تبیان، دستیار زندگی
قرآن مجید برای طـبقه ی «انـسان » مـوقعیت و شرافت شایانی قائل است، مواهب جهان طبیعت را مخصوص وی می داند؛ وموجودات دیگر را طفیل انسان می شناسد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شگفتی های جهان‌ مبدأ وجود انسان

قرآن مجید برای‌ طـبقه ی ‌«انـسان‌» مـوقعیت و شرافت شایانی قائل است، مواهب‌ جهان طبیعت را مخصوص وی می داند؛ وموجودات دیگر را‌ طفیل انسان می شناسد.

فرآوری: زهرا اجلال- بخش اعتقادات شیعه تبیان
مبدأ وجود انسان

کـاخ رفیع آسمان برافراشته شده؛ مهد زمین مهیا گشته؛ شب‌ و روز مقررگردیده؛ مع‌ روشـن‌ و مهر گیتی فروز، کـانون زنـدگی را گرمی و روشنائی بخشیده‌ نسیم فراش ‌وار بساط زمردین بهار را گسترده، سقای ابر؛ مشک بر دوش به جوش‌ و جنبش درآمده؛ باد و برف و باران گل های رنگارنگ و گیاهان گوناگون‌ و انواع‌ میوه‌ها را تربیت نموده؛ اقسام جانداران صحرا و دریـا، برای بهره ‌مندی آماده شده؛ دامن دریا لؤلؤ و مرجان، وآغوش سنگ گوهر غلطان؛ پرورش داده؛ گنج های‌ معادن طلا و نقره و آهن و نفت در دل‌ کوه ها‌ واعماق زمین؛ ذخیره شده؛ ستارگان‌ با نورهای نقره فام، صفحه نیلی آسمان را مـزین کـرده، راه تسخیر کرات آسمانی‌ باز گردیده؛ قوای طبیعت کمر خدمت بسته؛ اینها و صدها مواهب جهان‌ آفرینش‌‌ برای خاطر«انسان» آفریده شده؛ و این سفره ی احسان که به الوان نعمت و انواع رحمت‌ آراسته اسـت بـرای وی گسترده شده است؛ این است منطق قرآن درباره ی «انسان».( برای نمونه بآیه‌ 20‌ سوره ی لقمان و آیات اوائل سوره ی نحل مراجعه شود.)

قابل توجه ‌ترین نکته درعمل توالد این حقیقت اسـت، کـه موجود زنده ی جدیدی‌ که از ترکیب یک جفت‌ سلول‌ جنسی‌ نر و ماده بوجود می‌ آید، به وضع غیرمشخصی رشد نمی کند، بلکه‌ به صورت نسخه ‌ای از پدر و مادر و اجداد خود نمو می نماید، درحقیقت‌ بره‌ای که از نـطفه ی یـک جفت گوسفند‌ بوجود‌ می ‌آید‌، نه فقط به فیل و خرگوش شباهت‌ ندارد، بلکه هرگز به بزرگی فیل یا‌ کوچکی‌ خرگوش نخواهد بود، حتی حق داریم‌ مطمئن باشیم که دارای موهای بلند بوده و عـلف خوار مـی باشد، خلاصه‌ همه ی‌ اوصاف‌‌ نوع خود را دارا خواهد بود. همچنین است سلول جنسی هر جانداری‌: گیاه‌ یا‌ حیوان‌ و لذا درخت سیب هیچ گاه گلابی نداده و هرگز نهنگ مار نزائیده، گندم جو نمی دهد‌ و از‌ جـو‌ چـیزی جـز جو نمی روید.

تاریخ این شرافت اساسی از آغاز خلقت پایه ‌گزاری شده: هنگامی کـه نـسیم‌ حیات در پیکر«آدم» دمیده شد و طلیعه ی آفرینش این‌ طبقه‌؛ پدیدار‌ گشت، و پرورگارجهان فرشتگان را‌ فرمان‌ داد‌ که در مقابل وی حد اعلای خضوع و تعظیم به جا آورند.( آیـه‌ 34 سوره بقره)

ما طبق هدفی که در این نشریه ی دیـنی در پیـش گـرفته ‌ایم‌، وجود‌ انسان‌ را به منظورخداشناسی ازنـظر قـرآن، مـورد توجه‌ و مطالعه‌ قرارمی دهیم، و دراین آئینه ی روشن چهره ی حکمت و قدرت خداوندی را آشکارتر تماشا می ‌نمائیم.

تجزیه و تحلیل

نخستین گام برای‌ مطالعه ی‌ یـک‌ مـاده ی پیـچیده و مرکب آن است، که آن را به اجزاء تشکیل دهنده ‌اش‌ تـجزیه و تـحلیل کنیم مثلا هنگامی که بخواهیم یک اتومبیل را که از صدها اجزاء گوناگون ترکیب شده است‌ مورد‌ مطالعه‌ قرار دهیم، نـخست آن را بـه قسمت های‌ فلزی و شیشه ‌ای تقسیم می کنیم، بعد‌ مطالعه‌ و تجزیه را جلوتر مـی بریم و می‌ بینیم که‌ قسمت های فلزی و اجزای شیشه‌ ای، و آبی که در رادیاتور موجود است‌ و مخلوطی‌ از‌ بنزین وهواست که به صورت گاز درمـخزن خـود مـتراکم است وهریک از‌ اینها‌ طبق‌‌ تحقیقات علمی ازچه چیز تشکیل یافته اسـت، بـدین ترتیب به شناسائی کامل اتومبیل‌ موفق‌ می گردیم‌.

روی‌ همین اصل در تحقیق و مطالعه ی سازمان بدن «انسان» باید اولا آن را بـه دستگاه های مـتعددی، مانند‌ دستگاه‌ هاضمه و تنفس و پخش خون، و ثانیاً به اندام های مجزا مانند قلب و مـغز و کـبد و مـعده تقسیم‌ کنیم‌ و ثالثاً‌ به اجزائی که تشکیل دهنده ی اعضا و اندام می باشند تجزیه نمائیم.

زیرا مـی دانیم کـه از انـضمام‌ چند‌ سلول یکنواخت؛ یک بافت تشکیل می شود (بدن انسان از بافت های متعددی مانند بافت‌ اسـتخوانی‌، بـافت‌ عضلانی، خونی، چربی‌ عصبی، پوششی، غضروفی، پیوندی تشکیل یافته است؛ و در کتب تشریح قـدیم ایـن‌‌ بافت‌ ها نسوج بدن نامیده می شد) و از چند بافت یک‌ عضو‌ و از‌ چند عضو یـک دسـتگاه‌ و از چند دستگاه یک انسان کامل به وجود می آید.

سلول

همانطور که‌ یک‌ مملکت‌ از اجـتماع افـراد بـسیاری تشکیل یافته است پیکر موجودات زنده (به استثنای جانوران‌ یک‌ سلولی) نیز از واحدها بسیار کوچکی بـه نام‌ سـلول به وجود آمده است و چون دارای اقسام متعددی هستند‌ ساختمان‌ بافت ‌های‌ مختلف بدن را تـأمین مـی کنند؛ و البـته تعداد آنها برحسب کوچکی و بزرگی‌ جانداران‌‌ فرق می ‌کند.

شماره ی سلول هائی که در پیکر‌ یک‌ فرد‌ انسان مـوجود اسـت، ازمجموع افرادی‌ که‌ بر روی کره ی زمین زندگی می ‌نمایند، بیشتراست یعنی از اجـتماع هـزارها ملیارد سلول‌ کشور‌ بدن انسان با این نظامی‌ که‌ می ‌بینیم تشکیل‌ یافته‌ است‌.

موجود کوچک و اسـرار بـزرگ

از آنجا‌ که‌ کارگاه آفرینش، دستگاه نظم و حکمت است و قلمرو و نظم و ترتیب‌ از مـجموعه کـهکشان‌ تا‌ منظومه ی اتم را فرا گرفته است‌، مـوجودات کـوچک ایـن جهان‌‌ نیز‌ از نظام حکیمانه ی پروردگارعالمیان‌ سـهم‌ شـایانی دارند؛ یعنی همان قدرتی‌ که در دل اتم نظام دقیقی به وجود آورده‌؛ نهاد‌ کوچک سـلول را نـیز نظم‌ جالبی‌‌ بخشیده‌ است.

سـلول سـاده‌ ترین‌ موجود‌ زنـده اسـت، و بـه اندازه‌ای کوچک‌ است‌ که فقط به کمک‌ مـیکروسکوپ دیـدن آن امکان ‌پذیر می باشد یعنی قطر متوسط آن از یک صدم‌ میلی‌متر‌(میلی‌متر یک هزارم‌ متر‌ است‌.) تجاوز نمی‌ کند، ولی اسرار بزرگی در‌ وجـود‌ آن نـهفته‌ است‌: اولا‌ بیست و دو عنصر از‌ عناصر روی زمین در وجـود این موجود کوچک گـنجانیده شـده است تا بدین وسیله به نیروی‌ حیاتی‌ مجهز‌ باشد؛ ثانیا دارای‌ آثار‌ حـیات از قـبیل جذب مواد لازم از محیط مجاور و تـبدیل آن بـه موادی کـه برای رشد آن مـناسب‌ و لازم‌ است، و تولید مـثل کـه با تقسیم‌ آن‌ به دو‌ سلول‌ مشابه‌ صورت‌ می گیرد‌؛ می ‌باشد.

ثالثاً از قسمت‌ های مختلفی به ترتیب زیـر تـشکیل یافته است:

1-پرده ی محکمی به نام غـشاء سـلول آن را فـرا گرفته و وظـیفهءی آن حـفاظت این‌ موجود ظریف اسـت.

این پرده در‌ جانوران نازک و قابل انعطاف و در گیاهان ضخیم است و به جسم آنها سختی و خشونت می‌ بخشد.

2-قسمت شـفاف و لزجـی که محتوی دانه ‌های بسیار ریزی اسـت و هـنگام حـرکت‌ سـلول تـغییر وضع حاصل مـی ‌نماید (این قسمت «سیتوپلاسم» نامیده مـی شود).

3-در‌ وسـط‌ این قسمت، قسمت شفاف ‌تری به نام هسته قرار دارد که اطراف آن را پرده ی بسیار ظریفی فرا گرفته است.

4- در درون هـسته، به منظور تـولید مثل و تکثیر، واحدهای بسیار ریزی به نام‌ «کـروموزم» کـه‌ دارای‌ یـک هزارم مـیلیمتر ضـخامت می باشد به وجود می ‌آید و تعداد آن‌ در سلول برحسب نوع جانوران فرق می کند.

در هریک از سلول های بدن انسان چهل و هشت ‌«کرموزوم‌» موجود است شماره ی آنها در‌هر‌ سلول همیشه جفت اسـت و چنانکه خواهیم گفت نصف آن از پدر و نصف دیگر آن‌ از مادر گرفته شده است.

برای پی ‌بردن به قسمت های مختلف سلول‌ آن را‌ رنگ می‌ کنند زیرا قسمت‌ های‌‌ مختلف‌ آن، رنگ را با درجات متفاوت جذب می‌ کند.

سرچشمه تـکثیر و تـولید نطفه

در تجزیه و تحلیل بدن انسان، با پشتیبانی علم و دانش بشری قدم هائی برداشتیم‌ و تا اینجا که می ‌بینید رسیدیم، اکنون‌ می خواهیم‌ بدانیم که این همه سلول،درکـشور بدن چگونه اجتماع کرده‌ اند؟ و تاریخچه ی تکثیر آنها از چه نقطه ‌ای آغاز گردیده است؟

انسان ‌ها مانند جانوران چند سلولی دیگر، از نمو‌ سلول‌ مخصوصی به نام‌ تخم به جود می ‌آید، سـابقاً بـه نطفه که خمیره ی اصلی وجود انـسان اسـت به نظر سطحی نگاه می کردند ولی‌ پیشرفت‌ تحقیقات علمی ثابت کرد که حقیقت مطالب بسیار مهم است، و در‌ میان‌ نطفه‌‌ تعداد بسیاری موجودات زنده ی ریز ذره بینی شـناورند و اینها به قدری ریز و ذره ‌بینی هـستند که یکی از دانشمندان می گوید‌: اگر‌ مجموع مقدار آن را که باعث پیدایش نسل فعلی بشر ازهمه ی رنگها و نژادها‌ که‌ بر‌ روی کره ی زمین زندگی می کنند در یک جا جمع کنند به اندازه ی ظرفیت یک انـگشتانه هـم نمی شود.‌

شکل آنها برحسب نطفه ی مرد و زن متفاوت است: سلولی که در دستگاه‌ تناسلی‌ مرد ساخته می شود سلولی‌ است‌ طویل که دارای 200 میکرون (میکرون یک هزارم میلیمتر است) طول است و اسپرماتوزوئید (در زبان یونانی «اسپرمات» به معنای منی، «وزو» به معنای حـیوان و(ئید) علامت نسبت است، معنای کلمه ی«اسپرماتوزوئید» یعنی‌ حیوان‌ منوی‌) نامیده می شود، و سلولی که در دستگاه تناسلی زن بـوجود مـی اید سلولی اسـت کروی به قطر دو تا سه دهم میلیمتر و اوول‌ (او»یعنی تخم و«ئول»عـلامت تصغیر است«اوول»یعنی تـخمچه) نامیده می شود، تفاوت‌‌ این سلول ها با سلول های بدن انسان در این اسـت که هریک از آنها دارای بیست و چهار «کروموزوم» می باشد؛ در صورتی که سلول های بدن انـسان چـنان که گـفتیم چهل و هشت «کروموزوم» دارد.

از ترکیب‌ و آمیزش‌ این دو سلول جنسی (دررحم) سلولی به وجود می آید، به نام تخم که‌ دارای چهل وهـشت «‌ ‌کـروموزوم» است و آن مبدء وجود انسان می باشد، و شرح‌ تکثیر و رشد آن به این ترتیب است که‌ تـخم‌ ابـتداء به دو سلول تقسیم، و هریک از این‌ دو سـلول نو، پس از اندک استراحتی به دوتای دیگر، و این چهار تا به هشت ‌تای دیگر تقسیم می گردد، و همچنین این رشد‌ و تکثیر‌ ادامه‌ پیدا می ‌کند، تا سلول اولی‌ به رشد‌ نهائی‌ خود برسد، یعنی: ازتکثیرهای متوالی آن‌ قدر سـلول به وجود بیاید که تمام‌ بافت ‌ها و اعضاء و دستگاه ها تکمیل بشود (ما شرح این‌ تکامل‌ را‌ که صورت ‌بندی‌ جنین باشد در مقاله ی دیگر خواهیم‌ گفت‌.)

توارث

قابل توجه ‌ترین نکته درعمل توالد این حقیقت اسـت، کـه موجود زنده ی جدیدی‌ که از ترکیب یک جفت‌ سلول‌ جنسی‌ نر و ماده بوجود می‌ آید، به وضع غیرمشخصی رشد نمی کند، بلکه‌ به صورت نسخه ‌ای از پدر و مادر و اجداد خود نمو می نماید، درحقیقت‌ بره‌ای که از نـطفه ی یـک جفت گوسفند‌ بوجود‌ می ‌آید‌، نه فقط به فیل و خرگوش شباهت‌ ندارد، بلکه هرگز به بزرگی فیل یا‌ کوچکی‌ خرگوش نخواهد بود، حتی حق داریم‌ مطمئن باشیم که دارای موهای بلند بوده و عـلف خوار مـی باشد، خلاصه‌ همه ی‌ اوصاف‌‌ نوع خود را دارا خواهد بود. همچنین است سلول جنسی هر جانداری‌: گیاه‌ یا‌ حیوان‌ و لذا درخت سیب هیچ گاه گلابی نداده و هرگز نهنگ مار نزائیده، گندم جو نمی دهد‌ و از‌ جـو‌ چـیزی جـز جو نمی روید.

چگونه این همه صفات‌ و مشخصات‌ در ذات‌ میکروسکوپی (سلول جنسی) جمع شده است؟ مقر این اوصاف کجا است؟و حاصل‌ این خصوصیات‌ چیست؟

بدون‌ تردید‌ قرآن‌ مجید‌ کـه‌ در‌ دوازده مـورد ایـن موضوع یعنی خلقت آدمیان را از نطفه تذکر داده اسـت در نـظر داشته که توجه ما را به حکمت ها و اسراری که در این‌ مورد است‌، معطوف دارد تا از ایـن راهـی که به ما نزدیک است بـه قدرت و حـکمت آن ذات‌ مـقدس مـتوجه شـویم؛ قدرتی که بر آب این‌ چنین نقش زیـبا مـی ‌نگارد، و از یک ماده ی پست‌ جسم‌ و جان‌ پدید می آرد

باید‌ توجه‌ شـما را در حـل ایـن نکته به علم جدیدی (علم‌ ژنتیک‌) که اخیراً بوجود آمده، و هـنوز در‌ دوران کودکی و پیشرفت است جلب کنیم، علم مزبور می گوید: در درون‌ «کروموزوم ها»واحدهای دیگری‌ به نام ‌«ژن‌» قرار دارد، که قطر آنها یـک هزارم‌ کـروموزوم اسـت، و آنها حاصل صفات و خصایص ارثی می باشند.

همین‌ «ژنها‌» خواص هـر نوع را بدون انحراف در طول هزاران نسل منتقل می سازند‌

همین‌ها با جسم ‌های ظریف و کوچک خود حاصل خـواص عـطر لاویـز گل، منقار ظریف بلبل، شکل‌ عجیب‌ خرطوم‌ فیل، پر و بال رنگارنگ طـاوس، پنـجه ی نیرومند شیر، شاخ مور، نیش زنبور‌ و بالاخره‌ صورت بدیع و فکر سرشار انسان،می باشند.

خواننده ی محترم! ایـنها اسـت حـقایقی که در سلول جنسی یعنی‌: مبدء‌ موجودات‌ زنده نهفته است، و همین دقایق جـالب اسـت کـه ما را به قدرت‌ آفریدگار‌ بزرگ‌ عالم متوجه می سازد.

طبق مشاهدات میکروسکوپی‌ قطر‌ متوسط‌ «سلول» یـکصدم مـیلی ‌متر و قـطر «کروموزوم» که در‌ درون‌ آن قرار دارد یک هزارم میلی ‌متر و قطر«ژن» که در هسته‌ «کروموزوم» قرار گرفته‌ یک هزارم‌ کـروموزم اسـت، فکر کنید که‌ در‌ این ذره ی‌ بی مقدار‌ چه‌ اندازه نیرو و استعداد ذخیره شده اسـت‌. آیـا‌ کـتابی است پر از رمز و اسرار؟ یا نمونه ‌ای از قدرت آفریدگار؟

راستی‌ اگـر فـکر کـنیم از‌ همین رهگذر باید خدا را بشناسیم که چگونه در یک‌ قطره آب این همه اسـرار‌ را‌ گـنجانیده و برای یک قطره آب چه‌ سیر‌ تکاملی‌ عجیبی‌ قرار‌ داده، قطره‌ای که‌ مشتمل‌ است بر ملیون ها سلول جـنسی و در هـر سلول جنسی مجموعه ‌ای است‌ از واحدهائی که تاریخچه ‌هائی گویا‌ و فهرست ‌های‌ روشنی‌ از خصوصیات نـسل های مـتوالی‌ بشر، می باشند.

بدون‌ تردید‌ قرآن‌ مجید‌ کـه‌ در‌ دوازده مـورد ایـن موضوع یعنی خلقت آدمیان را از نطفه تذکر داده اسـت در نـظر داشته که توجه ما را به حکمت ها و اسراری که در این‌ مورد است‌، معطوف دارد تا از ایـن راهـی که به ما نزدیک است بـه قدرت و حـکمت آن ذات‌ مـقدس مـتوجه شـویم؛ قدرتی که بر آب این‌ چنین نقش زیـبا مـی ‌نگارد، و از یک ماده ی پست‌ جسم‌ و جان‌ پدید می آرد:

جز او کیست کز خاک آدم سـرشت* بـر آب این ‌چنین نقش داند نوشت‌ همو آفـریند ز یک قطره آب* گهرهای روشـن ‌تر از آفـتاب

«او لم یر الانسان انا‌ خلقناه‌ مـن نـطفة فاذا هو خصیم مبین: آیا انسان نمی‌ بیند که ما او را از نطفه آفریدیم.آنگاه دشـمن آشـکار ما گردید؟!!» (آیه 77 سوره ی‌ یس‌)
منبع:

توحید از نظر قرآن/ شگفتی های جهان: مبدأ وجود انسان؛ نوشته نوری،حسین؛ درس هایی از مکتب اسلام » خرداد 1339، سال دوم - شماره 5

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.