همراهی قرآن و عترت
در چند فراز از خطابه ی غدیر به همراهی قرآن و عترت اشاره شده است که آن ها را مورد بررسی قرار می دهیم:
![قرآن](https://img.tebyan.net/big/1396/06/3823821224551966575231881931341027859101.jpg)
رسول خدا صلی الله علیه و آله در این خطابه می فرمایند:
«لاحَلالَ إِلاّ ما أَحَلَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَهُمْ، وَلاحَرامَ إِلاّ ما حَرَّمَهُ اللَّهُ عَلَیْكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَرَّفَنِی الْحَلالَ وَالْحَرامَ وَأَنَا أَفْضَیْتُ بِما عَلَّمَنی رَبِّی مِنْ كِتابِهِ وَحَلالِهِ وَ حَرامِهِ إِلَیْهِ »
« روا نیست مگر آن چه خدا و رسول خدا و امامان روا دانند و ناروا نباشد مگر آن چه آنان ناروا دانند وخداوند عزّوجلّ هم روا وهم ناروا را به من شناسانده ومن آموخته هایم از کتاب خدا وحلال وحرام او را در اختیار علی گذاشتهام.»
بنابراین علم حلال و حرام نزد رسول و ائمه علیهم السلام است و گرنه می فرمودند «فقط در کتاب است ». هم چنین فرمایش رسول خدا صلی الله علیه وآله غیر از فرمایش خدا نیست وگرنه می فرمودند « إِلاّ ما أَحَلَّهُ اللَّهُ » رسول و ائمه علیهم السلام باطن و حقیقت قرآن را هم می فرمایند.
پس معلوم می شود توضیحات، نزد رسول و ائمه علیهم السلام است. حلّیت و حرمت را خدا و رسول خدا و ائمه صلوات الله علیهم باید بفرمایند.
لذا كتاب به اضافه ی اهل بیت علیهم السلام حجّیت دارد و برای ما دلیل و برهان است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در ادامه می فرمایند:
«مَعاشِرَالنّاسِ فَضِّلُوهُ . مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُاللَّهُ فِی وَ كُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیْتُهُ فی إِمامِ الْمُتَّقینَ وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ علِیّاً،» :
«هان مردمان ! او را برتر دانید، هیچ دانشی نیست مگر این که خداوند در جان من نبشته و من تمامی آن را در جان علی، امام پرهیزكاران ضبط کردهام و دانشی نبوده مگر آن که آن را به علی آموخته ام.»
این مطلب نكتهی بسیار ظریفی دارد؛ علی علیه السلام امام متّقیناند و در قلّهی تقوا قرار دارند، لذامی توانند تمام علم پیامبر صلی الله علیه وآله راگرفته و ضبط نمایند. ایشان معصوم اند و ذهنشان از آلودگی ها پاك و منزّه است، لذا میتوانند تمام علوم را بگیرند: علم كائنات، علم ماكان و مایكون، علم ماهو كائن، علم مربوط به موجودات، علم فیزیك، علم متافیزیك و ... پاكی و تقوا علم انسان را زیاد میكند خداوند. در قرآن كریم میفرماید:
﴿اتَّقُواْ اللَّهَ وَ یُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ ﴾
«و العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء»
یكی از علمهایی كه به امیرالمؤمنین علی علیه اسلام منتقل شده، علم مربوط به حلال و حرام و تفسیر و تأویل است.
سپس پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرمایند: «وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبینُ الَّذی ذَكَرَهُ اللَّهُ فی سُورَةِ یس: ﴿ وَ كُلَّ شَیءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ﴾ » :
«او پیشوای روشنگر است . که خداوند در سوره یاسین از او گفتگو کرده ﴿ و علم هر چیز را در امام مبین برشمرده ایم ﴾ »
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آیهی دوازده از سورهی یاسین را به امیرالمؤمنین علیه السلام تفسیر میفرمایند. امام مبین، امیرالمؤمنین علی علیه السلام اند و بالاتر از این نمیشود. هر جا خداوند میخواهد چیزی را استثناءکند، میفرماید: (مگر این كه خداوند خودش نخواهد) .خداوند دراسامی إِلاَّ ما شاءَ اللَّه اعظمش، یك اسمی دارد كه به هیچ كس نداده؛ حتی به پیامبر صلی الله علیه وآله و امیرالمؤمنین علیه السلام هم نداده است.
این كه بعضیها از تقدّسشان میگویند: «محال است امام زمان علیه السلام وقت ظهورشان را ندانند» صحیح نیست؛ این جزء آن علوم مستأثر در علم غیب خداست.
وقت قیامت هم جزء علم مستأثر است. به قول استاد ما، وقت قیامت و وقت ظهور هنوز تقدیر نشده و در عالم مشیت مانده؛ چون تقدیر نشده قابل انتقال نیست و خدا هم انتقال نداده است. ﴿وَ كُلَّ شَیءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ﴾ . خداوند همه چیز را در امام مبین احصا در این آیه خداوند استثناء فرموده: فرموده و از چیزهایی كه احصا شده، علم توحید، احكام و اخلاق، باطن و تفسیر و تأویل قرآن است. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله درخطابهی غدیر راجع به قرآن و عترت می فرمایند:
« مَعاشِرَالنّاسِ، تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آیاتِهِ وَانْظُرُوا إِلی مُحْكَماتِهِ وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ، فَوَاللَّهِ لَنْ یُبَیِّنَ لَكُمْ زواجِرَهُ وَلَنْ یُوضِحَ لَكُمْ تَفْسیرَهُ إِلاَّ الَّذی أَنَا آخِذٌ بِیَدِهِ وَمُصْعِدُهُ إِلی وَشائلٌ بِعَضُدِهِ وَ رافِعُهُ بِیَدَی وَ مُعْلِمُكُمْ: أَنَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ، »:
«هان مردمان ! درقرآن اندیشه کنید و ژرفای آیات آن را دریابید و بر محكماتش نظر كنید و از متشابهات آن پیروی ننمایید. به خدا سوگند که باطن هاو تفسیر آن را هرگز [«لن» نفی ابد میكند] کسی برای شما روشن نمیکند مگر همین- كه دست و بازوی او را گرفته و بالا آورده ام و اعلام میدارم: هرآن كس که من سرپرست اویم؛ این علی سرپرست اوست.»
تفسیر و تأویل قرآن را امیرالمؤمنین علیه السلام میدانند. در قرآن تدبّر كنید، اما بدانید فهم و تفسیر و تأویل امیرالمؤمنین علیه السلام مهم است.
یكی از سرفصلهای سرپرستی پیامبر صلی الله علیه وآله و امیرالمؤمنین علیه السلام، سرپرستی در تفسیر و تأویل قرآن است، زیرا مطلق فرمودهاند:
« اَنّ من كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلی مَوْلاهُ،» : «هرآن کس که من سرپرست اویم، این علی سرپرست اوست . »
پس معلوم میشود مولویّت و سرپرستی زمینه دارد، ولی امیرالمؤمنین علیه السلام در تمام زمینهها سرپرست اند که یكی از آن زمینهها، سرپرستی در علم قرآن و تفسیر بواطن قرآن و تعیین محكم و متشابه آن است. این ها نشان می دهد که قرآن با تفسیرش برای ما معنا شده است
معرفی امیرالمؤمنین علیهالسلام
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله سپس امیرالمؤمنین علیهالسلام را این گونه معرفی می فرمایند:
«وَ هُوَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی وَ مُوالاتُهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَی. مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ عَلِیّاً وَالطَّیِّبینَ مِنْ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ هُمُ الثِّقْلُ الْأَصْغَرُ وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْأَكْبَرُ »:
« و او علی، فرزند ابی طالب، برادر و وصّی من است.ولایت و سرپرستی او حکمی از سوی خداست که بر من فرو فرستاده است. هان مردمان! همانا علی و پاکانِ از فرزندانم از نسل او یادگار گران سنگ کوچک ترندو قرآن یادگار ارزشمند بزرگتر.»
جالب است؛ آن جا فرمودند كه امام متّقین میتواند تمام علم من را دارا باشد، این جا میفرمایند: این قرآن و علی و اهل بیت من علیهم السلام با هم هستند و چون پاك و معصوم اند، میتوانند این علوم را داشته باشند. ایشان ثقل اصغرند، در كنار قرآن كه ثقل اكبر است.
سپس پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله ،در ادامه می فرمایند : «فَكُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَی الْحَوْضَ »:
«هر یک از این دو از دیگر همراه خود حکایت می کند و با آن سازگار است.آن دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.»
لذا كسانی كه میخواهند قرآن شناس باشند، باید بدانند كه قرآن شناسان كسانی هستند كه قرآن شناسیشان را از امیرالمؤمنین علیه السلام و ائمه معصومین علیهم السلام آموخته اند. مطالبی كه از خطابه روشن میشود مانند یك پازل است که وقتی كنار هم چیده می شود، یك منظرهی بسیار زیباوجالب را به وجود می آورد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله میفرمایند: امام المبین و امام المتقین میتواند تمام علوم را داشته باشد.
ایشان سپس در بخش چهارم بحث دیگری را فرموده اند که بسیار جالب است. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله میفرمایند:
«مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِی أخی وَ وَصیی وَ واعی عِلْمی »:«هان مردمان ! این علی است برادر و وصی و نگاهبان دانش من »
این علی، ظرف علم من است؛ هر مقدار از دانش رابریزم، این علی میگیرد. ظرف امیرالمؤمنین علیه السلام، تمام علوم و دانش من را داراست.
«وَ خَلیفَتی فی اُمَّتی عَلی مَنْ آمَنَ بی وَعَلی تَفْسیرِ كِتابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالدّاعی إِلَیْهِ »:
«و جای نشین من در میان امت وایمان آورندگان به من و بر تفسیر کتاب خدا ، او مردمان را به سوی خدا بخواند.»
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، امیرالمؤمنین علیه السلام را هم ظرف و نگهدار علم خود و هم خلیفهی خودشان بر تفسیر كتاب خدا معرفی میفرمایند..
جانشینی و خلافت در جاهای مختلف معانی مختلف دارد؛ ولی خلافت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در سه حوزه ی اخلاق و علم و قدرت است.
سپس می فرمایند.
«وَالْعامِلُ بِما یَرْضاهُ وَالْمحارِبُ لاِعْدائهِ وَالْمُوالی عَلی طاعَتِهِ وَالنّاهی عَنْ مَعْصِیَتِهِ »:
« و به آن چه موجب خشنودی خداست عمل کند و با دشمنان او ستیز نماید. او سرپرست فرمانبرداری خدا باشد و بازدارنده از نافرمانی او .»
باطن آیات قرآن
رسول اکرم صلی الله علیه وآله درقسمت پنجم خطابهی غدیر میفرمایند : «وَ مانَزَلَتْ آیَةُ رِضاً فی الْقُرْآنِ إِلاّ فیهِ» : «آیهی رضایتی در قرآن نیست مگر دربارهی او »
هر جا در قرآن آیه ی رضایتی نازل میشود، علی علیه السلام در رأس هِرَم آن است و درباره ی اوست؛ یعنی باطن آیه، امیرالمؤمنین علیه السلام است و آیه مُشارالیه ایشان است واین همراهی قرآن و عترت در بهترین معناست .
«وَلا خاطَبَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا إِلاّبَدَأ بِهِ، وَ لانَزَلَتْ آیَةُ مَدح فی الْقُرْآنِ إِلاّ فیهِ وَلاشَهِدَ اللَّهُ بِالْجَنَّةِ فی ﴿هَلْ أَتی عَلَی الْاِنْسانِ﴾ إِلاّلَهُ وَلا أَنْزَلَها فی سِواهُ وَلامَدَحَ بِها غَیْرَهُ »:
«و هرگاه خداوند ایمانیان را خطابی نموده ، به او آغاز کرده و آیه ی ستایشی نازل نگشته مگر درباره ی او و در سوره ی ﴿ هل اتی علی الانسان ﴾ گواهی بر بهشت نداده مگر برای او و آن را در حق غیر او فرود نیاورده و به وسیله آن جز او را نستوده است.»
پیامبر صلی الله علیه وآله درقسمت دهم خطابه میفرمایند:
«مَعاشِرَالنّاسِ، أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ كَما أَمَرَكُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ، فَإِنْ طالَ عَلَیْكُمُ الْأَمَدُ فَقَصَّرْتُمْ أَوْنَسِیتُمْ فَعَلِی وَلِیُّكُمْ وَمُبَیِّنٌ لَكُمْ :
«هان مردمان ! نماز را به پا دارید و زکات پردازید ، همان سان که خداوند عزّوجلّ امر فرموده است.پس اگر زمان بر شما دراز شد و کوتاهی کردید و یا از یاد بردید، علی صاحب اختیار و تبیین کننده ی بر شماست.»
«وَ هُوَ وَ مَنْ یَخْلُفُ مِنْ ذُرِّیَّتی یُخْبِرونَكُمْ بِماتَسْأَلوُنَ عَنْهُ وَیُبَیِّنُونَ لَكُمْ ما لاتَعْلَمُونَ. »:
«همانا او و جانشینانش از فرزندان من به پرسش هایتان پاسخ داده ، آن چه را نمی دانید به شما می آموزند.»
«اَلا إِنَّ الْحَلالَ وَالْحَرامَ أَكْثَرُمِنْ أَنْ أُحصِیَهُما وَأُعَرِّفَهُما فَآمُرَ بِالْحَلالِ وَ اَنهَی عَنِ الْحَرامِ فی مَقامٍ واحِدٍ فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَیْعَةَ مِنْكُمْ ،» :
« هان !روا و ناروا بیش از آن است که آن ها را شمارش کرده ، یکباره به روا فرمان دهم واز ناروا باز دارم ؛ از این روی مامورم که از شما پیمان بگیرم .»
آگاه باشید که حلال و حرام بیشتر از آن است كه من در این جا همه را بشمارم و به شما بگویم و امر به حلال و نهی از حرام كنم.
پس از شما بیعت می گیرم كه با امیرالمؤمنین علی علیه السلام بیعت كنید و حلال و حرام را از او بشناسید.
هم چنین پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله میفرمایند:
«وَقُلْتُ: لَنْ تَضِلُّوا ما إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما»:«و من نیز گفته ام : مادام که به آن دو - قرآن و امامان - تمسّک کنید ،گمراه نخواهید شد.»
یعنی در یك دستتان قرآن باشد و در دست دیگرتان خطابه ی غدیر كه نماینده ی عترت است.
منبع : خطابه ی غدیر