عوامل شكلدهنده به انتخابها
آرزوها و تمنیات به آدمى جهت مىدهد، و هنگامى كه انسان درپى قدرت و مُكنت است، از سر عمد چشم بر حقیقت مىبندد و به راهى مىرود كه تمنیاتش نقش مىزند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1396/06/29
بخش نهج البلاغه تبیان
امیرمؤمنان على (علیه السلام) مشاهده كرد كه عمّار پسر یاسر با مُغِیره پسر شُعْبَه سخن مىگوید و تلاش مىكند او را به راه حق آورد، پس حضرت فرمود :
«دَعْهُ یَا عَمَّارُ، فَإِنَّهُ لَمْ یَأْخُذْ مِنَ الدِّینِ إِلاَّ مَا قَارَبَهُ مِنَ الدُّنْیَا، وَ عَلَى عَمْدٍ لَبَّسَ عَلَى نَفْسِهِ لِیَجْعَلَ الشُّبُهَاتِ عَاذِرًا لِسَقَطَاتِهِ.» همان ، حکمت ۴۰۵
عمّار! او را واگذار، چه او چیزى از دین برنگرفته جز آنچه او را به دنیا نزدیك كردن تواند، و به عمد خود را به شبههها درافكنده تا آن را عذرخواه خطاهاى خود گرداند.
تمنیات قدرتطلبانه و مُكنتجویانه دام انتخابهاى آدمى است، چنانكه در سرودهاى منسوب به حضرت حسین (علیه السلام) آمده است : انسان مىتواند بر تمنیات پست خود و بر زمینههاى منفىِ تربیتى خویش فائق آید و خود را آنگونه كه باید انتخاب نماید؛ و راه هدایت به همین مىخوانَد. امیرمؤمنان على (علیه السلام) در نامهاى به معاویه او را از این جهت نكوهش كرده است كه وى نخواسته بر تمنیات پست خود و بر زمینههاى منفى تربیتى خویش فائق آید و همان راهى را انتخاب كرده است كه پدرانش پیش از او انتخاب كرده بودند.
انسان مىتواند بر تمنیات پست خود و بر زمینههاى منفىِ تربیتى خویش فائق آید و خود را آنگونه كه باید انتخاب نماید؛ و راه هدایت به همین مىخوانَد. امیرمؤمنان على (علیه السلام) در نامهاى به معاویه او را از این جهت نكوهش كرده است كه وى نخواسته بر تمنیات پست خود و بر زمینههاى منفى تربیتى خویش فائق آید و همان راهى را انتخاب كرده است كه پدرانش پیش از او انتخاب كرده بودند :
انسان مىتواند بر تمنیات پست خود و بر زمینههاى منفىِ تربیتى خویش فائق آید و خود را آنگونه كه باید انتخاب نماید؛ و راه هدایت به همین مىخوانَد. امیرمؤمنان على (علیه السلام) در نامهاى به معاویه او را از این جهت نكوهش كرده است كه وى نخواسته بر تمنیات پست خود و بر زمینههاى منفى تربیتى خویش فائق آید و همان راهى را انتخاب كرده است كه پدرانش پیش از او انتخاب كرده بودند :
وَ لَمْ یَطْلُبْ عُلُوَّ الْقَدْرِ فِیهَا
وَ عِزَّ النَّفْسِ إِلاَّ كُلُّ طَاغٍ
وَ إِنْ نَالَ النُّفُوسُ مِنَ الْمَعَالِی
فَلَیْسَ لِنَیْلِهَا طِیبُ الْمَسَاغِ
إِذَا بَلَغَ الْمُرَادَ عُلاً وَ عِزًّا
تَوَلَّى وَ اضْمَحَلَّ مَعَ الْبَلاَغِ
كَقَصْرٍ قَدْ تَهَدَّمَ حَافَتَاهُ
إِذَا صَارَ الْبِنَاءُ إِلَى الفَرَاغِ
أَقُولُ وَ قَدْ رَأَیْتُ مُلُوکَ عَصْرِی
أَلاَ لاَ یَبْغِیَنَّ الْمُلْکَ باَغٍ دیوان الامام الحسین (علیه السلام) ، ماردینی ، ص ۱۳۰-۱۲۹
جز انسان طغیانگر كسى در دنیا قدرتطلبى و عزّتجویى نمىنماید.
و اگر كسانى به برترىهاى دنیایى برسند، در این دستیابى، هیچ خوشى و گوارایى نخواهد بود.
هرگاه آدمى به قدرتطلبى و عزّتجویى دست یابد، در همان حال آنها بدو پشت مىكنند و رو به فروپاشى مىروند.
همانند كاخى كه دو جانب آن فروریزد، چون ساختمان آن به پایان رسد.
من پادشاهان دوران خود را دیدهام و هشدار مىدهم كه هیچ ستمگرى درپى برترىجویى و ستمگرى در زمین برنیاید.
امّا گفته تو كه ما فرزندان عبد منافیم؛ درست است كه تبار ما یكى است، امّا امیّه در پایه هاشم نیست، و حرب را با عبدالمطّلب در یك رتبت نتوان آورد، و ابوسفیان را با ابوطالب قیاس نتوان كرد. آنكه در راه خدا هجرت نمود چونان كسى نیست كه رسول خدا آزادش فرمود؛ و خاندانى را كه حَسَبى است شایسته، همچون كسى نیست كه خود را بدان خاندان بسته؛ و نه با ایمانِ درستكردار چون دروغگوى دغلكار. بدا پسرى كه پیرو پدر شود و درپى او به آتش دوزخ در شود.
منبع:
کانال استاد دلشاد
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید. امیرمؤمنان على (علیه السلام) مشاهده كرد كه عمّار پسر یاسر با مُغِیره پسر شُعْبَه سخن مىگوید و تلاش مىكند او را به راه حق آورد، پس حضرت فرمود :
«دَعْهُ یَا عَمَّارُ، فَإِنَّهُ لَمْ یَأْخُذْ مِنَ الدِّینِ إِلاَّ مَا قَارَبَهُ مِنَ الدُّنْیَا، وَ عَلَى عَمْدٍ لَبَّسَ عَلَى نَفْسِهِ لِیَجْعَلَ الشُّبُهَاتِ عَاذِرًا لِسَقَطَاتِهِ.» همان ، حکمت ۴۰۵
عمّار! او را واگذار، چه او چیزى از دین برنگرفته جز آنچه او را به دنیا نزدیك كردن تواند، و به عمد خود را به شبههها درافكنده تا آن را عذرخواه خطاهاى خود گرداند.
انسان مىتواند بر تمنیات پست خود و بر زمینههاى منفىِ تربیتى خویش فائق آید و خود را آنگونه كه باید انتخاب نماید؛ و راه هدایت به همین مىخوانَد. امیرمؤمنان على (علیه السلام) در نامهاى به معاویه او را از این جهت نكوهش كرده است كه وى نخواسته بر تمنیات پست خود و بر زمینههاى منفى تربیتى خویش فائق آید و همان راهى را انتخاب كرده است كه پدرانش پیش از او انتخاب كرده بودند :
تمنیات قدرتطلبانه و مُكنتجویانه دام انتخابهاى آدمى است، چنانكه در سرودهاى منسوب به حضرت حسین (علیه السلام) آمده است : انسان مىتواند بر تمنیات پست خود و بر زمینههاى منفىِ تربیتى خویش فائق آید و خود را آنگونه كه باید انتخاب نماید؛ و راه هدایت به همین مىخوانَد. امیرمؤمنان على (علیه السلام) در نامهاى به معاویه او را از این جهت نكوهش كرده است كه وى نخواسته بر تمنیات پست خود و بر زمینههاى منفى تربیتى خویش فائق آید و همان راهى را انتخاب كرده است كه پدرانش پیش از او انتخاب كرده بودند.
انسان مىتواند بر تمنیات پست خود و بر زمینههاى منفىِ تربیتى خویش فائق آید و خود را آنگونه كه باید انتخاب نماید؛ و راه هدایت به همین مىخوانَد. امیرمؤمنان على (علیه السلام) در نامهاى به معاویه او را از این جهت نكوهش كرده است كه وى نخواسته بر تمنیات پست خود و بر زمینههاى منفى تربیتى خویش فائق آید و همان راهى را انتخاب كرده است كه پدرانش پیش از او انتخاب كرده بودند :
انسان مىتواند بر تمنیات پست خود و بر زمینههاى منفىِ تربیتى خویش فائق آید و خود را آنگونه كه باید انتخاب نماید؛ و راه هدایت به همین مىخوانَد. امیرمؤمنان على (علیه السلام) در نامهاى به معاویه او را از این جهت نكوهش كرده است كه وى نخواسته بر تمنیات پست خود و بر زمینههاى منفى تربیتى خویش فائق آید و همان راهى را انتخاب كرده است كه پدرانش پیش از او انتخاب كرده بودند :
وَ لَمْ یَطْلُبْ عُلُوَّ الْقَدْرِ فِیهَا
وَ عِزَّ النَّفْسِ إِلاَّ كُلُّ طَاغٍ
وَ إِنْ نَالَ النُّفُوسُ مِنَ الْمَعَالِی
فَلَیْسَ لِنَیْلِهَا طِیبُ الْمَسَاغِ
إِذَا بَلَغَ الْمُرَادَ عُلاً وَ عِزًّا
تَوَلَّى وَ اضْمَحَلَّ مَعَ الْبَلاَغِ
كَقَصْرٍ قَدْ تَهَدَّمَ حَافَتَاهُ
إِذَا صَارَ الْبِنَاءُ إِلَى الفَرَاغِ
أَقُولُ وَ قَدْ رَأَیْتُ مُلُوکَ عَصْرِی
أَلاَ لاَ یَبْغِیَنَّ الْمُلْکَ باَغٍ دیوان الامام الحسین (علیه السلام) ، ماردینی ، ص ۱۳۰-۱۲۹
جز انسان طغیانگر كسى در دنیا قدرتطلبى و عزّتجویى نمىنماید.
و اگر كسانى به برترىهاى دنیایى برسند، در این دستیابى، هیچ خوشى و گوارایى نخواهد بود.
هرگاه آدمى به قدرتطلبى و عزّتجویى دست یابد، در همان حال آنها بدو پشت مىكنند و رو به فروپاشى مىروند.
همانند كاخى كه دو جانب آن فروریزد، چون ساختمان آن به پایان رسد.
من پادشاهان دوران خود را دیدهام و هشدار مىدهم كه هیچ ستمگرى درپى برترىجویى و ستمگرى در زمین برنیاید.
امّا گفته تو كه ما فرزندان عبد منافیم؛ درست است كه تبار ما یكى است، امّا امیّه در پایه هاشم نیست، و حرب را با عبدالمطّلب در یك رتبت نتوان آورد، و ابوسفیان را با ابوطالب قیاس نتوان كرد. آنكه در راه خدا هجرت نمود چونان كسى نیست كه رسول خدا آزادش فرمود؛ و خاندانى را كه حَسَبى است شایسته، همچون كسى نیست كه خود را بدان خاندان بسته؛ و نه با ایمانِ درستكردار چون دروغگوى دغلكار. بدا پسرى كه پیرو پدر شود و درپى او به آتش دوزخ در شود.
منبع:
کانال استاد دلشاد