تبیان، دستیار زندگی
آیا این حدیث که زوار امام حسین علیه السلام، عذاب قبر ندارند صحیح است؟ و آیا امام حسین در برزخ هم به دیدار زوار خود می آید و شفاعت می کند؟ اگر زوار امام حسین حق الناس داشته باشند چه می شود؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا این حدیث که زوار امام حسین علیه السلام، عذاب قبر ندارند صحیح است؟

آیا این حدیث که زوار امام حسین علیه السلام، عذاب قبر ندارند صحیح است؟ و آیا امام حسین در برزخ هم به دیدار زوار خود می‌آید و شفاعت می‌کند؟ اگر زوار امام حسین حق الناس داشته باشند چه می‌شود؟

بخش اعتقادات شیعه تبیان
تربت امام حسین

اگر کسی بخشوده شود، هیچ عذابی (مرگ، قبر، برزخ و قیامت) ندارد، چرا که عذاب، مکافات گناه است.

نگاه اول بشر، مادی می‌باشد، اما در همین نگاه مادی نیز قواعد عقلی و علمی بسیاری را می‌شناسد که نه تنها قبول می‌کند، بلکه بر اساس آنها عمل می‌نماید، منتهی نوبت به حقایق و معارف که می‌رسد، دچار شک و شبهه می‌گردد(؟!) چرا که نمی‌خواهد افق نگاه خود را از حیات مادی بالاتر ببرد و همان قواعدی را که شناخته، به فراتر از ماده نیز تعمیم دهد!

الف – تطهیر: از جمله این قواعد، قانون "تطهیر" و یا تمیز و پاک کردن است. بشر به قوه عقل و با نور علم و به مدد تجربه، دریافته است که "آب" تمیز و پاک کننده است. اگر دست یا بدنش کثیف شد، آن را با آب تمیز می‌شوید تا تمیز و پاک شود. اگر آلودگی جرم نیز داشت، ابتدا آن جرم را با خاک، صابون یا مواد دیگر می‌زداید و سپس دوباره با شستشوی در آب، آثار کثیفی و مواد را با هم از خود دور می‌کند تا تمیز شود.

اما، وقتی به او می‌گویند که "روح و قلب" تو نیز گاه کثیف و آلوده می‌شوند و اگر خودت را در آب اقیانوس بیکران رحمت الهی قرار دهی، تمیز و پاک می‌شود، با دیده‌ی تعجب و حتی ناباوری می‌نگرد!

ب– اتصال: از جمله این قواعد، قانون "اتصال" می‌باشد. فرض کنید که کشتی بزرگ، زیبا و عظیمی در اقیانوس حرکت می‌کند. قانون "اتصال" می‌گوید: هر چیزی که به این کشتی وصل شود، به همانجایی برده می‌شود که کاپیتان، کشتی عظیمش را بدان سو می‌برد. حال خواه آن چه به او وصل می‌شود، قایق تفریحی بسیار زیبا باشد – یا قایق شکسته – و یا حتی یک تکه چوب و تنه‌ی درخت.

همین‌ قانون در یدک کش تریلی‌های بزرگ ... و هر حمل و نقلی مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ اما اگر به انسان ظاهربین بگویند: «اگر در این طوفان بلایا و انحرافات، به کشتی امام حسین علیه السلام وصل شوی، نجات می‌یابی»؛ با دیده‌ی تردید می‌نگرد و می‌پرسد: مگر ممکن است یک تنه‌ درخت مرده‌ای چون من، به این کشتی عظیم وصل شود و از آوارگی و پوسیدگی در امواج خروشان نجات یابد؟!»

ج – همجواری: از اصول و قواعد دیگری که بشر شناخته و در تمامی امورش از آن بهره می‌برد، «اصل همجواری» می‌باشد.

آدمی می‌داند که اگر خود را در معرض و مجاور نور و حرارت خورشید قرار دهد، هم خودش روشن و گرم می‌شود و هم محیط را می‌بیند و هم هر چه را بخواهد در این نور یا حرارت، روشن و گرم می‌کند.

به استفاده از قواعد «اصل همجواری» در تبلیغ معنویات، مادیات و حتی کالاها دقت کنید؛ چنان که برای تبلیغ یک چای که شاید اصلاً مرغوب نیز نباشد، یک ویلا و باغ زیبا را نشان می‌دهند که فرد متولی روی صندلی وسط باغ نشسته است و همسر جذابش نیز برایش یک فنجان چای می‌ریزد! این باغ، ویلا، تمول، تجمل و همسر زیبا و جذاب، همه مجاور با چای مورد نظر قرار گرفته است تا آن را مرغوب و مطلوب جلوه دهد.

آدمی می‌داند که همجواری با انسان‌های با شخصیت، دانشمند، با اخلاق و سالم، در او اثر مثبت می‌گذارد و همجواری با انسان‌های بی‌شخصیت، بی‌هویت، بی‌اخلاق، بی‌ادب و بیمار (مادی یا معنوی)، در او اثر سوء می‌گذارد.

اما اگر به او بگویند: «با تفکر، تعقل، تلاوت قرآن کریم، نماز، دعا، دیدار علما و دانشمندان و حضور در محضر تعلیم آنان و زیارت نیکان و بزرگان، با آنان همجوار شو تا خودت بهره‌مند گردی»، ناباورانه می‌پرسد: «مگر چنین چیزی ممکن است؟!»

نکته: در معارف اسلامی، هیچ قاعده و اصلی وجود ندارد که مرتبه‌ی نازله‌ی آن در مصداق، بر زندگی مادی ما حاکم نباشد. فرقی نمی‌کند که موضوع "اصل علیت"، در مبحث "وجود" مورد استفاده قرار گیرد، یا برای گرم کردن یک ظرف آب. برای هر دو قواعد علت و معلول یکیست؛ و خداوند متعال اینگونه تعلیم می‌دهد و اتمام حجت می‌نماید. اگر کسی بگوید: من نمی‌دانستم و یا مسئله برایم مبهم بود و باور نکردم، به او می‌گویند: تو که این قواعد را به خوبی می‌شناختی و در ساده‌ترین امورت، از آنها بهره می‌جستی، پس چطور شد نوبت که به بندگی، عبادت و "معارف الهی – اسلامی" رسید، در همه چیز شک و تردید نمودی؟!

زیارت نیکان:

فضیلت زیارت امام سیدالشهداء امام حسین و سایر ائمه اطهار علیهم السلام نیز دقیقاً مبتنی بر همین قواعد شناخته شده [مانند: تطهیر، همجواری و اتصال] می‌باشد.

آیات و روایات بسیاری در مورد پاک شدن (بخشوده شدن گناهان) وجود دارد. چنان که در کلام وحی تصریح نموده که اگر افراد گناهکاری که در حق خود ظلم کرده‌اند، در جوار مقام مکرمی چون رسول الله صلوات الله علیه و آله قرار گیرند، برای خودش استغفار نمایند و ایشان نیز برای او استغفار نمایند، یقیناً بخشوده خواهند شد.

« وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا » (النساء، 64)

ترجمه: ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای این که به فرمان خدا، از وی اطاعت شود. و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم می‌کردند (و فرمان‌های خدا را زیر پا می‌گذاردند)، به نزد تو می‌آمدند؛ و از خدا طلب آمرزش می‌کردند؛ و پیامبر هم برای آنها استغفار می‌کرد؛ خدا را توبه پذیر و مهربان می‌یافتند.

زیارت برادر دینی زیارت الله است، دیگر مقام و منزلت زیارت امامان علیهم السلام، روشن است. اگر زیارت الله، لقاء الله و اتصال به رحمت الهی، انسان را پاک نکند، دیگر چه چیزی پاک می‌کند؟!

حتی اگر کسی به صورت جدی برای خودش آمرزش بطلبد و توبه (بازگشت) نماید، کاملاً بخشوده می‌شود، چرا که به اقیانوس رحمت الهی وارد شده – به کشتی مغفرت الهی متصل شده و با مستغفرین و توبه کنندگان مجاور گردیده است. پس غافر و تواب بودن خداوند سبحان، در او اثر گذاشته و تجلی می‌نماید. منتهی باید به این کشتی وصل شود و برای خود وسیله بجوید، یعنی توسل.

در روایات تصریح شده که حتی اگر دو رکعت از نمازهای یومیه، مقبول بیفتد، گناهان بخشوده می‌شود – وقتی دو مؤمن با یک دیگر دست می‌دهند، گناهان‌شان مانند برگ درختان می‌ریزد و ...، اینها همه مبتنی بر همان قواعدی است که بیان گردید.

مگر می‌شود که اگر انسان برای خدا، در مناسک حج، در یک بیابان (منا) توقف نماید، و یا به دور خانه‌ای طواف کند، گناهانش آمرزیده شود، اما اگر به زیارت انسان کامل و امام الرحمة برود، گناهانش آمرزیده نگردد؟! تأثیر اتصال و همجواری با انسان کامل بیشتر است و یا با بیابان؟!

مفهوم عبادت و زیارت:

منتهی باید دقت نمود که عبادت، باید عبادت باشد و زیارت نیز باید زیارت باشد، یعنی تا حد امکان با معرفت و با اخلاص باشد، تا اثر بگذارد.

نه تلاوت قرآن مجید، خواندن سطوری چند با اصوات و الحان گوناگون است – نه اقامه‌ی نماز، خم و راست شدن و گفتن چند جمله است – و نه روزه رژیم غذایی است – و نه حج، چرخیدن به دور دیوار و پیاده‌روی بین صفا و مروه است ... و نه زیارت، سفر کردن و دیدن در، دیوار، منار، گنبد و ضریح می‌باشد.

- بله، دیوار کعبه را دوست داریم، چون علامتی از علامات محبوب است – نماز را دوست داریم، چون صلاة و وصل شدن به محبوب است – صلوات را دوست داریم، چون وصل شدن به وسیله دعا، به محبوب است – در و دیوار و ضریح حرم را نیز دوست داریم، چون علامتی برای اتصال است. چنان که عکس، نامه یا اثر سایر محبوب‌های خود را نیز دوست داریم.

بنابراین، وقتی می‌فرماید: زیارت برادر دینی زیارت الله است، دیگر مقام و منزلت زیارت امامان علیهم السلام، روشن است. اگر زیارت الله، لقاء الله و اتصال به رحمت الهی، انسان را پاک نکند، دیگر چه چیزی پاک می‌کند؟!

برزخ و شفاعت:

در برزخ، محاکمه، حساب و کتاب و پاداش و عذاب در قبال ثواب و گناه نیست که "شفاعت" بخواهد. در برزخ، زندگی با صورت برزخی اعمال‌مان در دنیا ادامه دارد. اگر کسی در دنیا با علم، قرآن و نماز که همه نور هستند، همجوار بود، در برزخ نیز با نور آنها می‌بیند و با صورت برزخی نماز و روزه‌ و عبادات‌‌ها و مجاهدت‌هایش زندگی می‌کند – و اگر کسی در دنیا به انحراف رفت، آنجا نیز وارد ظلمات می‌شود و با صورت برزخی دروغ، غیبت، تهمت، نمامی، فسق، فجور و ظلم خودش زندگی می‌کند.

بنابراین، کسی که در دنیا به قرآن کریم، نماز و اهل بیت علیهم السلام، متصل شد و همجوار بود، در برزخ نیز همجواری ایجاد می‌شود – شفاعت، دوتایی بودن است. پس انسان در دنیا با هر چه جمع شود، در برزخ و قیامت نیز با همان جمع می‌شود.

حق الناس:

هر کاری، قواعد و حساب و کتاب خودش را دارد. اگر شما به کسی بگویید: من بدهی تو را بخشیدم، معنایش این نیست که بدهی او به افراد دیگر را نیز بخشیده‌اید؛ خیر، آنها را طلبکاران دیگر باید ببخشند.

بحث استغفار و توبه و بخشش الهی، حول محور «ظَلَمُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ – ظلم به خودشان» و «ظَلَمتُ نَفسی – به خودم ظلم کردم» می‌باشد، نه ظلم به دیگران.

حق الناس، یعنی ضایع کردن حقوق دیگران – یعنی ظلم به دیگران. پس باید یا جبران و اصلاح شود و حقوق برگردانده شود و یا اخذ رضایت و حلیت گردد و راه دیگری ندارد. حال خواه ظلم به یک یا چند شخص باشد و خواه ظلم به یک جامعه. برای همین است که جبران ظلم‌های اجتماعی، که معمولاً و بیشتر دامنگیر مسئولان خاطی، خودگرا، قدرت‌گرا، تجمل‌گرا و ... می‌گردد، به این راحتی میسر نمی‌گردد.

-  البته لازم به ذکر است که خالق، مالک و رب همگان، خداوند سبحان است. پس اگر کسی حقیقتاً نزد حق تعالی استغفار و توبه نماید، قصد ادای حق الناس، جبران و اصلاح ظلم‌هایش را بنماید، خداوند منّان در تحقق این امر نصرتش می‌نماید؛ یا توان و امکان جبران و اصلاح می‌دهد، یا به نوعی صاحب حق را راضی می‌کند که از حقش می‌گذرد.

- خداوند سبحان، "توّاب" است، یعنی بسیار به بندگانی که باید روی رحمت و مغفرت خود را از آنان برگرداند، روی می‌کند و مکرر آنان را مورد رحمت، مغفرت و لطف واسعه‌ی خویش قرار می‌دهد. راه‌کارها برای ما محدود و بسته است، اما برای او که چنین نیست.

نمونه‌های متفاوت و فراوانی از این رویکرد خداوند رحمان، در امکان جبران حق الناس و ظلم به دیگران دیده‌ایم که از جمله موارد بارز آن، بازگشت "حرّ" می‌باشد.

او چون صادقانه و خالصانه استغفار و توبه کرد و با رجوع به حجت خدا، به سوی خدا بازگشت، خداوند متعال او را آمرزید، پس امام الرحمة نیز او را بخشید. این رحمت و نظر لطف به حدی بود که به فیض شهادت در رکاب ایشان نیز نایل گردید و همجوار با شهدای کربلا و ایشان شد.

- همین قواعد و حالات برای ما نیز هست. پس وقتی به سوی خدا می‌رویم، برای خدا به سوی پیامبر و امامان صلوات الله علیه و آله می‌رویم، نزد ایشان از خداوند متعال، طلب آمرزش و مغفرت می‌کنیم، یقناً ایشان نیز برای ما استغفار می‌نمایند و ...، بخشوده و پاک می‌شویم. انشاء الله.

- بنابراین، اگر کسی به زیارت رفت، السلام علیک یا ابا عبدالله گفت، اما ذره‌ای از نور «هَیهات مِنّ الذّلة» در وجودش روشن نشد و در بازگشت همان راه ذلت و ظلم به خود و دیگران را پیمود، او جز در و دیوار، زیارتی نکرده و چیزی ندیده است.

منبع : پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات - ایکس شبهه -

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.