختى و بدبختى مردمان در درجه نخست به خود ایشان بازگشت مى‌كند.

قضاى الهى چنین است كه آن‌چه به انسان مى‌رسد بازگشت به خود انسان مى‌كند و نتیجه و محصول میل و اراده و عملكرد خود اوست.

عوامل مؤثر در تربیت: وراثت، اقسام محیط اعم از خانه و خانواده، رفاقت و معاشرت، مدرسه، اجتماع، وسایل ارتباط جمعى، محیط جغرافیایى و طبیعى و دیگر محیط‌ها، سختى‌ها و شداید، كار و عوامل ماوراى طبیعت هیچ‌كدام بر آدمى مسلّط نیستند. این‌ها همه تأثیرگذارند، نه مسلّط؛ و حاكمیت و تسلّط این عوامل تابع خواست و اراده و انتخاب آدمى است.
اگر جز این بود مسئولیت‌پذیرى انسان، و ارسال رسل و انزال كتب، و نوید و تهدید، و هدایت و تربیت، و رهیافت و بازخواست، و نكوداشت و مجازات، همه و همه بى‌معنا مى‌گردید.
شریف رضى آورده است كه چون امیرمؤمنان على (علیه السلام) پس از ماجراى صفّین از شام بازمى‌گشت، كسى از او پرسید: «رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود؟» و چنین گمان مى‌كرد كه همه چیز براى انسان از پیش تعیین شده است و آدمى را اختیار و انتخابى نیست. پس امام (عله السلام) بدو فرمود :
«وَیْحَکَ! لَعَلَّکَ ظَنَنْتَ قَضَاءً لاَزِمًا وَ قَدَرًا حَاتِمًا. وَ لَوْكَانَ كَذلِکَ لَبَطَلَ الثَّوَابُ وَالْعِقَابُ، وَ سَقَطَ الْوَعْدُ وَ الْوَعِیدُ. إِنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ أَمَرَ عِبَادَهُ تَخْیِیرًا، وَ نَهَاهُمْ تَحْذِیرًا، وَ كَلَّفَ یَسِیرًا وَ لَمْ یُكَلِّفْ عَسِیرًا، وَ أَعْطَى عَلَى الْقَلِیلِ كَثِیرًا. وَ لَمْ یُعْصَ مَغْلُوبًا، وَ لَمْ یُطَعْ مُكْرِهًا. وَ لَمْ یُرْسِلِ الاَْنْبِیَاءَ لَعِبًا، وَ لَمْ یُنْزِلِ الْكُتُبَ لِلْعِبَادِ عَبَثًا، وَ لاَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الاَْرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا بَاطِلاً ( ذلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ كَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ كَفَرُوا مِنَ النَّارَ ) قرآن ، ص / ۲۷ .»
نهج البلاغه ، حکمت ۷۸
واى بر تو! شاید قضاى لازم و قدرِ حتم (قوانین حاكم بر هستى) را گمان كرده‌اى. اگر چنین باشد [ که همه چیز از پیش معین گشته باشد و انسان را اختیار و انتخاب نباشد ] پاداش و كیفر باطل بُوَد، و نوید و تهدید عاطل. خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود [ و در آن‌چه بدان مأمورند ] داراى اختیارند، و نهى نمود تا بترسند و دست بازدارند. آن‌چه تكلیف كرد آسان است نه دشوار، و پاداش او بر [ كردار ] اندك، بسیار. نافرمانى‌اش نكنند از آن‌كه ناچارند، و فرمانش نبرند از آن‌رو كه ناگزیرند. پیامبران را به بازیچه نفرستاد، و كتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمان‌ها و زمین و آن‌چه میان این دو است به باطل خلق ننمود. «این گمان كسانى است كه كافر شدند. واى بر آنان كه كافر شدند از آتش».
مقدّرات انسان قبل از هر چیز و هركس در دست خود انسان است و هرگونه تغییر و دگرگونى در خوشبختى و بدبختى مردمان در درجه نخست به خود ایشان بازگشت مى‌كند.
قضاى الهى چنین است كه آن‌چه به انسان مى‌رسد بازگشت به خود انسان مى‌كند و نتیجه و محصول میل و اراده و عملكرد خود اوست.
منبع:
کانال استاد دلشاد

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.